هنر گفت و گو نام اثری سترگ از هنرمند سورئال رنه مگریت است؛ در چشم اندازی از غول هایی در نبرد یا از اغاز جهان، دو انسان کوچک در گفت و گویند، سخنی ناشنیدنی جاریی است که در سکوت سنگ ها جذب می شود، اما در پای سنگ های تل انبار شده مجموعه حروفی شکل گرفته اند: رویا، صلح یا مرگ که تلاش دارند به اشوب سنگ ها نظمی دهند. اتووود گفت و گوهایش را زیر عنوان این ستون خواهد اورد.
توماس هیترویک طراحی مخالف کنوانسیون است . سازه های جادویی او در حال حاضر در جهان گسترده شده ، اما در این مصاحبه اختصاصی با Time Out ، او توضیح می دهد که چرا هنگ کنگ به عنوان شهری که او تخیلات خود را در آن بیدار می کند ، باقی مانده .
پلی که به دور یک هشت ضلعی می چرخد . کلیسای جامع شیشه ای که در هوا شناور است . توماس هیترویک دارای توانایی های خارق العاده ای در ایجاد ساختارهائیست بیگانه و در عین حال قابل فهم که مردم را در جایگاه خود توسط هیپنوتیزم در اثر دیدن کارهایش ، خشک می کند . یک لندنی 41 ساله که در حال حاضر ، طراحی با بیشترین تقاضا برای کار است (یا یک معمار یا مخترع ، مجسمه ساز ، توصیف هیترویک اصلأ کار آسانی نیست ) و به طور گسترده ای برای کیفیت عجیب و غریب در جلب توجه عموم ، پیر یا جوان ، عاقل یا بی گناه ، مشهور می باشد .
در اکسپو شانگهای سال گذشته ، کلیسای جامع Seed هیترویک ، توسط میلیون ها بازدیدکننده چینی به همراه کارشناسان سیاسی وحشت زده ، مورد ستایش قرار گرفت . در حال که طرح او برای معبد بودایی در ژاپن شبیه به هیچ چیز بر روی زمین نیست . او اتوبوس قرمز معروف لندن برای قرن 21 را دوباره متصور شده و در حال اتمام طرح های خود برای مشعل های المپیک 2012 لندن است . هر شهری در جهان خواستار اوست . اما ، باور نکردنیست که هیترویک یک شهر را بیشتر از هر جای دیگری می خواهد : هنگ کنگ . او هنگ کنگ را بیش از 80 بار دیده . این شهر او را برمی انگیزاند ، الهام بخشِ اوست و او را مشتاق و نفسش را در سینه حبث می کند . شما ممکن است او را نشناسید اما هیترویک یک مرد پر مشغله در شهر ماست . در حال حاضر مشغول طراحی مجدد (داخلی و خارجی) مجتمع خرید یک میلیون فوت مربعی Pacific Place بوده و به زودی برنامه هایی برای ساخت یک "هتل برج" در شیونگ وان را دارد . اما چیزی که او بیشتر از همه می خواهد ، درگیر شدن با منطقه فرهنگی West Kowloon است . تنها می توانید تصور کنید که هیترویک راجع به این اسکله چه نقشه ای در سر دارد اما این بستگی به شجاعت و دیدگاه افراد مسئول نیز دارد . امیدواریم که آنها این مصاحبه را بخوانند و سریع عمل کنند چراکه هیترویک به طور مداوم و ناآرام در حال حرکت است ...
بیایید با زمان حال شروع کنیم . زندگی شما در حال حاضر چگونه است ؟ آیا در یک زمان ، در پنج مکان هستید ؟ یا زمان برای نشستن و فکر کردن دارید ؟؟
نزدیک به 17 سال از شروع کار استودیو من می گذرد و من بسیار خوش شانسم که افرادی درکنار خود دارم که می توانند با من کارکرده و فکر کنند . مسائل پیچیده هستند اما من فرصت برای سفر و حرکت را دارم و تنها در لندن مستقر نیستم و این نسبت به 15 سال پیش راحت تر شده .
چون شما کار خود را به تنهایی آغاز کردید و این تیم خارق العاده را در کنار خود نداشتید ؟؟
بله . قبل از راه اندازی استودیو ، من هیچوقت برای شرکت یا معماری کار نکردم . بنابراین ما به جای آنکه متد های تأسیس شده را دنبال کنیم ، راه خود را برای فعالیت ابداع کردیم . ما یک روش کار مؤثر را گسترش دادیم نه یک فرهنگ سازمانی .
و این باید عالی باشد .
همینطوره اما زمان زیادی برای پیدا کردن راه خود طول می کشد .
