کاترپیلار یک مفهوم تجربی برای معماری شهری دیستوپیایی است. هدف استودیو طراحی مورد مداقه قرار دادن پارازیت های صنعتی و شهری بود, معماری که خودش به واسطه ی ناحیه های شهری کار می کند و هرجایی که بخواهد جای می گیرد. من مفهومم را بر روی برج قدیمی فلاک در مرکز شهر وین قرار دادم. بعلت این واقعیت که برج های ضد هواپیمای عظیم نازی تقریباً غیر قابل تخریب هستند و خط آسمان وین را برای قرن ها تحت تأثیر خود قرار خواهند داد.
من به مکانی مناسب برای یک "پارازیت شهری" که همان برج ها به آن تعلق ندارد فکر می کنم. مفهوم طراحی خودش بر یک ساختار کاملاً متحرک متمرکز است که این ساختار با عملکردهای کالبدی تطبیق پیدا می کند: مانند استخوان, ماهیچه, پوست. کاترپیلار یک ارگانیسم مصنوعی کاملاً محصور و متحرک می باشد. هرجایی که یک مکان مناسب پیدا می کند گسترش می یابد و از هم بن گشوده می شود.
تحریریه ی ساکر پانچ سوالهایی را از آندریاس کرنر طراح پروژه مطرح کرده که در پی آمده است.
چه کسی یا چه چیزی بر این پروژه تأثیر گذاشت؟
آندریاس کرنر: دانشجویان علاقمند به موضوع, رفتار پارازیت ها, آناتومی کرم ها, لبس وودز, ارنست هکل, فیلم ترنسفرمرز و جنگجویان دره ی باد
کتاب یا موسیقی و یا برنامه ای که در روند طراحی شما تأثیر گذار بود را بیان کنید؟
آندریاس کرنر: کتاب های لبس وودز را مطالعه کردم, کریس منس, انوراک و ویتالیک گوش می دادم و مستند های بی بی سی را دنبال می کردم.