شهر تهران با بیش از 200 سال تاریخ معاصر، مملو از بناهای قدیمی و جدید، و مملو از خاطرات است. هر از گاهی با تصاویر تاریخی از بناها و خیابانها و کوچه ها و مردمی که در آنها در حال رفت و آمد هستند روبرو می شویم و در رؤیای آنچه که بود فرو می رویم، ولی برای برخی که خود خالق برخی از آن بناها بوده و یا با خالقان آن بناها آشنائی داشته اند، این خاطرات فراتر ازتصاویر تاریخی رفته و گوشه هائی از تاریخ نا گفته و نا شینده را بیاد می آورد.
یکی از کسانیکه کارنامه درخشانی از طراحی نزیک به 200 بنای کوچک و بزرگ در تهران را در گنجینه هنری خود دارد، مهندس هوشنگ سیحون است، معماری که در سن 92 سالگی فرصتی را در اختیار نگارنده قرار داد تا با او در فضای مجازی به گشت و گذاری در تهران پرداخته و از چگونگی پدید آمدن تعدای از آثار به یاد ماندنی با ما سخن بگوید.
اما برای فردی که 32 سال است از شهری که عاشقانه برایش طراحی میکرد دور مانده، مشکل است تا تمامی جزئیات را بیاد بیاورد و لذا با فراهم آوردن عکس هائی از تعدادی از بناها، به تجدید خاطرات او کمک می کنم.
در منزل دخترش، مریم، در شهر لوس آنجلس به دیدارش رفته ام. با قامتی بلند که کمی خمیده شده به استقبال من می آید. سالها بود که وی را ندیده بودم. صدایش طنین سابق را ندارد ولی کلمات را با دقت انتخاب کرده و بیان می کند. در حین گفتگو، گاه با خاطرات خود پرواز کرده و به گذشته ها می رود، گوئی فراموش می کند که کسی در مقابلش نشسته و با اشتیاق به سخنانش گوش می دهد.
ساختمان سابق مجلس شورای اسلامی
در آغاز گشت و گذارمان در شهر تهران به بنای مجلس سابق شورای اسلامی می رسیم که که پس از انقلاب، نخست محل برگزاری اولین مجلس خبرگان شد و سپس برای چندین سال جلسات مجلس شورای اسلامی در آن برگزار می شد.
مجلس سِنا از آغاز مشروطیت تا سال ۱۳۲۸ خورشیدی تشکیل نگردید، اما از آن سال بهبعد در هفت دوره منعقد شد. به موجب قانون اساسی مشروطه مورخ ۱۲۸۵ حکومت ایران علاوه بر مجلس شورای ملی باید دارای مجلس دیگری به نام ” مجلس سنا“ باشد ولی به علت بعضی از مخالفتها تا پایان سلطنت رضاشاه پهلوی درباره این شاخه قوه مقننه تصمیمی اتخاذ نگردید. عدم تشکیل این مجلس به فاصله 43 سال یادآور تاخیری 20 ساله در تشکیل شوراهای شهر و روستا پس از انقلاب بود.
پس از شهریور ۱۳۲۰ با اشغال ایران توسط متفقین و تبعید رضاشاه و سست شدن پایههای سلطنت پهلوی، مقالاتی در مطبوعات نوشته میشد و از دولت های وقت تقاضای تشکیل این مجلس میشد و محمدرضا پهلوی نیز نسبت به تأسیس آن علاقهمند بود، تا اینکه در روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۲۷ دولت حکیمی لایحه تشکیل مجلس سنا را تقدیم داشت که با اعتراضات زیادی از سوی برخی از نمایندگان مجلس شورا روبهرو شد ولی بالاخره با تلاش عدهای از دولتمردان اساسنامه آن تدوین و به تصویب مجلس شورا و صحه شاه رسید.
به دلیل اینکه قبلاً محلی برای تشکیل جلسات مجلس سنا در نظر گرفته نشده بود، در سالهای نخستین، جلسات سنا در عمارت مجلس شورای ملی تشکیل میشد. ولی پس از انحلال مجلس در سال ۱۳۳۱ و گشایش دوباره آن در ۱۳۳۲ سناتورها به این فکر افتادند که هرچه زودتر محلی اختصاصی جهت مجلس سنا درنظر گرفته شود. بدین منظور برخی از سناتورها با تلاش بسیار و با موافقت شاه کاخ علیرضا پهلوی را خریداری کردند و به مجلس سنا اختصاص دادند، و از اسفند ۱۳۳۳ به بعد جلسات سنا در آنجا تشکیل شد.