به نظر می رسد استودیو شما پروژه های زیادی را تردستی می کند . آیا اولویتی هم دارند ؟
موضوعی که من کارآمد یافتم این بود که ، پروژه ای را کنار بگذارید و روی پروژه دیگری کار کنید و بعد از مدتی به پروژه اول برگردید . تکنیک یک نقاش ملکه ذهن من شده ؛ هر زمان که او بر روی یک نقاشی کار میکرد ، آن را بر بالای تلویزیون می گذاشت و وقتی تلویزیون تماشا می کرد ، آن را ناخودآگاه در گوشه چشم خود می دید و سپس به افکار و ایده های تازه ای درمورد آن می رسید . من این روش را توسط کار بر بیش از یک پروژه در یک زمان دریافتم ، اینکه شما به طور متناوب این تازگی را حفظ کنید .
می خواهیم راجع به Pacific Place صحبت کنیم . در چه مرحله ای از کار هستید ؟؟
بخش هایی از آن تکمیل شده در حالی که قسمتی از آن ، از جمله نما هنوز درمرحله اولیه است . Pacific Place پروژه بسیار جالبیست چراکه خلاقیت تیم مدیریت به خوبی کارهائیست که ما به عنوان طراح تا به حال انجام داده ایم . همیشه در حال پرسش از چگونگی تغییرات اساسی به یک محیط موفق و پدیده ایست و این برای ما بدان معناست که چگونه راه خود را برای کار بر روی تغییرات تدریجی در سطح عمیق پیدا کنیم .
شما یکبار گفتید که تصور دوباره Pacific Place مانند ساختن دوباره یک شهر است .
پدر من یک ناو هواپیما بر را کنترل میکرده و زمانی که در نیروی دریایی سلطنتی بود ، او برای من تمام عملکردهای مختلف یک ناو هواپیمابر را مانند یک شهر بر روی آب توصیف کرد . Pacific Place نیز شبیه به آن است . یک شهر کوچک و مستقل و در عین حال متصل به مناطق اطراف که تا 20 سال آینده رو به رشد است .
پس چه هنگام به اتمام می رسد ؟؟
برای ما اولویت ، کیفیت کار نسبت به سرعت کار و تلاش برای به حداقل رساندن اختلال است . فضای داخلی تقریبأ تمام بوده و فضای خارجی به دلیل ساخت و سازهای اطراف آن – پلی در مقابل سایت Tamar و پارک پایداری در مقابل Queensway – امیدواریم که زودتر اجازه ساخت به ما داده شود .
شما به ساختمان Tamar اشاره کردید . آیا آن ساختمان نقطه مقابل هترویک است ؟؟
من جزئیات زیادی راجع به این پروژه نمی دانم اما طراح آن Rocca Yim را می شناسم ، یک معمار بی عیب و نقص .
اما ساختمان دولتی Tamar سرد ، بی روح ، تهدید کننده و نفود ناپذیر به نظر می رسد و در دید مردم منزجر کننده است .
من پروسه ساخت این ساختمان را نمی دانم و همینطور چشم انداز اولیه آن را ، و اینکه برای رسیدن به آن چه چیز ممکن است به خطر بیافتد . اما برای من ، هنگ کنگ به دلیل ترکیب چیزهای مختلف و شدت آنها ، شگفت انگیز است . برای من هنگ کنگ باورنکردنیست و دلیل اینکه 80 بار اینجا آمده ام اینست که هر بار مرا متفاوت از دفعه قبل بر می انگیزاند .
برج ها و کوه ها هم الهام بخشند ؟؟
بله ، من شگفت زده ام که چقدر محیط فیزیکی می تواند معماری کوانتومی را با هم نگه دارد و این مرا به اوج می برد . این قوت و شدت بسیار هیجان انگیز است . برخورد سطح ثروت و مقایس مختلف در هنگ کنگ تمامأ را بر پایه فعالیت های شدید است . کوه های این شهر ، مقیاس معماری را برای من متعادل کرده و باعث هماهنگی می شود . شهری با چنین شدت زندگی و کسب و کار در کنار زندگی هایی با ریموت کنترل که در برابر یکدیگر قرار می گیرند و قصد خورد کردن همدیگر را دارند ، نفس گیر و خیره کننده است .
اما منطقه فرهنگی West Kowloon چی ؟ ما از صمیم قلب مایلیم که شما در آن نقش داشته باشید .
و من از صمیم قلب خواهان درگیر شدن با آن هستم . بسیار علاقه مندم که چگونه جهان عاشق هنر و فرهنگ شد . هر کس با هر ثروتی در نقطه ای از جهان نگرانِ اعتبار فرهنگی است . مکان های مختلفی بر روی سیاره با درجات مختلفی از دارایی وجود دارد که از یک سو فرهنگ نامیده می شود که به معنی هنر است ، آیا راه حلی برای محدودیت اجتماعی ، فقدان آموزش و پرورش ، قر و ... دارد ! هنر می تواند آنها را حل کند . نمونه هایی بسیاری از انحطاط واقعی مناطق در اروپا وجود دارد که یک کتابخانه یا خانه اپرا جدید ، همه مسائل را حل کرده و این تبدیل به یک راه حل فرمولی شده .
