در این نوبت قصد داریم به مجسمه های تناولی – دیبا که در حیاط درونی مجموعه قرار دارند و دخالت ها و تغییراتی که در آنها صورت گرفته، اشاره کنیم. نحوه چیدمان و محل این سه مجسمه، توسط کامران دیبا تعیین شده و مانند یک تئاتر و روایت، از یک سناریو برخوردار است.
لطفاً به تصویر (۱) توجه فرمایید. نزدیکی مرد ایستاده با مرد خوابیده، رابطهای بین آنها ایجاد میکند که آن را میتوان به صورتهای زیر تعریف کرد:
- مرد ایستاده که کت و شلواری است و ظاهری اداری دارد، در حال تعامل و گفت و گو با مرد خوابیده است.
- مرد خوابیده شلوار جین و کفش اسپرت به پا دارد. او میتواند یک جوان انقلابی باشد که قوانین موجود را قبول ندارد و کاری برخلاف عرف انجام میدهد و این خود میتواند سمبل "اعتراض" باشد. خوابیدن او در کف حیاط، درواقع یک ژست اعتراضی است. - از طرفی دیگر رابطه این دو نفر میتواند دوستانه باشد. فرد درازکشیده میتواند صرفاً آدم بی خیالی باشد.
فلسفه دیبا، پایین آوردن مجسمه های آدم از سکو و آوردن هنر در سطح مردم بوده است. در این نوع چیدمان، ما از بالا به مجسمه نگاه می کنیم؛ در حالی که در شرایط عادی، همیشه از پایین به آن نگاه می کردیم. این نوع چینش، در درونش آگاهانه یا ناآگاهانه یک فکر اعتراضی است.
.که در سال های قبل از انقلاب ایجاد شده است
هدف از قرار دادن شخص خوابیده در اینجا، ایجاد یک نوع مزاحمت بوده و اینکه او در اینجا مزاحم باشد. ولی گویا برای رفع مزاحمت آن را برداشته اند و (مثل گلدانی) بر لب باغچه گذاشتهاند. حال آنکه این مجسمه ها با هم اند و نباید آنها را جابجا کرد.
لطفاً به تصویر (۲) توجه نمایید.
ادامه دارد ...
اتووود پیش از این، در این خبر به بخش اول از نقدهای کامران دیبا پرداخته است.
اتووود پیش از این، در این خبر به بخش دوم از نقدهای کامران دیبا پرداخته است.