این پروژه در پی بررسی امکانات زندگی در یک محیط بیابانی, و علاوه بر آن تولید یک پردیس دانشگاهی خودپایدار خارج از شبکه برای 2500 دانش آموز می باشد. توده ی ساختمان واقعی در بالای سطح بیابان بالا مانده و در قامت یک ماشین در سازماندهی فضای عمومی - خود بیابان - به کار رفته است. این افق شنی بی پایان در جایگاه یک عرصه ی گشوده دیده می شود. جایی که سایه, روشنایی و رطوبت به متغیرهایی در تولید یک فضای عمومی متنوع بدل شدند.
همانطور که سطح بیابان در ساختمان های عمومی بسط یافته, این بنا سایه دارتر شده, و چشم اندازی از واحه مانند وضعیت بیابانی و آشکارگی یک شرایط میدانی برای بنایی آکادمیک تولید کرده است. این تجمع شبیه سازی یک عرصه از نقاط کانونی مرتبط را توسعه بخشید. خطوط میدان در جایگاه شریان های اصلی ارائه شده, و به مثابه سطوحی, پوسته های سایه انداز برای سکونت را سازمان دهی و با توجه به برخوردشان در نقطه ی کانونی, آن را نمایش داده است. سطوح ساختمانی به بستر مطالعاتی وضعیت سطوح مانند سطح به حجم ( و رابطه ی حجم های متفاوت به یکدیگر) و شفافیت در رابطه با شرایط خورشیدی تبدیل شد.
ایده ی اقلیم متشکل از پوسته های سایه انداز برای واحدهای مسکونی است. این واحدهای مسکونی خود به عنوان ابزار سایه انداز برای پیاده راه محوطه ی متعامل و استفاده از آب های زیرزمینی به منظور خنک سازی از طریق سیرکولاسیون توده های معلق می باشند. یک شبکه از سیستم های معلق سقف در فضای باز از انحنای سطح پوسته های خود سایه انداز از واحدهای مسکونی مشتق شده است. زبان محوطه سازی زمین بیابان بر طبق مطالعات باد و مسیرهای دسترسی مستقیم با هدف اصلی تولید عناصر محیطی مسدودکننده ی باد شکل یافته است.