اما چون در کاخ جدید نیز محل مناسبی برای ادارات، کتابخانه و سایر تشریفات مربوطه وجود نداشت تصمیم گرفته شد ساختمان جدیدی در کنار کاخ علیرضا احداث شود. بدین ترتیب ساختمان کنونی مجلس توسط حیدر غیایی[i] و با همکاری مهندس محسن فروغی[ii] طراحی و ساخته شد.در کنار بنای اصلی مجلس سنا، یک ساختمان اداری مسنطیلی شکل طراحی گردید که محل دفاتر کار سناتورها و امور مجلس شد. این بنا تا سال ۱۳۵۷ جهت جلسات مجلس سنا مورد استفاده قرار میگرفت.
مهندس سیحون نظرش نسبت به طرح این بنا مثبت است و می گوید: "طرح مجلس سنا یک طرح مدرن است ولی دکوراسیون داخلی رنگ و بوی ایرانی داشت. دو زنجیر طرفین بنا توسط یک معمار فرانسوی، که مدیر یک مجله معماری در فرانسه بود، طراحی شد. هرسال شاه برای انجام یک سخنرانی به آنجا می آمد که جمعی از رجال را نیز برای شنیدن سخنرانی دعوت می کردند و بعد مراسم پذیرائی برگزار می شد. من چندین دفعه به این مراسم دعوت شدم."
پس از انقلاب 57 و انحلال مجلس های شورای ملی و سنا، در ابتدا ساختمان سنا برای تهیه قانون اساسی جدید به محل برگزاری جلسات مجلس خبرگان قانون اساسی تبدیل شد. پس از اتمام تدوین قانون اساسی نیز این ساختمان به مجلس شورای اسلامی اختصاص یافت و جلسات این مجلس تا سال ۱۳۸۰ در همین محل برگزار میشد. با تکمیل ساختمان جدید مجلس در میدان بهارستان، از این ساختمان تنها برای برگزاری برخی گردهماییهای دولتی و جلسات سالانه مجلس خبرگان رهبری استفاده میشود.
مجلس شورای ملی
از وی در مورد کتابخانه مجلس شورای اسلامی پرسیدم و چنین گفت: "طراحی کتابخانه مشترکا به من و مهندس فروغی سپرده شد ولی کار اصلی طراحی را من انجام دادم این عمارت چسبیده به دیوار مسجد سپهسالار در ظلع جنوبی باغ مجلس شورا ساخته شد. سبک آن مدرن بود و تلاش کردیم طوری طراحی شود که نور آفتاب به کتب صدمه نزند برای همین پنجره ها رو به شمال تعبیه شد. می دانید که نور خورشید دشمن کتاب و آثار هنری است و باید از تابش مستقیم نور به آنها جلوگیری کرد".
وی افزود: "از من خواسته شد طرحی برای ساختمان اداری مجلس در امتداد خیابان ژاله سابق تهیه کنم. طرح ساختمان جدید مجلس هم بین این ساختمان اداری و بنای قدیمی مجلس بصورت دایره ای شکل تهیه گردید و سفت کاری هر دو بنا هم توسط من انجام شد ولی با رسیدن مهندس ریاضی به ریاست مجلس همه چیز متوقف شد. می دانید که مهندس ریاضی رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران بود و با دانشکده هنرهای زیبا رقابت هائی داشت".
دانشگاه تهران
در ادامه گشت و گذار به دانشگاه تهران می رسیم و سر درب ورودی دانشگاه اولین بنائی است که توجه بیننده را به خود جلب می کند. مهندس سیحون می گوید: "طراحی سر درب دانشگاه در سال 1345 به مسابقه گذاشته شد و یکی از دانشجویان من بنام کوروش فرزامی برنده شد. این بنا مشتمل بر 4 طاق است و ایده این طرح از طاق شکسته ایرانی الهام گرفته که دو طاق شکسته بطور قرینه روبروی هم قرار گرفته اند ولی اگر از پهلو به آن نگاه کنید فقط یک طاق می بینید. این طرح در عین حال تصویر خیالی دو پرنده است که بال هایشان را برای اوج گرفتن و برخاستن از زمین بازکرده و علم و دانش به دوبال تشبیه شده اند که نشانگر ورود و خروج یک دانشجو از دانشگاه است. یک شرکت ایرانی بنام آرمه ساخت آنرا به پایان رساند". وی با تأسف میگوید که مهندس فرزامی[iii] اکنون در قید حیات نیست. مهندس محاسب این طرح استثنائی آقای سیمون سرکیسیان بود. طرح این بنا بر روی اسکناس های 50 تومانی قرار گرفته است.
