سایتِ تحلیلیْ انتقادیِ معماریْ شهرسازی اتووود اتووود ـ ایران معاصر ـ پردیس سینمایی پارک ملت ـ رضا دانشمیر و کاترین اسپریدونف

عاطفه تاکی ( 1390/11/20 ) :
likeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee

مهدی جبارنژاد اقدمی ( 1390/11/21 ) :
aali

رسول فرهنگی ( 1390/11/23 ) :
استاد دانشمير هميشه كارشون عاليه.

محمد امین رفعتی ( 1390/11/23 ) :
در این روزهایی که معماری خوب دور و برمان نمی بینیم ، کار رضا دانشمیر می تواند اندکی التیام بخش مان باشد

شرکت نواندیشان شارستان ( 1391/04/08 ) :
خوبه

امیر گلچای ( 1391/09/03 ) :
تقلید قشنگی بود اما ما احتیاج به خلاقیت داریم

محمد امین مستاجران ( 1391/09/30 ) :
قابل توجه کسانی که فکر میکنن این طرح تقلیدست ....
طرحی که شما از ان یاد میکنید شروعش در سال 2003 بوده درحالیکه سینما پردیس در سال 2003 ب پایان طرح خود رسیده بوده

lمنصور مومنی نسب ( 1391/10/20 ) :
بدون شک معماری معاصر ما مدیون این دو نفر( استاد دانشمیر و خانم اسپریدونف) و چند نفر دیگه هستش.
انتقاد خوبه اما نه با تخریب کارهای هموطنامون که معماری ما هم بهشون مدیونه.
کارتون عالیه آقای دانشمیر و خانم اسپریدونف. ممنون از هر دوتون

زهرا کاردان ( 1391/10/26 ) :
من به عنوان یه دانشجوی معماری که داره کار معمارای کشورش رو میبینه و ازشون درس می گیره،یه سوال دارم:
اینکه این پردیس سینمایی که یکی از شاخص ترین بناهای شهر تهران -پایتخت ایران- هست چه قدر ایرانی هست؟ اصلا لازم هست ایرانی باشه یا نه؟ چرا؟

سجاد جعفری ( 1392/02/17 ) :
خانم کاردان قوس به این بزرگی رو نمیبینین؟؟حتما که نباید خود عناصر سنتی رو به کار ببریم اگه اینجوری باشه پس بهتره به جای معماری به صنایع دیگه بپردازیم..قوس شاخصه معماری ایرانیه و در اینجا میبینیم که چه هنرمندانه اونو به کار برده...درضمن باید توجه کنیم که سایت محل پروژه یه پارکه و ارتباط بصری با پارک به هیچ وجه قطع نشده...آقای دانشمیر از بزرگان معماری ایران هستند و باید برای ما الگو باشند...

زهرا کاردان ( 1392/02/22 ) :
یعنی این قوس نماد معماری ایرانیه؟؟؟
این قوس هیچ تناسبی با قوس های ایرانی نداره، نه به لحاظ فرمی، که به لحاظ تناسبات.
در ضمن کی گفته قوس شاخصه ی معماری ایرانی هست؟!!!

فرزان شاماسب لو ( 1392/02/22 ) :
پرديس سينمايي ملت نه به لحاظ كاربري و تيپولوژي مرتبط با مبحث ملي گرايي است (نظير موزه ايران باستان يا آرامگاه هاي مشاهير ايراني و...) و نه در زمينه اي قرار دارد كه شامل ابنيه يا ساختار شهري اصيل ايراني باشد. بعيد مي دانم معماران اين پروژه ، قوس طراحي شده را قوس ايراني بنامند (اگرچه اين گزينه ميتواند منبع الهام باشد اما محصول قطعا نماد قوس ايراني نخواهد بود و الزامي هم بر آن وجود ندارد). اما مساله اصلي اين است كه ريشه اين ناسيوناليسم افراطي كه اكنون به يكي از پايه هاي نقد معماري در داخل كشور تبديل شده است كجاست. آيا معماري مدرن كه از شيكاگو آغاز شد در پي خلق يك هويت ملي منحصر به فرد براي آمريكا بود؟ يا مهمترين عامل در پيدايش آن زمان و مسائل مطرح روز بود؟ معمولا در پس اين پافشاري بر ايرانيزه كردن همه چيز ،عامل "زمان" فراموش شده است. آيا فرم زندگي امروز ما كه پر از ماشين و بزرگراه و گوشي هاي هوشمند و شبكه هاي اجتماعي مجازي است همان "هويت انحصاري ايراني" را دارد كه در معماري دنبالش هستيم؟ آيا هنوز "معماري" يكي از مهمترين عوامل شكل دهنده فرهنگ است؟ ...... پرديس سينمايي ملت متعلق به امروز است و شايد روح ناسيوناليستي نداشته باشد اما با زندگي امروز ما غريب و بيگانه نيست. شايد اين انتقاد ها بيشتر براي پروژه هايي مناسب باشد كه با تلفيق عناصر معماري رمانسك و رنسانس و نئوكلاسيك و... مثل ويروس در حال گسترش در شهر هستند كه نه به فرهنگ ديروز ما مرتبطند و نه در زندگي امرزمان جايي دارند.

