بناهای تاثیرگذار مهمی در تاریخ معماری وجود دارند که یا نقطه عطفی بر تحولات و تجربیات قبل از خود بوده اند و یک سلسله پیوسته تجربیات طراحانه و اندیشه های معمارانه را به کمال رسانده اند و یا نقطه چرخش و راهگشای افق هایی تازه بوده اند و مفاهیم و روشهایی نوین را برای نخستین بار طرح نموده اند. اما فارغ از مباحث تئوریک، برای هر معمار، تجربه ملموس و بلاواسطه برخی بناها چنان تاثیرگذار است که در ذهن ماندگار می گردد. این تجربیات فضایی، گاه چنان با تداعی های ذهنی و خاطرات ما آمیخته اند که جنبه ای شخصی می یابند و گاه ناشی از ادراکات حسی اند که بیش و کم امری مشترک میان انسانهاست.
ادراک حسی یا Perception نخستین شکل دانش ماست که مستقل از ساختار پیشینی بدن انسان و نقش آن در جهان قابل درک نیست. بدن ما، مرکز تمامی صورت بندی های دانایی ما از جهان خارج است که با ابعادی مشخص، فضا و زمان را تعریف می کند و از طریق حرکت در فضا، واقعیت بیرونی را از حالتی خنثی خارج کرده و بدان معنا می بخشد. معماری همواره با امتداد یافتن تجربه جسمانی انسان به بیرون از کالبد جسمانی او یا به تعبیری با هندسه تجربه انسان در جهان سرو کار داشته است. برخلاف تصور امروزی، نوآوری و خلاقیت در معماری، جستجوی زبانهای فرمال جدید یا ابداع روشها و متدولوژی های جدید طراحی در خلا اتفاق نمی افتند. در صورت نادیده گرفتن ویژگی های وجودی انسان، یا به تعبیر فلاسفه "وضع بشر"، و نقش بدن به عنوان مرکز جهان ادراکی، خلق آثار هنری عمدتا به ایجاد مدهای زودگذری می انجامد که پاسخگوی نیازهای انسانی نیستند و از هر معنای انسانی تهی شده اند.
در فرهنگ معاصر، تاکید فراوان بر ابعاد عقلانی و مفهومی معماری به محو شدن جوهره فیزیکی، حسی و ادراکی آن منجر شده و به تعبیر یوهانی پالاسما "معماری معاصری که تحت عنوان آوانگارد ارایه میشود، غالبا با گفتمان خود معماری درگیر است تا با پاسخگویی به سوالات وجودی بشر و لذا بیشتر گفتمانی درونی و مستقل است که در واقعیت وجودی مشترک انسان ها ریشه ندارد." بنابراین در این نوشته، باهدف تاکید بر معرفت ادراکی بدن انسان به معرفی یک بنای باروک می پردازم که با وجود گذشت زمان همچنان تاثیر بلاواسطه و تکان دهنده ادراک آن فضا درخاطرم زنده مانده است: کلیسای سنت ایگناتزیو (Sant’Ignazio di Loyola) در شهر رم.
فضای داخلی این کلیسا در تراز دید انسانی با سنگهای مرمر رنگی و با جرزها و ستونهای حجیم شکل گرفته است. این قسمت که حرکت انسان هم در آن اتفاق می افتد، قلمرو زندگی زمینی و مادی است و انتخاب نوع مصالح، تناسبات و هندسه پلان صلیبی شکل بنا، نمادی از این تجسد و زندگی مادی و جسمانی انسان در این جهان است. اما در سقف فضای اصلی کلیسا یک فرسکو توسط آندره پوتزو Andrea Pozzo نقاشی شده است که ورود سنت ایگناتزیو به بهشت را به تصویر کشیده است. این قسمت که نمادی از زندگی آن جهانی و بهشت است با بهره گیری از اصول پرسپکتیو، ارتفاع فضا را سه برابر بیشتر از آنچه هست بازنمایی می کند و توهمی از طاقی بلند و گشوده به آسمان را ایجاد می کند که پیکره های قدیسان و فرشتگان در آن معلق اند و با ستون هایی در امتداد ستونهای تراز پایین تر محصور شده اند.
در کف کلیسا نیز، با سنگ مرمر یک مسیر حرکت مشخص شده که در آن سه نقطه با دایره هایی رنگی علامت گذاری شده اند. دایره میانی، نقطه ایدئالی است که بیننده می تواند توهم یا Illusion فرسکوی سقف را بطور کامل تجربه کند. اما از همه عجیب تر، تاثیری است که در هنگام حرکت بر مسیر مشخص شده تجربه می شود. فضای ترسیم شده در سقف با حرکت بیننده و تغییر پرسپکتیو های دید ناظر شروع به تغییر یافتن می کنند و نهایتا این توهم در بیننده ایجاد می شود که پیکره های معلق در آسمان در حال حرکتند و نسبت به پسزمینه معماری متحرکند. گنبد اصلی کلیسا نیز چیزی جز توهم بصری و یک نقاشی دوبعدی نیست که از محل تعیین شده در کف کلیسا کاملا سه بعدی بنظر می رسد.
پرسپکتیو در قرن 17 به هنرمندان این امکان را میداد تا محیط فیزیکی خود را به یک واقعیت سمبولیک تغییر دهند که توسط تجربه حسی قابل درک باشد. معماران باروک ابعاد کیفی و ادراکات فضایی را با فضای مفهومی شده هندسی در می آمیختند و بر تجربه فضا در دنیای ادراکات انسانی تاکید می کردند. فرسکوهای معروف به quadratura مانند فرسکوی پوتزو در کلیسای سنت ایگناتزیو، که باید از یک نقطه از پیش تعیین شده دیده شوند، یک تصویر استعلایی از جهانی دیگر را برملا می کردند که تنها هنگامی بر انسان آشکار می گشت که او جایگاه خود در ساختار هندسی خلقت را دریابد.
امروزه هرچند از دنیای مفاهیم اسطوره ای و حقایق ازلی پیشا مدرن گذر کرده ایم ولی توجه به درک هنرمندان آندوره از جایگاه انسان در جهان که جایگاهی فیزیکی، هندسی، و پیش از هر گونه مفهوم سازی، جهانی ادراکی و حسی است، همچنان می تواند برای معماری امروز درسی آموزنده باشد.
کلیدواژه ها: آندره پوتزو. کلیسای سنت ایگناتزیو. معماری باروک. quadratura