در زمین پیشنهادی نیروگاهی وجود داشته واقع در مرز تاریخی شهر شیراز با مرز توسعه صنعتی دوران پهلوی اول، لایه ای از شهر که اکنون کم و بیش در حال پاک شدن از حافظه اجتماعی شهر است.
از دیگر کیفیت های عمومی فضای شهری پیرامون زمین، توده عظیمی از کارتن خواب هایی اند که به سبب وضعیت افتضاح اقتصادی در این منطقه ی شهر تجمع می کنند.
برج های خنک کننده شاید اولین چیزی باشد که با دیدن یک کارخانه به چشمتان می خورد . . . از همین رو تلاش شد با تاکید بر این برج ها، حجمی را سامان دهیم که به نوعی یاداور نوعی از صنعتی شدن مدفون شهری باشد، پوسته ی زنگ زده برج ها هم موید همین فرسودگی صنعتی اندیکی از برج ها منظری به سمت ارگ را تامین می کند و دیگری منظری به سمت هتل آسمان را، تاکیدی بر اینکه کجا بودیم و کجا می رویم.
انچه در ادامه می اید شرجی است از برخی فضاهای موزه:
فضای بازی که روی سطح مجموعه قرار دارد و شامل برج ها و پاویون و ... می باشد که با هدف تعامل بیشتر مردم با موزه و همچنین موزه با اطراف خود طراحی شده است.
گشودگی فضایی کف مجموعه تلاشی است برای امکان حضور مردم و کارتن خواب ها و تبدیل این فضا به یک حوزه عمومی بی مرز.
روی دیوار ها، دیتیل هایی کار شد از جنس وسایل صنعتی که علاوه بر زیبا جلوه دادن محیط حس صنعتی بودن را القا کند.
در ابتدای ورود بازدید کنندگان موزه به صحن مجموعه ، به دیوار هایی با فرمی دعوت کننده برخورد می کنند که بیننده را به سمت ورودی مجموعه هدایت می کنند.
در بَدو ورود به طبقه اول وارد لابی می شوید در دو سمت قسمت غربی این طبقه دو سرویس بهداشتی مردانه و زنانه وجود دارد.
همچنین آبدار خانه، رختکن زنانه و رختکن مردانه، در جنوب غرب این فضا یک اتاق کنترل و دوربین های مداربسته و در جنوب این طبقه نگهبانی واقع شده.
در سمت شرقی این طبقه گالری موقت تعبیه شده که در ابتدای آن باجه ی بلیط فروشی و اطلاعات وجود دارد.
طبقه دوم در قسمت شرقی خود گالری دائم را در خود جای داده است که در جلوی آن همانند طبقه بالا بلیط فروشی و اطلاعات وجود دارد.
طبقه دوم دارای سیرکولاسیونی است که علاوه بر جداسازی مسیر رفت و آمد کارکنان و همچنین دسترسی آسان آنها به هر مکان، بینندگان را به سوی گالری دعوت می کند.
به قسمت غربی این طبقه که برویم به سالن انتظار آمفی تئاتر می رسیم که در دو سمت آن دو فروشگاه تعبیه شده.
آمفی تئاتر دارای دو پله فرار است که در هنگام اتفاقات ناگوار جمعیت به راحتی بتوانند محل را ترک کنند.
در فضای پشت صحنه ما شاهد دو انبار، دو رختکن، دو اتاق گریم و شش سرویس بهداشتی زنانه و مردانه هستیم.
طبقه سوم در واقع به فضای لوجستیک مجموعه را در خود جای داده است که فقط مختص کارکنان مجموعه می باشد و ورودی آن هم از دستگاه پله برقی و آسانسور کارکنان است وقتی کارکنان وارد این طبقه می شوند ابتدا با نگهبانی برخورد می کنند.
رو به روی آن ها یک فضای وُیدِ پاسیوْمانند وجود دارد و در سمت راست آنها ، راه رویی است که به سمت اتاق ها می رود که شامل: اتاق کنترل کالا های ورودی ،اتاق شماره گذاری ، هدایت کالا ، بایگانی و سه اتاق پژوهشی می شود که نور آن از پاسیو تأمین می گردد.
کالای ورودی از طریق بالابر ها بعد از بررسی و شماره گذاری به سمت انبار هدایت می شوند و در صورت نیاز ، از طریق بالابر بصورت مستقیم وارد گالری ها انتقال میابد.
همچنین در این طبقه سه اتاق هم برای تعمیرات و بازسازی قطعات وجود دارد .
اگر کمی بیشتر آن اطراف پرسه بزنید حتما حجم زیادی از کارتن خواب ها را میبینید که همین دفن شدن صنعت بر حال امروز آنها بی تاثیر نبوده است.
در ابتدای صنعتی شدن کارخانه ها پیشران های شهر بودند . رفته رفته با جایگزین شدن ماشین بجای نیروی کارگر و همچنین وضیت اقتصادی کشور و عوامل دیگر ، نیروی بیکار افزایش یافته و به دنبال آن عدم آگاهی جمعی بیشتر و بیشتر گریبان گیر جامعه می شود ... در همین حین است میتوان با ایجاد فضا های عمومی مخصوصا در مکانی که کمبود آن به شدت حس میشود مردم را بیشتر در معرض همدیگر قرار دارد و شاید این اصطحکاک راه گشا باشد ... ما در واقع بر سطح موزه پاویونی برای کارتن خواب ها در نظر گرفتیم که در آن آتش دانی وجود دارد چرا که اتش علاوه بر گرم کردن و برآورده کردن یکی از نیاز های اولیه این کارتن خواب ها ، از دیرباز مکانی بود که مردم را به دور ان جمع میشدند و با هم گفتگو می کردند .