این پروژه ، پروپوزال پیشنهادی شركت ویژن دیویژن برای مسابقه ی "جايگزين برای يك كليسای سوخته و ویران شده در واله(روستاي كوچك در نروژ)" می باشد. براي شرکتی كه معمولا دارای سیاست طراحی با رويكرد استاندارد را می باشد؛ این طرح با سیاستِ خلق مجدد و یاتبدیل آن بصورت يك پارادايم کاملا جديد پیش رفت. توانایی و توانمندی این شرکت در خلق يك ظرافت ساده در اين ساختمان مذهبي، ما را شدیدا تحت تاثير قرار داد.
كليساي واله که یک لندمارک محلی و بومي و فضاي شهری برای تجمع ساکنان روستا بود،از ویرانی و نبودش در این روستا ،خلا یی نامحسوس برای ساکنانش ایجاد کرده بود. شرکت vision division توضيح مي دهد که : شما مي توانيد تصوری مثبت به این فرصت جدید بنگرید که با ساخته شدن این کلیسای جدید، این روستا فراتر از آنچه که به آن نیازمند بود را به هویت و ماهیت روستایی خود خواهد افزود.
اين كليسا در اطراف يك حیاط مرکزی قرار گرفته که در سمت جنوب آن بخش اصلی مذهبی، و در سمت شمال آن بخش فضاهای چندمنظوره (و خدماتی) سازماندهی شده است. اين حیاط مرکزی یک سیستم بازگشت آب دارد به گونه ای که زمان بارندگی، آب باران را جمع کرده وآنرا تبدیل به يك آبشار كوچك مي كند. اين كليسا با طرح اوليه برگرفته از سالن كليساهاي سنتي (البته با کمی چرخش ) مي باشد كه براحتی این فضا میتواند برای گردهمایی های کوچکتر تقسیم و استفاده شود.
طراحان این طرح توضیح میدهند: اين ايده اينگونه مي باشد كه اگر شما گردهمایی با افراد کمتری مدنظر دارید، متعاقبا شما میتوانید هنوز بهترین فضاو متناسب ترین را تجربه کنید. کف های متنوع چوبی بگونه ای استفاده شدند که بنا بر اهمیت فضایی این طرح ،طرحایشان متفاوت تر و پیچیده تر میشوند؛ بطور مثال، اتاق برج داراي کفپوش هایی چوبی عریضی است که الگوی خطی مطابق با درختهای موجود در سایت را دنبال مي كند که الگوي شعاعی از مرکز اتاق را بوجود آورده است. مشخصه ی شاخص این طرح، برج كليسا مي باشد، يك برج كليساي بلند قامت که پتانسيل غلبه بر بلندترين کلیسای اسكانديناوی را با 118.7 متر طول دارامی باشد.
اين برج داراي حفره های کوچک بسیاری است كه اجازه ورود نور و منور ساختن محراب را میدهد و در شب همانند چراغهای راهنما(هشدار دهنده) در داخل این فضا عمل میکند. طراحان در ادامه میگویند: با يك رويكرد نسبتا ساده ، شهرداری واله مي تواند این ساختمان بعنوان مظهری برای احیای اصالت مذهبی و چارچوب بخشیدن به تعلقات خاطر ساکنین واله برپا سازد.
معماری مدرن را غالبا متهم به در نظر نگرفتن الاهیات در اتمام ابعادش در طراحی کرده اند، مایک گریمشا در در مقاله الاهیات معماری روایتی از این روند و پستی و بلندی هایش ارائه می دهد، این مقاله در سه بخش ریشه ها؛ پارادایم بازگشت یا بازتفسیر ، مرگ [معماری] مدرن و تعلیق پیوریسم ارتدکس و پرستش وضعیت تهی و بازگشت [پیش] مدرنیته بر اتووود بارگذاری و منتشر شده است.