پژواکِ ماجرای رسوایی هاروی واینستین و "جنبش می تو" را در خود دارد، اما به جای اینکه مستقیماً به آن ارجاع دهد و فیلمی "درباره"ی آن باشد، ترجیح میدهد آرام و بطئی دست مخاطب را بگیرد و همراه با کاراکتر اصلیاش وارد شرکت تولید فیلمی کند که رئیسش به سبک واینستین آن را میچرخاند. "دستیار"، ساخته ی کیتی گرین، کنارهگیرانه و خویشتندار، با موضوع ملتهبش برخورد میکند و بهجای جارـ وـ جنجال و افشاگری، میکوشد به زندگی در چنین شرایط تحقیرآمیزی زندگی بخشد. استراتژی روایی فیلم واقعاً هوشمندانه است: رئیس را از صحنه حذف کرده و به خارج از قاب بُرده، و از آن سو، نقطهنظر رواییاش را به دختر جوانی بخشیده که گرچه دستیار رئیس است، اما، برخلاف اغلب زنان شرکت، ابژهی میل جنسی او نیست. در لحظهای از فیلم، یکی از مدیران ارشد شرکت به او میگوید که لازم نیست نگران باشد، چون تیپ موردعلاقهی رئیس نیست. همراهی با نقطهنظر دختر به فیلم کمک کرده که در عین حفظ فاصلهاش با کانونِ سوءاستفاده و تعرض (اتاق رئیس)، دیوار به دیوار آن نفس بکشد و شاهد و ناظرِ پیامدهای آن باشد.