عصر یکی از آخرین روزهای زمستان بعد از گفتگو و معاشرت با گروهی از دوستانم روی صندلی لم داده ام و دارم از کیفیت مناظر بیرون لذت می برم و همانطور که به کاناپه بارسلونا با اون بالشت جالب و عجیبش خیره شده ام و تمرکز چشمم رو از مناظر بیرون روی قاب های پنجره ها دائما تغییر میدم در حالیکه نور بیرون با حرکت ابرها تغییر میکنه و من تا انتهای مناظر روبروی خودم رو میبینم وقتی سرم رو بر میگردونم , پرنده ها در حال نشستن و برخاستن اند در دور دست تر پیاده روی همنشینانم که دقایقی پیش با هم بودیم رو می بینم، همراه درختها و مناظر مختلف دیگه احساس میکنم که به همه اونچه که برای دانستنش به اجازه و آزادی نیاز دارم در اطرافم محیا شده، نگاه کردن، دیدن و همینطور متقابلا دیده شدن از سوی من و دنیا به طورهمزمان.
نشسته ام و همینطور که شادی هایم را در دل تقسیم می کنم و برای اینکه خوشی زیادیم نکند به تردیدها و ترس از نادانسته ها و به گذر مبهم زمان فکر می کنم، ناگهان توده نسبتا غلیظ مهی را میبینم که آهسته از پایین گودی کوچکی که در محوطه باغ خانه است بالامی آید، مناظر اطراف کم کم در حال نا پدید شدن هستند همه دنیایی که از دیدنش لذت می بردم و از درک و بیان مشترک کیفیتش با همنشینانم به خود می بالیدم در حال محو شدن است، حتما در آن سو برای من و خانه هم چنین اتفاقی در حال افتادن است.
این جور موقع ها ترس و هیجان از تردید روبرو شدن با نادیدنی ها به سراغم می اید اما پس از فرو رفتن خانه در مه اکنون حرکت باد در میان توده بخار و درخشش بیجان نوردر آن رد پای نامرئی همه آنچه که تا به حال در محیط بود را درست مثل کاغذ نوشته شده با جوهر نامرئی جلوی نور شمع برایم روشن می کند جای خالی مناظر با نادیدنی های جدید و حس آزادی درک انها دارد پر می شود، بلند می شوم و نوشیدنی گرمی برای خودم می ریزم، با اینکه ده یازده سالی میشود که سیگار رو ترک کرده ام ولی الان دلم می خوادکه همراه نوشیدنی نسبتا گرمم یکی روشن کنم، پک های عمیق بزنم و همینطور که از پشت شیشه ای که الان دیگه نزدیکه دماغم باهاش برخورد کنه به مناظر نامرئی که به لطف این خونه و مه غلیظ امروز دارند دیده می شوند، دود اون رو فوت کنم و شادی کسب آزادی و موقعیت دیدن فرو ریختن ترس ناتوانی از دیدن نادیدنی هام رو جشن بگیرم.
وام گرفته از اینستالیشن veil "نقاب" اثر هنر مند ژاپنی fojiko nakaya ؛ فضای مه ساختگی در اطراف خانه شیشه ای فیلیپ جانسون
کلید واژه ها: خانه شیشه ای. فیلیپ جانسون. فوجیکو ناکایا. اینستالیشن نقاب