به نظرم آتریوم پیوند دهنده طرح در بخش میانی در اجرا و واقعیت خیلی کوچکتر از سه بعدی ها هست
حتی در عکسی که از در حال اجرای طرحت گرفتی دیوار ها را هم هنوز نذاشتی اگه اونا را هم بذاری فکر کنم بشه دخمه!!!
کلا تجربه فضای باز در محیط های عمومی می تونه بسیار جذاب باشه به شرطی که بجا استفاده بشهقبلا با هم در این مورد گپ زدیم
منم موافقم که آتریوم طرح خیلی کوچیکه البته شاید محدودیت طرح باشه ولی میتونست راه حل دیگه ای داشته باشه
دخمه در معنای لغوی سردابه ايست که جسد مردگان را در آنجا نهند و در تعبیر عرف به فضاهای تنگ و تاریک و متروک اتلاق می شود
بعد از چند باربررسی مجدد تصاویری که از این پروژه ارائه شده دگر بار مشکلات و نقطه ضعف های پروژه را با خود مرور کردم که دوست داشتم در عوض طرح بلافاصله آنها و قضاوت ابتدایی خود طراح دوستان و همکارانم به آن بپردازند ... اما تنها چیزی را که در این پروژه نمی بینم شباهت به دخمه بود چرا که به استناد پلان ها (تصویر 9) و کلیه تصاویر، بیش از نیمی از فضا در پیوستگی با گشایش ورودی و آن هم به صورت نیم طبقه - که بر توالی حرکتی سطوح تاکید می کند- به فضای باز میانی و مسیر حرکت اطراف آن اختصاص داده شده به نحوی که اگر عمق مغازه های موجود را هم در لایه دیگری از دید به آن بیافزاییم می توان گفت که گستره دید در چند لایه در کل زمین گسترده شده لذا من در اظهار نظر دوستم کمی رنگ تعجیل و کم توجهی را می بینم و همچنین از او ممنونم که تنها کسی بود که بهانه این صحبت و تعمق بیشتر را برای من ایجاد کرد.
دیواره ها ی کناره فضای باز میانی نیز که تقریبا 85 درصد آن در زیر زمین و همکف (تصویر 6) اجرا شده اند و عمدتا سطوح شفاف ویترین ها باقی مانده است. در ضمن دید های مدل کامپیوتری با لنز معمولی گرفته شده تا ویژگی اغوا کننده نداشته باشند و آنچه در عکس های مراحل ساخت پروژه تفاوت ایجاد می کند عدم انعکاس طبیعی سطوح و رنگ ها روشن موجود در مدل سه بعدی و زوایای عجولانه عکس برداری غیر حرفه ای کارگاهی است .
باشد که از یکدیگر بیشتر بیاموزیم.
تنگ و تاریک و متروک دقیقا همان کلماتی است که من آن فضای میانی را با آن میخوانم
تنگ است چون در برش وتصاویر نشان میدهد که تناسب فضا 1*2.5 است و فضایی که ارتفاع آن به این بلندی است به عنوان فضای میانی تجاری کم پهنا و در اصطلاح تنگ به نظر می آید
تاریک است چون حداقل نوری را که میشد به وسیله نورگیر سقفی یا سازه چادری به فضا تاباند با سقفی که بالای سر این فضا اجرا کرده ای دریغ نمودی و آن باریکه نوری که از شکست سقف به فضا میتابد توان پر نور کردن چنین فضایی را ندارد
متروک خواهد بود چون پاساژهای سریالی خیابان زند به دلیل عدم جذابیت بصری به سرعت جای خود را به مجتمع های تجاری دادند
ولی چند پیشنهاد برای دوستانی که چنین مجموعه ای را در زمینی کوچک و کارفرمایی که برای هر سانت تجاری آن چرتکه انداخته است طراحی میکنند . به نظر من پنج ستون میانی ها دقت شود دید بصری را در مقاطع گوناگون قطع کرده اند و باعث ایجاد حس تنگی در فضا شده اند با یک تکنیک ساده سازه ای قابل حل بودند در روش پیش تنیده امکان حذف این ستون ها و آویز کردن کل این قسمت ها تا 5 متر وجود داشت و هزینه زیادی را هم به پروژه تحمیل نمیکرد اکنون این سیستم در بسیاری از پروژه های ایران اجرا میشود لینک زیر یکی از شرکتهای اجرا کننده این سیستم هست که برای پروژه ساختمان اطلاعات و عملیات پارس آنلاین کنسولی به طول 12 متر را اجرا کرده است
http://ccl.blogfa.com/88084.aspx
علی جان از تو ممنونم که مباحث را بی پاسخ نگذاشتی
دخالت من در این پروژه در حد فاز یک بیشتر نبوده آن هم درشهر برازجان با محدودیت های تفکری-سلیقه ای و اجرایی که مطمئنا در مرحله اجرا از حدود تیرچه و بلوک (به عنوان نمودی از تفکر بازاری امروزی) فراتر نمی رود لذا در خصوص سازه با اینکه ستونهای میانی را بیشتر تناسب دهنده به فضا می دانم تا محدود کننده ولی به پیشنهادت بیشتر فکر کنم و ممنونم.
اما در خصوص تناسبات بازشو با توجه به تناسبات کلی زمین و تنها دهانه ورودی به سایت (6 متر) و تامین نور با توجه به اقلیم منطقه که مردم در جستجوی اندک فضای سایه داری هستند(البته شکست سقف در تصاویر سه بعدی مدل نشده است و پیوستگی دهانه ورودی با فضای میانی را تنها در پلان می توان دید)... 2 دیاگرام از مقطع و پلان در تصاویر شماره 9 و 10 ارائه شده که بهترین ماخذ برای قضاوت است.
و امیدوارم منظورت از جذابیت و جایگزینی , طراحی و اجرای طرح هایی مانند پی.سی سنتر نباشه!!
پایدار باشی دوست من.
روش پیش تنیده كه درطراحي يكي از پروژه های شیراز (دانشنامه) انجام گرفته بود را شهرداری شیراز نپذيرفت
حالا برازجان كه خدا مي دونه
ولي اگر ستونهای وسط به جاي اينكه لبه سقف قرار بگیره در جرز ديوار مغازه ها پنهان و راهرو ها لنسول شده بود به گشایش فضا کمک می کرد