از او در مورد مسجد دانشگاه تهران می پرسم و می گوید: "این مسجد طرح مهندس عبدالعزیز فرمانفرمائیان[iv] است و کار خوب و جالبی است. طرح های داخل آنهم زیباست". این مسجد در سال 1336 به بهره برداری رسید. از او در مورد طرح مناره ها پرسیدم که باعث شد شرح مفصلی در مورد "مناره" بدهد و می گوید: "مناره در زبان عربی از ریشه نور می آید یعنی جائی که از آن نور می تابد. اعراب این نام را بر برج های نور دوران ساسانی گذاشتند. یک باستان شناس و معمار فرانسوی بنام "دیولافوا" در زمان قاجاریه به ایران سفر میکند و به بازدید و مطالعه بناهای باستانی باقیمانده از دوران ساسانی دست میزند و در حوالی شهر فیروزاباد به بالای یک مناره میرود و در آنجا آثار چوب و خاکستر را می بیند. معلوم می شود که مناره ها در زمان ساسانیان نقش برج آتش را داشته اند بدین صورت که در بالای هر برج آتش روشن می کردند تا کاروان ها در هنگام شب مسیر خود را پیدا کنند. بعدا از این مناره ها برای اهداف مذهبی و گفتن اذان استفاده می شد و بدین ترتیب جزئی از ترکیب مساجد گردید. هر مسجدی فقط احتیاج به یک مناره داشت ولی چرا دو مناره آنهم در دو طرف سر درب شبستان ورودی مسجد رواج پیدا گرد؟ سر درب هم معمولا بلندتر از دوتا بال قرینه است.
معمار ایرانی یک تتبعی کرده است: طاق وقتی از یک حدی دهانه اش بیشتر شداین یک نیروی رانشی از بالاایجاد می کند. یعنی اگر دو طرف طاق مهار نشود، این وزن باعث گسستن بنا می گردد. برای جلوگیری از این رانش، دو کار می توان انجام داد: یا دو دیوار در هر طرف بگذارند یا اینکه در هر طرف یک وزنه بگذارند که نیروی رانشی را خنثی بکند. من از همین قانون در طراحی آرامگاه نادرشاه در مشهد استفاده کردم". مهندس سیحون می افزاید: " مناره ها در مسجد دانشگاه تهران نقش نمادین دارند و نه مهار کننده طاق. همین موضوع در اغلب مساجد معاصر هم دیده می شود".
در ادامه مهندس سیحون به بنای دانشکده هنرهای زیبا پرداخته و می گوید: "در مجاورت ساختمان قدیمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران یک سقف با ستون ساخته شد که به یک ساختمان مجاورمنتهی می شد که هر دو توسط دفتر فنی دانشکده که من تأسیس کرده بودم طراحی شد. بدلیل کمبود جا بعد از افتتاح رشته های تئاتر و هنرهای تجسمی تصمیم گرفته شد که بنائی به دانشکده اضافه شود که مسئولیت طراحی آن به دفتر فنی واگذار شد. این دفتر فنی زیر نظر اساتید رشته معماری و با کمک دانشجویانی که در مسابقات معماری دانشگاه تهران شرکت می کردند،طراحی شد".
استادیوم صد هزار نفری
از مهندس سیحون در مورد این استادیوم می پرسم، می گوید: این استادیوم هم کار مهندس فرمانفرمائیان است. طرح آن از ایده یک تل خاک گرفته شده. وقتی با نمای کلی آن نگاه می کنید انگار به یک تل خاک نگاه می کنید. بنظر من این طرح بسیار خوب و موفقی بود".
موزه هنرهای معاصر
در ادامه گشت و گذار در شهر تهران نظر مهندس سیحون را در مورد "موزه هنرهای معاصر" پرسیدم می گوید: "طرح ابتکاری و جالبی بود که توسط مهندس کامران دیبا[v] خلق شد. ایده نورگیرها از بادگیرهای یزد گرفته شده و در مجموع بنای جذاب و قشنگی است. من در اولین سالهای افتتاح آن نمایشگاهی از آثار معماری خودم در آنجا برگزار کردم که شاه و فرح برای افتتاح نمایشگاه آمدند. تابلوهای بزرگی از طرحهای معماری من در چند سالن موزه به نمایش در آمده بودند.
