آنچه از لودویگ
میس ون در روهه در تاریخ معماری از پروژه های ساخته شده تا فضای آکادمیک باقی مانده،،
شعارِ "کمتر بیشتر است" می باشد. در سال 1947 در حین نمایش آثارش در موزه
هنر مدرن، یعنی سه سال پس از مهاجرتش به ایالات
متحده، میس به مدیر وقت بخش معماری، فیلیپ
جانسون نسبت به نقض حقوقش، اعتراض کرد.
خانه
ریهِل، خانه ای است به سبک قرن هجدهم برای پروفسور آلویس ریهل و همسرش، سوفی ریهل،
خانه واقع در پوتسدامِ آلمان می باشد و در سال 1907 تکمیل شده است. این زوج در آن
زمان، میسِ 20 ساله را برای طراحی خانه خود انتخاب کردند، جایی که در آن زمان میس
به عنوان طراح برای معمار و صنعتگری به نام برونو
پل کار می کرد. این خانه ی دو طبقه دارای دیوارهای گچ بری و سقف شیب داری است که حجم
را پوشانده است. در نگاه اول، به راحتی می توان با اعتراض میس به گنجاندن خانه اش
در مجموعه کارهای مدرنیستی موافقت کرد. با این حال، در خوانشی دوباره، به نظر می
رسد که خود میس قرائت واضحی از خود را که سعی در تسلط بر مصالح و فرم ها داشته، از
دست داده است که بعدها خودِ این ویژگی، موقعیت او را در معماری تعریف می کند.
می توان رساله ای را در باب "کنج
های میسی" نوشت. به نظر می رسد تکامل و وضوح، بین تغییر مصالح و تکمیل فرم،
پروژه ای است که در طول کار های وی اجرا می شود. از گچ بری در خانه ریهل و آجرکاری
در خانه لانگ و استرها، تا فولاد و شیشه
در برج های آینده او که متروپولیسِ آمریکایی را تعریف می کند، این کیفیت ها
نه تنها کار میس را تکامل بخشیدند بلکه دیسیپلین معماری را نیز تغییر می دهند. در
پروژه ریهل، تلاش او برای حلِ خانه به عنوان یک فرم واحد در جایی که دیوار و سقف
به هم می رسند، دیده می شود. دیوارها تلاش به تعریف فضایِ معماری فرای چهاردیواری دارد
و تعبیری میان درون و بیرون را می سازد.
خانه توسط یک دیوار حائل در ضلع شمالی
آن تعریف می شود که به طور همزمان به عنوان یک ازاره در صفحه افقی و یک دیوار به صفحه
عمودی عمل می کند، دیوار حائل بدون هیچ زحمتی به نمای اصلی بدل می شود. این تکْ دیوار
می تواند به عنوان پنجره در ادامه پروژه میس عمل
کند. دیوارها تلاش به تعریف فضایِ معماری فرای چهاردیواری دارند و تعبیری میان
درون و بیرون را می سازند. در اینجا کاربرد عناصر معماری، مثل صفحات موازی زمین و
دیوار های عمودی، به صورت یک انتزاع، مسطح شده اند و دیگر عناصر، محدود به عملکرد
معمولشان نیستند. در اینجا، میس تسلط اولیه خود را بر عناصر و مصالح، با تکنیک و
تصویر نشان می دهد.
فیلیپ جانسون در اولین جمله خود از برای
مقدمه نمایشگاه 1947 اینگونه می نویسد: "از میان معماران بزرگ مدرن، میس ون
در روهه کمتر شناخته شده است." زمان چگونه همه چیز را تغییر می دهد. به نظر می
رسد که بعد از هفتاد سال تمایل به فراموشی در شکل گیری هویت فرد از نظر فرهنگی خیلی
متفاوت نیست. با این حال، اگر هر پروژه به عنوان "یک تلاش" در نظر گرفته
شود، میس بعدها با عبور از مصالح، تکنیک و هویتِ کارهایش، برای تسلط بر کار حرفه
خود، یک ردپای طولانی از خود باقی می گذارد که با پروژه ریهل آغاز می شود.