فضای منفی از منظر مفهومی در دل واژه های متفاوتی نشسته است که از میان ان ها می توان به وقفه pause، فاصله interval، نابودگی nothingness، سکوت silence، تهی بودگی emptiness و خلا void اشاره کرد، جدا از انکه باید بپذیریم نفی گری negativity به معنای پوچ گرایی nihilism نیست، بلکه می توان بدان وجه مثبت و ایجابی داد و در قامت ناهمسانی زنده و فعالی که امکانی بر تحقق زبان، حدوث تجربه، اتخاذ تصمیم و تکوین قضاوت می گشاید تعبیرش نمود. بایستی این نکته را نیز مد نظر قرار دهیم که به موازات این تنوع معنایی و واژگانی، شاهد تکثر تعبیری متبادر بر این مفهوم نیز هستیم. اتووود سعی می کند در سلسله ای از تکه نوشتارها وجوه متفاوت تبلور فضای منفی را در گستره های متفاوتی از کنش فکری و عینی بازنمایاند.
لائوتسه در کتاب تائو دِ چینگ فضای منفی را این گونه توصیف می کند: ما خاک رس را برای ساختن و پرداختن جام به کار می گیریم، فایده جام در تهی بودگی اش است، ما درها و پنجره ها را برش داده در نما و فضای داخالی خانه به کار می بریم، مزیت این ها هم در فضای تهی شان است. وجه بود چیزها، بعد سوداور ان هاست و وجه نبودشان بعد خدماتی شان.