بنظر می آید که دو اشکال در آن وجود دارد: معمولا موزه ها را طوری طراحی می کنند که بازدید کننده ها از یک سمت وارد شده، مسیری را طی کرده و همه چیز را ببینند و از سمت دیگری خارج شوند. بنظر می آید که این موضوع کاملا رعایت نشده. موضوع دیگر در مورد نور است. نور آفتاب دشمن آثار هنری است. برای حفظ آثار باید هر اثر بطور جداگاه مورد ارزیابی قرار بگیرد که چقدر نور لازم دارد و نور بطور مصنوعی و مستر به آن داده شود. نور آفتاب و سایه و روشنی و تاریکی به آثار هنری صدمه میزنند. بنظر می رسد که این مورد هم در این موزه بطور کامل رعایت نشده است".
بانک سپه
ساختمان دیگر شعبه مرکزی بانک سپه است که در خیابانی به همین نام واقع شده بود که اینک خیابان امام خمینی نامیده می شود. این بنا توسط مهندس سیحون طراحی شده و طبعا ایشان خاطرات بیشتری نسبت به آن دارد. از ایشان در مورد ویژگی های طرح ساختمان بانک سپه پرسیدم که چنین شنیدم:
"طرح بانک سپه این بود که خیابان سپه شرقی غربی بود و این بنا در 7-8 طبقه ساخته شد. در طراحی این بنا دقت زیادی در مورد افتاب و سنت معماری ایران کردم. معماران قدیمی ما برای اینکه ساختمانی که می کنند که مطابق شرایط اقلیمی باشه برای راختی استفاده کنندگان بنا آنرا رو به جنوب می ساختند و در جلوی آن یک ایوان هم می گذاشتند. ایوان کار جالبی می کرد: طول افتاب از شرق است. خورشید در طی روز یک حرکت دورانی انجام می دهد یعنی به جنوب آمده و سپس به غرب می رود. نور آفتاب در تابستان بصورت عمودی می تابد و در زمستان بصورت مایل. نقش ایوان اینست که در تابستان جلوی نور خورشید را گرفته و در زمستان راه ورود آنرا به داخل بنا فراهم میکند. من از این تجریه قدما برای بانک سپه ایده گرفتم. این چند طبقه همگی دفاتر و تشکیلات اداری استمهنای طبقه پائین که گیشه ها و پیشخوان مراجعین است. تمام اطاق های طبقات فوقانی روی یک اندازه طراحی شده و هر کدامشان یک ایوان دارند که هم دیوارهای شرقی – غربی جلوی آقتاب را می گیرد و هم طاق نما.
سر این طرح من گرفتاری بزرگی داشتم: ارتشبد یزدان پناه، قدرتمند ترین فرد ارتش بعد از شاه بود. وی از زمانی که رضا خان کودتا کرد، همپالگی رضا خان بود و در زمان او خیلی پیشرفت کرد. او یکروز که من نبودم آمده بود به محل کارگاه بانک سپه و میرود طرف مقابل خیابان و به ساختمان نگاه می کند و به آقای ملک زاده، سرپرست کارگاه که از شرکت آرمه بود، می گوید این مزغل ها را خراب کنید.
مزغل در فرهنگ ارتشی قدیم به سوراخ هائی می گفتند که درون دیوارهای بیرونی قلعه های نظامی تعبیه می شد که از طریق آنها به مهاجمین تیراندازی می کردند. او این ایوان ها را از آنطرف خیابان مزغل می دید. وی به سرپرست کارگاه می گوید که امروز چهارشنبه است. من چهارشنبه بعد که میام این مزغل ها نباید اینجا باشه. حرف او حرف آخر بود. البته مزغل قلعه ها چیزی در حدود 70 سانتیمتر در 70-80 سانتیمتر بود ولی در این طرح ایوان ها با اندازه یک اطاق بودند. از طرف دیگر اینها با بتون مسلح ساخته شده بود و با خراب شدن آنها تمام ساختمان فرو می ریخت.
همان روز پیمانکار به دفتر من زنگ زد و گفت اگر جلوی این قضیه را نگیریم کل ساختمان از بین می رود. من هر چه فکر کردم دیدم حرف او برو برگرد نداره و گرفتاری بزرگی درست شده است. البته رئیس بانک سپه سپهبد آق اولی بود ولی ارتشبد یزدان پناه هم عضو هیئت مدیره بانک بود. چاره ای نداشتم جز اینکه تقاضای ملاقات با شهبانو را بکنم و تأکید کردم که قبل از چهارشنبه بعد این قرار را بدهند.
رفتم و ماجرا را گفتم. شهبانو خیلی مایل بود که ساختمان هائی که می سازیم طوری باشد که پیشرفت ایران در آن گویا باشد و منهم از بتون لخت در طراحی این بنا استفاده کرده بودم. ایشان خندید و مقداری هم تعجب کرد و گفت برو خیالت جمع باشه، من ترتیب کار را می دهم. همینطور هم شد و چهارشنبه بعد او نیامد و ما هم کار را طبق طرح انجام دادیم".
