فرا
رفتن از مرزها
در
فضايي نفس مي
كشم كه حاصل
برتری دیگری بزرگ
بر ديگريست. براي نقد
چنین قدرتی و تجربه
نمودن رهايي، باید
موزانه
میان قدرتها از
حالت پایدار خود
خارج گشته و
انچه که رخ
می دهد
ناپایداری
در معنا و
تعریف جدیدی از
جنسيت است. تعریفی که
تعریف ها و
گزاره های حاکم گذشته
را از اعتبار
می اندازد.
براي
حصول به چنین
فضایی بايد مرزهای
گذشته را درنوردید. در تراژدی های
یونان،
آنتيگونه
این مرز را
دچار مسئله نمود
و با پشت
سر گذاردن لايه
هاي قدرت، تعريفي دوباره
از خود اراده
نمود که به
لرزش پایه های
قدرت انجامید. امروزه امر
مهم زن و
يا مرد
بودن نبوده بلکه
چگونگی
عبور از اين
مرزها عاملی تعیین
کننده است. انچه فضاي
سيال گون و
ميل به آزادي
را در ضمير
من رقم
می زند مصداق
بيروني
اش برای من
ياس و نا
اميدیست. شايد
به جرات بتوان
گفت در تراژدي
سوفكلوس
اين موضوع با
زيبايي
وصف ناپذيري به
تصوير كشيده
شده است و
با اندیشیدن در
شخصيت آنتيگونه حس
ميكنم این مهم
در رویاهایم متحقق گشته
است.
این متن در قالب مجموعه "زنانِ معمارِ ایرانی و
سقف شیشه ای در نوزده روایت" پدید و در این لینک گرد آمده است.