ما از اینکه یک خانه اپرای بزرگ ، یک موزه بزرگ یا گالری هنری بزرگی به شکل بد در اسکله قرار گیرد ، می ترسیم .
اگر مردم هنگ کنگ بخواهند که ما در متمایز بودن این پروژه و نه فقط یک ورژن از پروژه ای درچین یا ایالات متحده ، به آنها کمک کنیم ، ما به شدت تلاش میکنیم . احساس میکنم که این یک فرصت ابراز برای هنگ کنگ از آنچه که هست ، می باشد . این واژه ها به راحتی گفته می شوند ، اما در واقعیت بسیار سخت می کند ، زمانی که جامعه بزرگی ازمردم به شدت خواستار یک خانه اپرای فوق العاده هستند . West Kowloon نیاز دارد بهترین باشد ، نه فقط برای هنگ کنگ بلکه حتی بر روی این سیاره مانند یک گنجینه جهانی .
نام هیترویک به پروژه "هتل برج" در شیونگ وان پیوند داده شده .
در شیونگ وان ما با چند دِوِلوپر کار می کردیم که به ما پیشنهاد ساختن یک هتل را دادند . داشتنِ روح حفظ شده شیونگ وان و تلاش برای جلوگیری از اختلال در پروسه کار ، با هم کار سختیست . برای قرار دادن یک ساختمان جدید در محیط زیست که مرکزی نیست ، ما باید راهی پیدا کنیم که به هنگام ایجاد یک ساختمان جدید دیگر ، طرح ما در دام نیافتد و یا باعث مرگ زندگی در آن خیابان نشود و کار ما حفظ یک بافت است چراکه این شهر با بافت غنی شده .
در مورد طرح خود برای جایگاه مشعل المپیک 2012 لندن بگویید ؟؟
این جایگاه ، مخفی ترین موضوعی است که تا به حال بر روی آن کار کرده ایم .
چگونه آن را از مطبوعات پنهان کردید ؟
معماری المپیک لندن از هم اکنون قابل مشاهده است و مردم در سراسر جهان قبل از شروع بازی ها می توانند این ساختارها را ببینند . پس از هر بازبینیِ این طرح در دفتر کار ، حتی هر طرح جزئیِ آن را پاره می کنیم . این مدل در یک جعبه امن نگهداری می شود . اگر همه ، همه چیز را قبل از شروع بازی ها بدانند ، از جذابیت آن می کاهد .
می توانم راجع به معنویت سوال کنم ؟
بله.
شما یک صومعه بندیکتین در انگلستان و یک معبد بودایی در ژاپن طراحی کرده اید. کانسپت شما در یک ساختمان معنوی و روحانی چیست ؟ به منظور ایجاد یک ساختمان معنوی آیا باید معنوی بود ؟
در یک معنا ، ساختمان معنوی نیز یک ساختمان عمومی است . بسیاری از ما وقت خود را صرف ساختمان های مبتنی بر عقیده می کنیم بدون در نظر گرفتن اینکه هرکدام از ما یک ایمان و عقیده هستیم . همه آنها یک مکان دارند . اگر راجع به فرهنگ صحبت کنیم ، یک معبد به همان اندازه فرهنگیست که یک گالری هنری می تواند باشد یا یک ایستگاه قدرت .
طرح معبد بودایی باورنکردنیست ، اما زمان زیادی از طراحی آن می گذرد، درحالی که هنوز ساخته نشده . چرا ؟؟
کشیش بودایی که ما با آن کار می کردیم هنوز در حال تلاش در جمع آوری پول برای ساخت معبد است . فقط به خاطر اینکه یک فرد خاص در ایمان و عقیده هستید بدان معنا نیست که در جمع آوری کمک نیز سریعترین باشید . او بسیار تأثیر گذار بوده و الهام بخش است و همه این را می دانند و گاهی او را با این اسم صدا می زنند . در طراحی هر پروژه ، چه یک مرکز خرید در هنگ کنگ و یا یک خانه اپرای کانتونی در West Kowloon ، کلید اصلی این است که چه کسی الهام بخش شماست ؟
پل شیشه ای معروف شما ، آیا به واقعیت تبدیل می شود ؟
از نظر مالی ، این پروژه قابل ساخت و شدنی می باشد ، تنها ما نیازمند یک شهر هستیم که به یک عنصر منحصر به فرد نیاز داشته باشد که در مکان های دیگر دنیا نیست .
بهترین کلمه برای توصیف شما چیست ؟ طراح ، مخترع ، ابداع کننده ، برنامه ریز یا الهام بخش ؟
من به عنوان علاقه ای ندارم و فکر میکنم فعالیت هایی که انجام می دهم ، طراحی است . پس فکر می کنم عنوان واقعی ، طراح است . البته شما هرچیزی که بخواهید می توانید مرا صدا کنید .