به او گفتم که این خاطره شیرینی بود که شما با چه زحماتی توانسته اید این طرح ها را پیش ببرید و گفت: "از این مسائل زیاد بود. سر آرامگاه نادرشاه می خواستند من را بکشند که داستان آن مفصل تر است. هم اکنون یکنفر مشغول ضبط خاطرات من بصورت فیلم است که این خاطرات را بطور مفصل در آن فیلم ها توضیح داده ام".
بنای یادبود میدان آزادی
در ادامه گشت و گذار در شهر تهران به میدان آزادی می رسیم که بنای یادبو آن به نماد شهر تهران تبدیل شده است. فکر بنای این یادبود به زمان تدارک جشن های 2500 شاهنشاهی بر میگردد. 122 هزار متر مربع زمینی که برای ساختن این بنا اختصاص داده شد آنرا به یکی از وسیع ترین میادین جهان تبدیل کرد و با همین عنوان هم افتتاح شد. در حال حاضر تنها 50 هزار متر مربع آن میدان اطلی به فضای سبز و بنای یادبود اختصاص یافته است و مابقی خیابان کشی شده است.
از سالهای اول دهه چهل موضوع طراحی بنای یادبود شاه در کلاسهای درسی دانشگاه هنرهای زیبا جزء پروژه های پایان نامه دانشجویان بود ولی با اعلام عمومی مسابقه طراحی درروزنامه اطلاعات در 10 شهریور 1345 طراحی این بنا وارد مرحله جدی تری شد و همه معماران ایرانی فرصت شرکت در آنرا پیدا کردند که نهایتا طرح مهندس حسین امانت[vi]، 24 ساله و فازغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا برنده آن اعلام شد.
از مهندس سیحون در مورد معروف ترین بنای کنونی شهر تهران یعنی بنای یادبود میدان آزادی می پرسم که قبلا شهیاد نامیده می شد و توسط یکی از دانشجویان ایشان طراحی گردید. می گوید: "یک دروازه ای می خواستند بسازند که سمبل ورودی شهر تهران باشه برای جشن های شاهنشاهی. طرح را برای همه به مسابق گذاشتند که مهندس حسین امانت هم شرکت کرده بود و من عضو هیئت داوران برای انتخاب طرح بودم".
از او می پرسم چه چیزی نظر شما را به این طرح جلب کرد، می گوید:"بنظرم رسید که این طرح از یکطرف خیلی مدرن است و از طرف دیگر بوی ایرانی دارد. در این طرح دو تا طاق با هم تلفیق شده اند، یکی طاق شکسته است که نوکش رو به بالا دارد و دیگری طاق ساسانی که در زیر آن دیده می شود و شبیه طاق مدائن در تیسفون است. کاشیکاری داخل شبکه ها هم از معماری صفویه اقتباس شده. خیلی ها در مورد قطع شدن بالای آن ایراد می گیرند. من فکر می کنم حالا دیگه بهش عادت کرده اند. علتش این بود که بدلیل نزدیکی به فرودگاه مهرآباد ارتفاع آن از 45 متر نباید بلند تر می شد. ولی روی هم رفته کار بسیار جالبی بود و انروزی که ما رفتیم برای قضاوت طرح، تعدای طرح دیگری هم بود و یکی دو طرح دیگر هم نامزد اول شدن بودند ولی ما به این نتیجه رسیدیم که این طرح واقعا بهتر از بقیه است".
از او می پرسم آیا در مرحله اجرای طرح هم نقشی داشت می گوید: "من چند دفعه به کارگاه رفتم ولی هر از گاهی مهندس امانت خبر می کرد و می رفتم به دفترش و جزئیات طرح ها را می دیدم و آنچه بنظرم می رسید می گفتم".
کلیسای ارامنه خیابان کریمخان
یکی از بناهائی که در تهران بسیار مورد توجه است کلیسای ارامنه در خیابان کریمخان زند است که در مسیری پر رفت و آمد واقع شده و از نگاه جهانیان نمادی از فرهنگ مدارا در میان ایرانیان است. در زمانی که ارامنه در برخی کشورهای همسایه ایران مورد اذیت و آزار واقع می شدند، ایران محلی امن برای آنها بود و دهها کلیسا در سراسر ایران گویای آن است. این کلیسا با هزینه شخصی فردی خیرٌ از ارامنه تهران بنام مارگار سرکیسیان به یاد همسرش ساخته شد و سپس مقر خلیفه گری ارامنه در سال 1349 به آنجا نقل مکان کرد. دیدن تصاویر این کلیسا برای نگارنده بادآور دیدار و گفتگو در این کلیسا با مرحوم اسقف اعظم "آرداک مانوکیان" در سال 1375 بود.
