در ماه هاي پس از واقعه ي يازده سپتامبر يك سري از رقابت ها، كنفرانس ها، طرح ها و اقداماتي به منظور در نظر گرفتن شرايط بازسازي منطقه صفر Ground Zero صورت گرفت. هنگامي كه در اواسط سال 2002، شركت توسعه ي منهتن جنوبي، LMDC، مجموعه اي بي پايان از شش طرح اوليه براي يك مركز تجارت جهاني جديد منتشر كرد، يك حركت واكنشي از معماران رخ داد كه وارد اين نزاع شدند. هريك بار ديگر از ديد خود منطقه ي صفر را به مركز شهري پر رونقي تغيير دادند. پلان هاي آنها حل شده يا مفهومي بود. دنيل ليبسكيند Daniel Libeskind طرحي جامع را براي يك رشته از برج هاي به همان اندازه مطرح نمود.
در پايان سال 2001، گالري مكس پروتك Max Protetch Gallery - گالري مئولن استين Meulensteen Gallery - نمايشگاهي از طرح هاي پيشنهادي متفكرانه از شصت معمار و هنرمند كه فرم هايي را با تمام ملاحظات براي منهتن جنوبي جديد ارائه داده بودند، برپاكرد. بسياري از شركت كننده ها در كمال آسايش طرح ها و ايده هاي خويش را ارائه كردند. ديگران، مثل گروه FOA، نتايج پيشنهادات مباحث ساختمان شناسي را ارائه نمودند. از طريق چيزهاي عجيب به اشتراك گذاشته شده، پروژه ها جمعا، تجديد ماهيت فضاي عمومي و تجربه ي شهري را بر مي انگيزند.
وسعت و تنوع آثار ارسالي قابل توجه است، بخصوص كه مدت زمان كوتاهي براي پرداختن به اين كار در نظر گرفته شده بود. بعضي همانند برج هاي FOA و NOX، از پيش آگاه به نظر مي رسيدند. پيش بيني هايي از هيجان انگيزترين پروژه هاي دهه. بقيه پروژه ها با چرخش ها و به شكل خام پديدار شدند، همانند ايده ي مفهومي استيون هال Steven Holl كه جسورانه اما از نظر بصري خام بود. يا دقيق، مانند تركيب مايكل گراوز Michael Graves از منهتن جنوبي قديمي بر منطقه صفر، كه به صورت كوچك ترسيم شده بود. اين طرح ها منحصرا براي ديدن معماراني كه هدايت كننده موج جديدي از طراحي به وسيله كامپيوتر هستند، همچون طرح هاي سه بعدي پروژه زاها حديد كه با رنگ هاي عجيب مي باشد، جالب است.
براي اولين جشن يادبود يازده سپتامبر، نيويورك تايمز مطالعه معمارانه از آينده ي منهتن جنوبي تحت عنوان "طرح جامع The Masters’ Plan " را در پاسخ به نگراني هاي رو به رشد روش هاي برنامه ريزي شركت توسعه ي منهتن جنوبي، LMDC، منتشر كرد. اين مطالعات، طراحي ساختمان هاي مفهومي از معماران پيشرو جهان را نمايان نمود، كه هركدام شان يك برنامه ي مكاني و ساختماني تعيين كردند. كه اگرچه تا حدي خردمندانه با واقعيت هاي ساخت و ساز محدود شده بود، اما متنوع بود. گاي نوردنسن Guy Nordensen و هنري كوب Henry Cobb برج ها رو چرخش دادند. يادبود شبكه بندي شده هنري كوب از نظر بصري جالب مي باشد، هر چند در نهايت متفكرانه است. پيتر آيزنمن Peter Eisenman سه مجموعه برج اداري را تعريف كرد كه تحت چند نوع از تغييرات مرحله به مرحله پديدار مي شود. برج هاي اداري پيشنهاد شده ي كولهاوس Koolhaas و تيم OMA بيشترين اصلاحات اساسي را مديريت مي نمايند .