«وُید افقی»
استعارهای از فقدان است. فقدانی نهادینه شده در روح و کالبد یک شهر واقع بر
زمینی مسطح و مملو از ساختمانهای متروک و مخروبه و شیروانیهای زنگ زده که پیرامون
آن با یک منظر تهی افقی میان دریا و آسمان محاط شده است. این خانه یک اقامتگاه
موقت ساحلی است، که با هدف بازیابی رابطهای مجدد با این منظر افقی (دریا و ساحل) طراحی
شد؛ ارتباطی در سه سطح ادراک حسی دیداری (منظر افقی)، شنیداری (سکوت همراه با نویز
ثابت امواج) و لامسه (نسیم ملایم و یکنواخت) که به تدریج توسط بلوکهای ساختمانی نوساز
از تمامی روزنه های خانه محل سکونت دائمی در شهر سلب شده بود. بلوک هایی با نماهای
جانبی بدون بازشو و تک فام سراسر پوشیده از ورق گالوانیزه (پاسخی روتین و زمینه ای
در مقابل باران) همان منظر فراگیر و همه جا حاضر را را به کالایی نایاب تبدیل میکردند
که تنها به قیمت رقابت برای صعود به ارتفاع بیشتر در تراکمی عمودی قابل دستیابی
بود. سایت قطعه زمینی با عرض 6 متر و طول 37 متر در راستای شمالی جنوبی است که از ضلع
شمالی (بر 6 متر) مشرف به ساحل و در فاصله 80 متری از دریا واقع شده و در میانه آن
آن درختی قدیمی و دو آلونک مسقف مجزا با وضعیت نیمه مخروبه در دو طرف آن قرار داشت
که قبلا نقش اقامتگاهی برای مسافران را داشته است. باریکه ای در میان ردیفی از
قطعات مشابه با کاربری اقامتی یک تا دو طبقه با بافتی نسبتاً آشفته و در مجاورت مخروبۀ
یک مهمانسرای قدیمی. مزیت اصلی سایت امکان ارتباط مستقیم و همسطح از ضلع شمالی با ساحل و کیفیت های حسی همان
منظر مسطح وسیع بود. برنامه ساده بود؛ جایگزینی یک سرپناه جدید یکپارچه با حداقل
هزینه و به شیوه بنایی با بهرهگیری از نیروی کار محلی، روی سطح اشغال همان اتاقهای
فرسوده که در ساده ترین حالت میتوانست اتاقی برای گرد هم آمدن باشد و در حالت
ایدئال خانه ای یک خوابه و انعطاف پذیر با امکان تبدیل به دو فضای نیمه خصوصی که
امکان اقامت همزمان دو زوج را برای مدتی کوتاه فراهم کند. با تصمیم حفظ درخت میانی
محدوده ساخت، تکلیف فرم و جانمایی ردیفی ریزفضاها روشن بود. به نظر میرسید در سطح
روابط فضایی، خود زمینه تصمیم میگیرد و در عمل نیازی به معماری نیست. درخت دو
فضای عمومی و خصوصی خانه را تفکیک میکرد. بخش شمالی با مساحت بیشتر آشپزخانه و
نشیمن را در خود جای میداد و بخش جنوبی به عنوان اتاق خواب در نظر گرفته شد. اما
عمق زیاد پلان و انحراف کامل 90 درجه ای از جهتگیری متناسب با اقلیم، ضمن محروم
کردن بخش جنوبی از منظر ساحل، امکان تهویه طبیعی و جانمایی مناسب ورودی خانه را
دشوار میکرد. یک پاسخ موثر به همه این مسائل،امتداد یک حجم نگاتیو در راستای طولی
پلان و عبور آن از دیوارهای عرضی متناوب و پاسیو بود. یک وید افقی در مقطع ساختمان
که به جای حذف بخشی از سقف و پیوستگی قائم فضاها، با حذف بخشی از دیوارها و
پیوستگی فضاهای همسطح همراه بود و با تعبیه بازشو ها امکان انعطاف در دستیابی کیفیت
نیمه خصوصی مجزا را نیز میسر میکرد. این ایده به شفافیت کامل خانه در راستای طولی
منجر میشد، به گونه ای که منظر محدود به ضلع شمالی از جنوبی ترین قسمت حیاط نیز رویت
پذیر میشد. کیفیت مدرن این شفافیت و ماهیت مینیمالیستی فرم، در تقابل کامل با
ساخت سنتی خانه (شامل قرارگیری ساختمان روی سکو، دیوارهای باربر، و سازه چوبی سقف
شیب دار ) و تیپولوژی رایج بافت پیرامون بود و به نوعی آن را در تضاد با زمینه انسانساخت
محیط قرار میداد، اما در مقابل به نظر میرسید که با محتوای آن تهی فراگیر افقی
در بیرون کاملا سازگار است و فهم دیگری از زمینه را در مقابل رویکرد های شکلی به
ساختمانهای مجاور قرار میدهد. این خوانش از متن در طراحی جزئیات مورد تاکید
بیشتر قرار گرفت. شیب بام به صورت معکوس طراحی شد به گونه ای که برخلاف ساختار
خانه، نمای بیرونی بام مسطح را بازنمایی میکند. سکویی که ساختمان روی آن واقع شده
در قسمت شمالی با بخشی از فضای حیاط ترکیب شد، به گونه ای که همچون اختلاف سطح
ناشی از شیب زمین درک میشود و در بخش جنوبی به مرز دیوارها محصور و با سطح آن
یکپارچه شد. حوضچه تراس جنوبی نیز پاسخی به این اختلاف سطح بود که در دید ناظر به
صورت یک سازه مستقل درک میشود در حالی که بخشی از یک سکوی خشکه چینی بوده و تنها
لبه های آن کمی طره شده اند. خانه وید افقی سرپناهی برآمده از درون وضعیتی است که
بر نمیتابد و میل به نفی آن وضعیت را با نقد ساختار خود پاسخ میدهد.