از مهندس سیحون در مورد معماری کلیسای "سرکیس مقدس" می پرسم که چنین پاسخ می دهد: "این بنا توسط مهندس اوژن افتاندیلیان طراحی شد. طرح آن خوب است، هم خیلی مدرن است و هم خیلی جوابگوی یک کلیساست. برج ناقوس آنهم از نظر معماری امروز بسیار جالب است".
پارک شهر و پارک خیام
مهندس سیحون بیشتر با سختمان ها و بناهای یادبود شناخته می شود در حالیکه معماری منظر و پارک سازی نیز از جمله یادگارهای ایشان در شهر تهران هستند. می گوید: "تمام ساختمان ها و استخر پارک سنگلج که الان بنام پارک شهر شناخته می شود را من طراحی کردم. این پارک در جنوب ساختمان روزنامه اطلاعات بود. یکی از بناهایش هم به محل جلسات انجمن شهر تهران تخصیص داده شده بود. پس از استعفا از ریاست دانشکده هنرهای زیبا به عضویت انجمن شهر تهران انتخاب شدم". در مورد پارک خیام نیز می گوید: "وقتی که از خیابانی که از میدان ژاله (شهدا) به سمت شمال میروید، به پارک خیام می رسید که تمامی آنرا من طراحی کردم. برای طراحی آن ازباغ های ایرانی الهام گرفتم".
کنجکاو شدم که منظورش ار ایده باغ های ایرانی چیست و چنین گفت: "در جهان سه نوع طراحی برای باغ یا پارک هست: باغ های فرانسوی، باغ های ژاپنی و باغ های شرقی یا ایرانی. باغ فرانسوی روی یک محور ساخته میشه و محور این باغ دید یک ساختمان است و اطراف آن بصورت قرینه اشکال هندسی درست می کنند که در آنها درختکاری و گل کاری و اب نما و حوض و استخر قرار می دهند. نمونه گویای این نوع پارک، محوطه کاخ ورسای در نزدیکی پاریس است. این باغ انتها ندارد و آخرش دیده نمی شود. در مجموع جنبه هندسی باغ های فرانسوی از پارک های دیگر بیشتر است.
باغ های ژاپنی یا چینی که انگلیس ها به آن باغ سنگی می گویند،که ایده آن پیاده کردن طبیعت روی یک محوطه است. بصورتی که در آن سنگ های عظیم و چشمه و آبشار و برکه آب می گذارند. این نوع پارک سازی در آمریکا هم مرسوم است.
نوع دیگر باغ سازی مدل شرقی است که محدود به یک محوطه بوده و مثلا در اطراف آن دیوار است و روی محورهای متقاطع طراحی می شود. مثلا باغ فین کاشان روی چند محور ساخته شده که فی المثل یک محور منتهی می شود به یک چهار طاقی که زیر آن حوص است و اطراف آن درخت کاشته شده است. حوض در وسط این محور است و کاشی کاری ها و فواره های بلند در روی محور هستند. منتها یک حوض هست که مستطیل شکل است. ان حوض چهل چشمه داشته که از آنها آب می جوشیده. برای طراحی پارک خیام همزمان از ایده باغ ایرانی و هم از ایده باز استفاده کردم. البته برای تمام آرامگاه ها باغ و فضای سبز در نظر گرفته می شد. همچنین برای منزل مسکونی خودم که یک باغ در پشت خانه طراحی کردم.
ساختمان اداره برق تهران
پائین تر از پارک خیام به میدان شهدا می رسیم که قبلا میدان ژاله نامیده می شد. طراحی ساختمان اداره برق در این میدان از جمله کارهای مهندی سیحون است. می گوید: "این بنا و آرامگاه ابو علی سینا در همدان جزء اولین بناهائی بودند که با بتون لخت ساخته شدند. قبل از آن بتون لخت در طراحی نمای بناها بکار نمی رفت. در این بنا هم بتون لخت و هم بلوک های شیشه ای بکار رفته بود که حالت آجر چهار گوش داشت و داخل بتون کار گذاشته می شد که نورگیر پله ها و فضاهای داخلی را داشت. می توان گفت که این بنا دومین ساختمان با بنای بتون لخت در تهران بعد ساختمان مطب دکتر فرهاد در خیابان پهلوی (ولی عصر) بود.