سجاد جعفری ( 1392/02/23 ) :
سلام جناب شماساب لو وقتتون به خیر...کلام شما کاملا متین و جای هیچ حرفی رو باقی نمیزاره من به شخصه ایمان زیادی به شما دارم و مطمئنم که در آینده نه چندان دور بیشتر از شما خواهیم شنید...اگر صحبتی هست بدون غرضو بر اساس یافته های علمی بنده حقیر تا این پایه ست که بسا اشتباه باشه...مانند معماران بزرگ زیادی که میشناسیم و در طول عمر کاریشون بارها عقایدشون عوض شده...به هر حال لطف کردین...
خانم کاردان وقت شما هم به خیر شاید قوس (بخصوص با این شکل ظاهری که آقای دانشمیر به کار بردن)شاخصه اصلی معماری ایرانی نباشه ولی قوس ( چفد) در معماری ایران سابقه بسیار طولانی دارد. در معبد زیرین زیگورات عیلامی چغازنبیل انواع و اقسام قوس های مختلف جناغی و حتی کلیل مشاهده شده است...و برای دهانه های اینچنینی ایوان مدائن بهترین درسه که معمارای گذشتمون بهش رسیدن ووو وما حالا از یافته های اونا به شکلی مدرن تر میتونیم در کارامون استفادهع کنیم...البته نه فقط از معماری ایرانی بلکه شاید از یه عنصر معماری توی آفریقای جنوبی و یا بوتااان..

منصور قویدل ( 1392/03/08 ) :
منصور قویدل
با درود
اثر معماری استاد رضا دانشمیر و خانم کاترین اسپریدونف به لحاظ تیپولوژی و فرم شناسی معماری ایرانی از چند جریان قابل بررسی می باشد:
یکی به لحاظ استفاده از فرم و قوس ایرانی. نه بدین نحو که برداشتی کاملا آشکار از طرحواره های ایرانی باشد بلکه به لحاظ یک برداشت انتزاعی و کانسپچوال از فرم طاق گهواره ها و قوس های ایرانی که به قول استاد افشار نادری اگر این برداشت بصورت مستقیم و بدون هیچ گونه تفکر و ایده پردازی باشد خود نوعی تکرار تاریخی و تکرار مکررات خواهد بود.
و دوم به لحاظ استفاده از فرم ساباط که خود عنصری کاملا ایرانی و برگرفته از ایدئولوژی و تفکرات معماران ایرانی به لحاظ فرمی و عملکردی دارد.
سومین عنصر شفافیت فرم ، فضا و مکان در زمان حاضر و یا دوران معاصر است. در معماری معاصر ایران و جهان با توجه به پدیده جهانی شدن(مدرنیزه شدن) شفافیت عنصری بسیار فراگیر در معماری و دیگر هنرها می باشد که این تئوری در کار پارک سینمایی ملت به خوبی مشهود است.
و در ادامه این اثر هنرمندانه را می توان در راستای تفکر استاد هادی میرمیران دانست که به بیان ایشان «اثری در راستای جريان نوين معماري ايران است که تلاش دارد نوعي معماري بيافريند كه معماري گذشته اين سرزمين كهن را تداوم و تكامل بخشيده و بتواند جايگاهي درخور را در معماري معاصر جهان به خود اختصاص دهد».
شاد باشید.

محمد عماد حائری ( 1393/02/13 ) :
ببخشید میخواستم بدونم دقیقا از چه بنایی تقلید شده تو این کار ؟

محمدرضا میکائیل زاده ( 1393/06/23 ) :
ظرافت و زیبایی به اوج خود رسیده تو این بنا- میخواستم ببینم چرا این معماری با معماری مسجد ولی عصر تهران اینقدر تفاوت داره- معمولا کارهای یک معمارشباهت هایی با هم دارند

نیلوفر دارابی ( 1397/02/27 ) :
بسیار ساده,زیبا و چشم گیر