فضای منفی از منظر مفهومی در دل واژه های متفاوتی نشسته است که از میان ان ها می توان به وقفه pause، فاصله interval، نابودگی nothingness، سکوت silence، تهی بودگی emptiness و خلا void اشاره کرد، جدا از انکه باید بپذیریم نفی گری negativity به معنای پوچ گرایی nihilism نیست، بلکه می توان بدان وجه مثبت و ایجابی داد و در قامت ناهمسانی زنده و فعالی که امکانی بر تحقق زبان، حدوث تجربه، اتخاذ تصمیم و تکوین قضاوت می گشاید تعبیرش نمود. بایستی این نکته را نیز مد نظر قرار دهیم که به موازات این تنوع معنایی و واژگانی، شاهد تکثر تعبیری متبادر بر این مفهوم نیز هستیم.
اتووود سعی می کند در سلسله ای از تکه نوشتارها وجوه متفاوت تبلورفضای منفی را در گستره های متفاوتی از کنش فکری و عینی بازنمایاند. خلا یا حفره در گفتمان روانکاوی، مخصوصا در کلام ژاک لکان نیز مورد بحث قرار گرفته است:
حفره یا خلا در گفتمان لکان به رابطه خاص او با زبان تکلم نیز بازمی گردد . . . اگرچه اصطلاح مزبور از روان پزشکی به عاریت گرفته شده است، مع الوصف از همان اوایل و طی مجالس لکان به انقطاع اساسی موجود میان انسان و طبیعت اطلاق شده است. لکان می نویسد:"رابطه خیالی انسان با عالم و ادم، انحرافی است حاکی از خلائی که از نسبت او با مرگ حاصل می شود، انسان واجد رابطه خاصی است با تصویری که از خود دارد. این رابطه بر اساس خلا استوار است و موجب تنش عمیق در او می شود، که وی را از وجود خویش بیگانه می سازد، در این خلا است که انسان از بی سامانی خویش بیرون می اید و در رابطه دیالکتیک خود میان حضور و غیاب درگیر می شود".