نخستین شماره ماهنامه نمایه تهران منتشر شد. "هجرت فقرا از تهران" عنوان مهمترین تیتر و پرونده این نشریه جمعوجور است؛ نشریهای که مدعی است حال و هوای شهری دارد و در سرمقالهاش آمده که این نشریه قرار است روشی منتقدانه در پیش بگیرد و هر چه را که در این شهر نقدشدنی است، بیرحمانه به تیغ نقد بکشد.
این نشریه ظاهری متفاوت دارد و در کاغذی بسیار سبک، در قطعی نهچندان بزرگ و با دو رنگ و در 96 صفحه به چاپ رسیده است. جلد این 96 صفحه هم کاغذی است و مجله مثل، نشریات قدیمی از وسط منگنه شده است. فرم این نشریه خاص در دیدار اول مخاطبان را متعجب میکند، اما چنانکه سردبیر آن میگوید این فرم از نمایه تهران نتیجه تلاشی است برای انتشار ارزانترین مجله ممکن.
به هر حال بچههای نمایه تهران بدشان نمیآید که مخاطبان این فرم را نیز واکنشی منتقدانه ارزیابی کنند که وضع موجود در مطبوعات را به چالش میکشد. وضعی که از یکسو منجر به ظهور و بروز دهها عنوان نشریه بیمحتوا و بعضا مبتذل، اما بسیار خوشرنگ و لعاب در حوزه عمومی شده و از سوی دیگر به مسابقهای میان نشریات جدی و باکیفیت برای تولید انبوه ختم شده است.
نمایه تهران در هفت بخش یادداشتها، پاورقی، پرونده، گفتوگو، کتاب، شعر و شهر و داستانهای دنبالهدار منتشر شده و آثار و گفتاری از این نویسندگان در آن به چشم میخورد: فریدون مجلسی، سیدعلی میرفتاح، سیدعبدالجواد موسوی، مسعود شفیق، نعمتالله فاضلی، حسین راغفر، فرشاد مومنی، احمد محیط طباطبایی، ترانه یلدا، سیدرضا علوی، کامبیز مشتاق گوهری، آرش بصیرت و... محمدرضا اصلانی هم برای این شماره پای گفتوگو با این نشریه نشسته و از شعر و شهر سخن گفته است. عنوان این گفتوگو "شهر گمگشتگی" است و موضوع آن زیباییشناسی پایتخت.
یکی از بخشهای مهم این نشریه نیز شعر و شهر است که با شعری از نزار قبانی در رثای دمشق آغاز شده. این شعر زیبا که یکی از شعرهای منتخب خود قبانی در گزیده اشعار او است، پیش از این به فارسی ترجمه نشده است. این شعر را آزاده میرشکاک به فارسی برگردانده و در توضیحی کوتاه درباره آن نوشته "اگر مطمئن نبودم نزار قبانی سالها پیش دیده از جهان فروبسته، نمیتوانستم باور کنم این شعر را برای امروز دمشق نسروده است".
پس از این شعری از جواد موسوی به چاپ رسیده و مقالهای درباره نسبت شعر و شهر که بنا است این مقاله دنبالهدار باشد. پس از بخش شعر، نوبت به داستان دنبالهدار میافتد که به قلم سیدعلی میرفتاح نوشته شده است. اگر این را به حساب لو دادن آخر قصه نگذارید، باید بگوییم قهرمان قصه، آخر کار متوجه میشود یکی از صمیمیترین دوستانش به جای پا، ثُم دارد. استغفرالله!
در بخش پاورقی سه مقاله مفصل به قلم نعمتالله فاضلی، علیرضا لنجوانی و آرش بصیرت به چاپ رسیده. این بخش محتوی مقالاتی است که بیش از یک شماره ادامه مییابند.
و اما در پرونده بحثهایی خواندنی درباره موضوع هجرت فقرا از تهران به چشم میخورد. حسین راغفر در مطلبی به شکلگیری طبقهای جدید در مناسبات اقتصادی و اجتماعی ایران اشاره میکند و این طبقه را که فرودستتر از فرودستان است، "مادون طبقه" مینامد. او با اشاره به تنگ شدن عرصه بر طبقه متوسط و فقیرتر شدن فقرا در سالهای اخیر، درافتادن در این ورطه را، بهخصوص در شهرهای بزرگ، یکی از خطراتی میداند که جامعه شهرنشین را تهدید میکند. فرشاد مومنی موضوع را از منظر سیاسی میبیند، مسعود شفیق تحلیل شهری جامعی از این منظر به دست میدهد، احمد محیط طباطبایی به این موضوع نگاهی تاریخی دارد و باقی نویسندگان هر کدام از منظری درباره موضوعی حرف میزنند که عنوانش "هجرت فقرا از تهران" است. اما فقرا از این تهران به کجا مهاجرت میکنند؟
سردبیر نمایه تهران علی رنجیپور است. مشاور تحریریه آن علی میرفتاح و طراح فرم و گرافیک حسین شهرابی است. مسعود شفیق نیز مسوولیت شورای سیاستگذاری این نشریه را برعهده دارد. این نشریه بدون بهرهمندی از کمکهای معمول نهادهای دولتی و شبهدولتی، بدون پشتوانه سیاسی و هزینههای رایجی که صرف تولید مجلات مختلف میشوند، با همت جمعی از دغدغهمندان، با هدف تاثیرگذاری در مناسبات شهری منتشر میشود.
شماره نخست نمایه تهران با قیمت 4هزار تومان، هماینک (شهریور و مهرماه 92) روی پیشخوان روزنامهفروشیها است.