نتیجه ی طراحی استودیو با یک رهیافت نسبتاً دیکانستراکتویستی غیر استاندارد نمود یافته است. از ابتدا این پروژه بدون هدف نهایی مشخص اما عمدتاً با تکیه بر تکاملی ثابت, جایگشت, کم کردن و اضافه کردن ایده ها و مفهوم ها شناخته شد. سنتز/ روند فروپاشی با تحلیل و خواندن سازه ی قایق بادبانی و ساختار قله ی کوه اُلمپ آغاز می شود.
در تلاش اول و دوم واژه ها و ایده ی اصلی (روابط و شرایط) ناشی از خوانش های پی در پی محتوا و بافت تبلور یافت, در طول سومین تلاش آنها با چیدمانی دوباره ظاهر یا حتی عمداً بازنویسی شده است. در نهایت باز سازی یک شی مشخص با هندسه و روابطی متغیر مابین اجزا و تعامل با هر بافت خاص تجسم یافته است. محتوا در عوض نتیجه ی تلفیقی به مثابه مجموعه ای از موازنه های مطالعه شده, ناشی از ارزش های حاشیه ای ساخت و ساز و هم چنین شرایط محیطی که در آن این وضعیت هر زمان تولید شده جسمیت یافته است.
سازه بدون مفهوم انطباق پذیری به منظور حصول از نتیجه ی مورد نظر سازگار با محیط می باشد. حرکت به سمت طراحی نهایی, منجر به باز بینی سازه ی ذکر شده می شود و نتیجه یک عامل عمده ی طراحی در نظر گرفته شده در طول فرایند طراحی خواهد شد. ساختمان به گونه ای طراحی شده به طوری که بتواند برای رویدادهای آکوستیکی مناسب باشد. عناصر اصلی اسکلت خارجی هستند و شامل بخش های مدولار در جهت تقویت فضای داخلی می باشد که توسط یک غشا با ابعاد متغیر محصور شده است.
قاب بندی مکانیسمی برای حرکت و انطباق پذیری را ارائه می دهد به شکلی که در آن توپوگرافی بافت بتواند بر ریخت شناسی حفره های خالیِ تعریف شده به واسطه ی غشایی که ماحصل ساخت و ساز است تأثیر بگذارد . در هر مورد بستر خاصی از تعاملات شنیداری به مثابه نتیجه ی مختصاتی که ساختمان در آن قرار گرفته با محیط انطباق می یابد.