کتاب "
توسعه،
معماری و صورتبندی میراث در ایرانِ اواخر سدۀ بیستم: گذشتهای سرزنده" دربارۀ رابطه بین توسعه، معماری و
بازتولید گذشته از راه طراحی معماری در ایرانِ اواخر سدۀ بیستم است.
مظفری و
وستبروک
با تکیه بر رویکردی فرارشتهای در قبالِ رابطۀ پیچیدۀ میان معماری، توسعه و میراث
مدعیاند در بحث از دگرگونیهای جامعهای درحال توسعه چون ایران باید علاوه بر
مشخصههای محلی به بدهبستانهای سیاسی و تاریخی در جهان نیز نظر کرد.
از منظر ایشان این رابطه متأثر از فرآیندهایی تاریخی ـ فرهنگی است، که خاستگاه بسیاری
از آنها را باید در خارج از ایران و در گفتمانهای روشنفکری و پساروشنفکریِ اروپایی
جست. فرض کتاب این است که توسعه پروژهای جهانشمول بوده است که ابتدا در غرب
پاگرفت. وقتی این پروژه به سیاقهای دیگر راه یافت، آگاهی و تصوری نو از گذشته را
با خود آورد. نویسندگان بروز این آگاهی را در معماری ایران در برهۀ اوایل دهه ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ بررسی کردهاند.
جستجوی زمینههای نظری در بستر کنگرههای بینالمللی
معماری در دهۀ ۱۹۷۰ در ایران ـ کنگرههای اصفهان ۱۹۷۰ و پرسپولیس ۱۹۷۴، دربارۀ آثار فناوریهای پیشرفته و
ساخت مسکن و کنگرۀ رامسر ۱۹۷۶ دربارۀ نقش زنان در معماری بود ـ، کاربست سکونت بهمثابۀ ابزاری برای
نمایش روزمرۀ میراث در آینۀ پروژۀ شوشترنو، و صورتهای نمادین معماری عمومی در یادمان
برج شهیاد و موزه و کتابخانۀ ملی در مرکز اداری و فرهنگی تهران در پروژۀ عباسآباد،
که همگی صورتی از زمان تاریخی را بازتاب میدهند، از موضوعاتی است که در این پژوهش
محل نظر بوده است.