تاثیر کانستراکتیویسم، سوپره ماتیسم و اوانگاردیسم روسی بر زاها حدید بر هیچ کس پوشیده نیست، این تاثیر از اولین پیش طرح های او تا حال حاضر با او بوده است او همیشه بر این گزاره تاکید دارد که :"همیشه مجذوب اوانگاردهای روسی بودم".
زاها حدید محصول دهه 70 است، بازه زمانی ای که همه فکر می کردند هنر مدرن افول کرده است اما او انگونه که خودش می گوید:" تاثیر کانستراکتیوست های روس به عنوان یکی از اصیل ترین جریان های مدرن را بر خود عمیقا حس" می کرده است و مسافرتش به روسیه و مشاهده بسیاری از کارهایشان از نزدیک این حس تعلق را در وی دوچندان ساخته هر چند این حس حاما حجمی از تعارض هم بوده است:" از یک سو مطمئن نبودم که بافت اجتماعی بتواند بر قرار چنین قواعدی قوام یابد و از سویی مطمئن بودم این اسلوب برای معماری واجب اند".
از سوی دیگر در ان برهه رقابت فضایی و معماری عصر فضا هم در وجهی عام تعقیب می شد، هرکس می توانستید تصویر اسپاتنیک را همه جا ببینید و این نیز برای حدید حسی متعارض و دو گانه به همراه داشت:" شما می خواستید با گذشته ارتباط داشته باشید و انرا دوباره کشف کنید و از سوی دیگر این را نیز می دیدید که جهان بی وقفه به جلو حرکت می کند".
با این حال زاها حدید در بذل توجهش به اوانگاردیسم روسی هیچگاه پنهان کاری نکرده است او از همان اغاز حضور در اِی اِی قطعه شدگی، انتزاع و انکثار بر ان قوامی که اوانگاردهای روسی با هدف توقف تکرار و تولید انبوه تحریر می کردند را کعبه امال خود قرار داد، با این تفاوت که هدفش خلق فضایی سیال بود و این به گمان خودش :"به معنی تخطی از قواعد نبود بلکه بیشتر گریز زدن به اصول تجویز شده و محقق در پروژه های پیشین بود".
هانسْ الریش اُبْرِست در کتاب زاها حدید و سوپره ماتیسم سعی در تبیین چنین ایده ای دارد.
برای اشنایی بیشتر با جایگاه وی در معماری معاصر و از یک منظر انتقادی می توانید ببینید مقاله زاها حدید چیست؟ را
و همچنین مشاهده فرمایید نوشتار زاها حدید و پارادایم جدید در معماری را به قلم محمدرضا هل فروش
و نوشتاری از سَم جـِـیْکــُب با عنوان زاها حدید؛ بدویت عظیم و تمدن شکسته را
و نگاه خود زاها حدید به فرایند طراحی مرکز علوم فائِـنا را در درس گفتاری تحت عنوان حرکت و تخلخل؛ میان فضا، پاسخی به شهر بسته