ساختمان سازمان نقشه برداری کل کشور
این ساختمان که در نزدیکی فرودگاه مهرآباد ساخته شده از جمله بناای طراحی شده توسط مهندس سیحون است. از وی در مورد ویژگی این بنا سؤال میکنم که چنین می گوید: "در این بنا اولین دفعه بود که در داخل ستون ها را با آلومینیم پوشاندیم و چون استفاده از این بنا جنبه فنی داشت نمی شد طرح های ایرانی را در آن اجرا کرد. پنجره های اتاق های نقشه کشی همه رو به شمال بود که نور آفتاب مزاحم افراد نشود و نقشه ها و اسناد را خراب نکند".
پرورشگاه کودکان
این پرورشگاه در خیابان ولی عصربالاتر از میدان ونک واقع شده است و از جمله بناهائی است که توسط مهندس سیحون طراحی شد. در مورد آن چنین گفت: "زمین آن تپه ماهور بود و بالا و پائین داشت و در عین حال خیلی بزرگ بود. از طرف جمعیت شیر خورشید سرخ می خواستند در آنجا پرورشگاه کودکان درست کنند و آقای حسین خطیب از من خواست آنرا طراحی کنم. تمامی طرح با آجر قرمز است و یک شهرک مانندی است. برخی تپه ها را نگه داشتیم و برخی را بریدیم تا از پستی و بلندی ها کم بشه. یک فعالیت های دیگری هم غیر از پرورشگاه در آن انجا می شد". وی گفت که عکسی از آن مجموعه ندارد همانگونه که عکسی از برخی بناهائی که در تهران طراحی کرده است ندارد. "پائین تپه امانیه ساختمانی برای دکتر مقدم طراحی کردم که چون زمین شیب داشت، داخل ساختمان هم از یک اتاق به اتاق دیگر پله می خورد. بنای دیگری که دلم می خواهد عکسش را داشته باشم بنائی بود در خیابان غرب پاسداران که میرود به سمت نیاوران. آن طرح خیلی جنبه ایرانیت داشت. سالنش یک گنبد داشت و اتاق هایش هم ایوان داشت".
مجموعه آموزشی یاخچی آباد
در جنوب شهر تهران یک مجموعه آموزشی نیز توسط مهندس سیحون طراحی شد که در زمان افتتاح "فرح" نامگذاری شد. در مورد ویژگی این بنا پرسیدم و وی چنین گفت: "بدلیل کمبود بودجه و اینکه این مجموعه آموزشی برای قشر محروم ساخته می شد، مجبور شدم ابتکار بخرج دهم که در هزینه صرفه جوئی شود و آن استفاده از آجر سفت کاری برای نما بود، ولی سقف ها بتونی بود. این مجموعه روی مودول یا واحد اندازه گیری خاص طراحی شده بود و ساختمانها تکرار می شد. این مجموعه باغ هم داشت و هر مجموعه استفاده خاصی داشت".
ساختمان و خوابگاه آتش نشانی
در گشت و گذارتهران، وقتی از میدان حس آباد به سمت میدان امام بروید در سمت چپ اداره آتش نشانی قرار دارد که مجسمه ای در مقابل آن نصب شده که عملیات اطفاء حریق و نجات یک کودک توسط مأمورین آتش نشانی را نشان می دهد. اگرچه این مجسمه نسبتا جدید است ولی بنای خوابگاه و گاراژ اداره قدیمی است.
در مورد ویژگی این بنا پرسیدم که در پاسخ چنین گفت: "می خواستند خوابگاه و گاراژ برای اتش نشانی درست کنند. نظر به اینکه مامورین در مواقع اضطراری با استفاده از میله به گاراژ می آیند، من بجای اینکه گاراژها را عمود بر محوطه طراحی کنم آنها را اریب طراحی کردم که مسیر خروج به سمت درب اصلی راحت تر شود. این بنا از بتون مسلح و آجر ساخته شده بود".
سینما های آسیا و مرکزی
مهندس سیحون دو سینما در تهران طراحی کرد که در زمان خود جزء شیک ترین و پر طرفدار ترین سینما های تهران بودند، بنام سینما سانترال (ساخت 1341 در میدان انقلاب) که بعدا به سینما مرکزی تغییر نام داد و سینما آسیا (در تقاطع جمهوری و ولی عصر). اخیرا خبر رسید که سینما اسیا پس از مدتها تعطیلی، قرار است تبدیل به یک پاساژ شود.
مهندس سیحون می گوید: "داخل سالن هم از نظر نور و هم طرز چیدن صندلی ها چیز تازه ای بکار بردیم وترتیبی داده شده بود که همه راحت فیلم را ببینند. به لحاظ ورودی و خروجی دقت زیادی شده بود. بدلیل اینکه در تقاطع دو خیابان پر رفت و آمد واقع شده بود تلاش کردیم دیوار سالن نمایش کاملا صداگیر باشد در حالیکه سالن انتظار در امتداد خیابان بود".
