چالش در رقابت پاویون هنرهای اجرایی آرتزپارک لس آنجلس یک روش شناسی برای مکان دادن به یک دسته ی متراکم از امکانات فرهنگی در یک منطقه ی حومه ای و پیرامونی از لس آنجلس به مثابه مخالفت با ادغامی معمولی در هسته ی شهری تنظیم کرده است. طرح پیشنهادی ما برای پاویون هنرهای اجرایی بر قرارگیری اشیا در یک پارک حومه ای متمرکز شد.
این سایت یکی از آخرین امکانات پارک بزرگ منطقه ای در این ناحیه است. ما باور داریم که یک راه حل نهایی برای دستیابی به سازگاری بافتی و چالش برانگیز و چگونگی درک ساختمانی که خانه ی هنرها است, قطعی بود. عناصر بند بند شده ی سازه برای رهگذران قابل مشاهده است و به اکتشاف بیشتر دامن می زند. زیرا قدرت هنرها نیمه خودآگاه است. این درباره ی چیزی است درون مکانی که آنها جا گرفته اند, و آنچه که در یک سطح عمیق تر و حتی پنهان رخ داده, می باشد.
سازه ها مجسمه وار رفتار می کنند, قطعات جنبشی از زمین در آغاز در آشکارسازی آن چه در سطح زیر پنهان شده ظاهر شدند. ساختمان درون این پارک دویست هکتاری قرار گرفته و به تندیس های عملکردی که ایده ی کلی پارک هنری را جسمیت داده, بدل شده است. نظم راست گوشه ی این مجموعه ی ساختمانی مستقیماً به حومه های پیرامونی مرتبط می شود. محورهای x-y از شبکه ی جفرسونی خود در پارک در قامت یک شیوه ی سازمان یافته برای دسترسی عابر پیاده, گذرگاه های وسایل نقلیه و پارکینگ بسط می یابد.
در صحنه ی تئاتر زیرزمینی, ما می توانیم سایت کامل را به عنوان زمینه ای که بر آن توسط فضاهای توپر و توخالی تأکید شده در نظر بگیریم. بخش عمومی مجموعه خودش را به مثابه دسته ای منظم بروز می دهد. می توان چشم انداز را به مثابه پوششی که از بقایای معماری سایت به جای فرم کرکتر را توسعه داده, تصور کنیم. این رویکرد در طراحی اشیا کوچک این امکان را به ما می دهد, که تا حد کافی مرزهای بین منظر و معماری را محو کنیم.
اتووود تلاش کرده است پرونده ای در خور نام تام مین و دفتر معماری مورفوسس بیاراید، در همین راستا می توان به گفت و گوی منتشر شده در ستون هنر گفت و گوی اتووود با تام مین، با زیرْعنوان:"پسر بد معماری لس انجلس" اشاره کرد، که با برگردانی از مهدی معیت در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. نوشتاری از خود تام مین تحت عنوان "معماری پیوستار و عظمت تکینگی" در کنار نوشتار "تام مین و هستی شناسی معماری یکپارچه" به قلم محمدرضا هل فروش و مقاله "تام مین؛ تغلیظ مفهومی و رادیکالیسم ساختاری" نوشته ایمان انصاری از جمله دیگر نوشته هایی است که به کلیت اثار تام مین می پردازند.
فرنوش فارمر در نوشتار "به دنبال تمامیتی پیوسته" بر برخی از اثار او نگاهی افکنده است و ویل کوردییرو نیز در نوشتار"دیالکتیک ایده و ساخت" با برگردانی از فریبا شفیعی بر چهار اثر تام مین موکد شده است، ساغر خاکدان دلیر در نوشتاری تحت عنوان "دیجیتالیزاسیون امر فیزیکی" نگاهی اجمالی دارد به یکی از پرشورترین اثار تام مین، ساختمان شماره 41 میدان کوپر در نیویرک، همین اثر در مقاله ای از جین مرکل ـ که پیشتر مقاله معماری امریکا از 1940 در سه بخش [اینجا]، [اینجا] و [اینجا] از او بر اتووود منتشر شده است ـ تحت عنوان " ساختمان دانشگاه کوپر یونیون؛ تام مین و برساختن یک زیست ماشین شهری کامل و فتح پارادایم پیچیدگی" به دقت بررسی شده است.