ظهوریافتگی یا صورت بندی الگوهای جهانی ای که از دل تعاملات تکین محلی بیرون می اید، مضمونی جذاب و تکرارشونده در ادبیات علمی، هم در سطح آکادمیک و هم در میان مردم عادی است. کیت داونینیگ در کتاب ظهور یافتگی هوش؛ سازگاری و جست و جو در سیستم های عصبی در حال تکامل، دست به تحقیقاتی سیستماتیک پیرامون ادعایی گسترده و تا اندازه ای اغراق شده می زند؛ ادعایی که می گوید هوش پدیده ای در حال ظهور [تحت شمول تعریفی که در ابتدای توضیحات امد] است. داونینگ در این کتاب بر شبکه های عصبی ـ چه طبیعی و چه مصنوعی ـ موکد می شود و امکان تطبیق پذیری این شبکه ها را در سه قالب تبارْزایشی (تکاملی)، فردْپیدایشی (توسعه ای)، اِپی ژنتیک (یادگیری مادام العمر) پی می گیرد، تا نشان دهد این سه قالب می توانند به بسترسازیِ ظهور دانش cognition بیانجامند. از این رو، او به استفاده وسیع تری از مفاهیم زیستْ مبنا در قالب هوش مصنوعی فکر می کند، شاخه ی جدیدی که ان را زیستْ هوشِ مصنوعی Bio-AI می خواند. یکی از محوری ترین ادعاهای داونینگ، تاکید بر دو مفهومی سنتی شکل دهنده هوش مصنوعی ایست؛ جست و جو و بازنمایی. این دو مفهوم به گمان او کلید فهم هوش در حال ظهورند. داونینگ در فصل های ابتدایی به پنج مفهومی اساسی شکل دهنده به بحثش اشاره می کند: پدیده های نوپدید، فرایند جست و جوی رسمی، بازنمایی در زیستْ هوشِ مصنوعی، شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم های تکاملی. فصل های میانی، به نگاهی تعمیقی بر جست و جو، بازنمایی و ظهور یافتگی در شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم های تکاملی می نشینند. فصل های انتهایی با تمرکز بر تحولات شبکه های عصبیِ مصنوعی و رهیافت های نظری ـ اطلاعاتی با هدف ارزیابی ظهوریافتگی در سیستم های عصبی، به سنتز مباحث قبلا مطرح شده در کتاب می پردازد تا بتواند برخی چشم اندازها، پیش بینی ها و نکات در مورد آینده زیستْ هوشِ مصنوعی را تعریف نماید.