نام مهندس سیحون برای دانشجویان سابقش تداعی استادی سخت گیر و عاشق تاریخ و هنر معماری ایران را می کند که بسیاری در استیاق دیدنش به دوبی رفتند تا پس از قریب به 30 سال او را ببینند. نسل جوان معماران ایرانی و دانشجویان معماری نام او را با بناهای بیاد ماندنی عجین کرده و به او همچون اسطوره معماری معاصر ایران نگاه می کنند و تشنه دیدارش هستند. در حین صرف ناهار دریک رستوران ایرانی در لوس آنجلس از او پرسیدم: "سؤالی که خیلی ها از من می پرسند اینست که مهندس سیحون چه موقعی به ایران خواهد آمد؟" با نگاهی تأسف آمیز گفت: "بعد از انقلاب همه آثار هنری ام، یادگارهای شخصی ام و عکسهای خانوادگی ام به غارت رفت، خانه و دفتر کارم مصادره و فروخته شد. من با ساختن این همه بنا در تهران، سر پناهی برای خودم ندارم".
[i] - مهندس حیدر غیائی شاملو در سال 1301 در تهران بدنیا آمد و در سال 1326 از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و سپس به فرانسه رفته و در سال 1331 از مدرسه عالی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) فارغ التحصل گردید. وی از سال 1332 به فعالیت معماری در ایران پرداخت و تا سال 1357 طراحی بیش از 30 خانه و یلای مسکونی و تعدادی بناهای حکومتی و خصوصی را در کارنامه خود داشت. او در سال 1353 بعنوان معمار سلطنتی و مشاور معمار شاه منصوب شد و با پیروزی انقلاب به فرانسه مهاجرت کرد و در 15 شهریور 1364 در جنوب فرانسه فوت نمود.
[iii] - مهندس کوروش فرزامی در سال 1316 بدنیا آمد و در سال 1389 در سن 73 سالی درگذشت. ور در سال 1343 از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. ساخت مرکز صدا و سیمای شهرهای سنندج و مهاباد، شهرک مسکونی دانشگاه تهران، مجموعه صنعتی صدا و سیما، بیمارستان تهران کلینیک، کارخانه زامیاد، غرفه ایران در نمایشگاه بین المللی اوزاکای ژاپن، غرفه فرانسه در نمایشگاه بین المللی تهران از جمله آثار مهندس و هنرمند فقید کوروش فرزامی است.
[v] - کامران دیبا (طباطبایی) (زاده ۱۴ اسفند ۱۳۱۵) معمار معاصر، برنامهریز شهری و نقاش ایرانی است. دیبا در رشته معماری دانشگاه هوارد در شهر واشنگتن دی سی تحصیل کرد و در سال 1345 به تهران بازگشت. دیبا در ایران صرفا در بخش دولتی فعالیت میکرد. وی به سنتهای بومی و هم چنین نیازهای جامعه شهری مدرن و اثر متقابل انسان علاقه مند بود. بناهای زیبا و ماندگاری چون موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای نیاوران و فرهنگسرای شفق از کارهای اوست که با حمایت ضمنی دخترعموی هنردوستش، فرح دیبا، در دوران قبل از انقلاب به ثمر رساند. پروژه نیمه تمام «شهر جدید شوشتر» در خوزستان که وی معمار و برنامهریز آن بود بیشترین موفقیت خود را مرهون الگوهای ساختاری و گونههای ساختمانی سنتی است که مهندس دیبا مورد استفاده قرار داد. از دیگر کارهای شاخص وی در ایران شامل چندین ساختمان در دانشگاه جندی شاپور است. مهندس دیبا هم اکنون ساکن اسپانیاست.
[vi] - حسین امانت متولد 1321 در تهران و فارغ التحصیل رشته معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. پس از موفقیت در طراحی بنای یادبود میدان آزادی، وی طراحی ساختمانهای اولیه دانشگاه صنعتی شریف را عهده دار شد و سپس نظارت و سرپرستی موزه پاسارگاد در جوار مقبره کوروش کبیر به او واگذار گردید. از دیگر پروژهای او می توان از ساختمان اداره میراث فرهنگی، یک شهرک تفریحی در سواحل دریای مازندران و طراحی سفارت ایران در پکن نام بود. مهندس امانت هم اکنون ساکن ونکوور کاناداست و حرفه معماری را دنبال می کند.