لندن در دهه گذشته بطور فوق العاده اى توسعه يافته است. سرمايه گذاران داخلى و خارجى بسيارى در پروژه هااى انبوه مسكن و توسعه شهرى سرمايه گذارى كرده اند.
پرژه هايى مانند دهكده المپيك كه در شرق شهر در سال ٢٠١٢ به اتمام رسيده و کینگز کراس، نیروگاه بـَـتـِـرسی و ناین المز كه در حال حاضر در دست اجرا می باشند، سعى بر نوآورى در فضا هى شهرى دارند. با وجود اين، این پرژه هاى در دست اجرا در حل مشكلات اصلى شهر موفقيت چندانى ندارند . اين پروژه ها معمولأ بدون توجه به تاريخچه رشد شهر و مسايل فراتر از آن مانند اقتصاد و حمل و نقل و محيط بوجود مى آيند .
رابين هود گاردنز كارى از آلیسون و پیتر اسمیتسون يكى از اولين پروژه هاى بزرگ مسكونى در شرق لندن است كه بعداز جنگ جهانى دوم براى پاسخگويى به مشکل كمبود مسكن طراحى و اجرا شد. اين ناحيه كه قبل از جنگ جزء نواحى صنعتى لندن بود، در جنگ جهانى دوم توسط آلمان ها بمباران و با خاك يكسان شد، پس از جنگ تبديل به موقيعتى گردید براى رفع معضل مسكن در سطح شهر لندن.رابين هود گاردنز كه بر مبنى باغ شهر طراحى شد الگوى ابتدايى خوبى براى زندگى جديد در شهر محسوب مى شود .
پرژه هاى مشابه كه در جهت تامين مسكن شهرى بعد از جنگ طراحى و ساخته مى شدند، تمركزشان در تعريف زندگى در ارتفاع بود كه اجازه مي داد بيشترين استفاده از زمين براى پاسخ گويى به كمبود مسكن فراهم اید. ولى رابين هودگاردنزتعريف جديدى از زندگى شهرى و پاسخگويى به كمبود مسكن را مطرح مي كرد، در آن پروژه زندگى در ارتفاع با مزايا و امكانات زندگى در سطح، تركيب شد. پروژه ايى متفاوت كه در عين گرايش به ارتفاع از ارتباطات و احساس زندگى در سطح هم برخوردار بود. بين ساكنان اين مجموعه با زمين و فضاى سبز ارتباط منطقى وجود داشت و وجود فضاهاى مشترك مانند راهروهاى باز كه جايگزين كوچه ها و خيابان هاى عادى بودند برخوردهاى اجتماعى را هم ميسر مي كرد. نگاهى نو در حل مسيله مسكن با حفظ ارتباط با محيط زيست و احترام به ارزش هاى انسانى دربررسى و برآورد مسايل محيطى، پاسخ به نياز هاى انسانى ساكنان، تنها معطوف به سایت نبوده بلكه اسمیتسون ها به تاريخچه شهر لندن و نحوه شكل گيرى نياز هاى شهروندان نیز توجه ويژه داشتند. توجهى كه از سال ها تجربه و تفكر در امر مسكن و ارتباط آنها با مسايل و موضوعات شهرى منشأ مي گرفت، موضوعى كه امروزه به فراموشى سپرده شده است .
نتيجه آنكه رابين هود گاردنز پس از پنجاه سال از تاريخ ساخت، هنوز هم با بافت پويا و ديناميك خود از مجموعه هاى خوب لندن است. در مقابل، پروژه هاى مسكونى ساخته شده و يا در دست ساخت امروزى بدون توجه به ارزش هاى انسانى واجتماعى و بيشتر بر اساس بازده اقتصادى طراحى شده اند و نوآورى اكثر آنها فقط در تنوع واستفاده ازمصالح وتكنولوژى هاى جديد مي باشند .
بارى پیتر اسمیتسون و همسر معمارش در توضيح اين اثر چنين اظهار داشته اند كه در طرح هاى خود به اين نكته توجه داشتند تا مجموعه به ناحيه پر هيجان تبديل شود و ساكنان آن براى شروع زندگى جديد در اين مجموعه مسكونى مرتفع، احساس بيگانگى و گسيختگى از زندگى در سطح را نداشته باشند و با همان احساس وتجربه، در مواجهه با فضاى نو معمارى به زندگى خود ادامه دهند.
پرسش اصلى اين است كه آيا اين تفكر و برخورد معمارانه در طرح هاى امروزى وجود دارد؟ پرسشى كه پاسخ روشنى براى آن در دسترس نيست. از نظر كمبود مسكن، ما با شرايطى مشابه سال هاى پس از جنگ مواجهه هستيم، با اين تفاوت كه معماران ما توجه چندانى به زندگى انسانى و اجتماعى مخاطبان خود، استفاده كندگان فضاى معمارى، نشان نمى دهند و بيشتر كوشش آنها در تامين اميال كارفرمايان و سود بيشتر سرمايه گذاران است. اين در حالى است كه آمارها از افزايش شهر نشينى تا ٧٥ در صد جمعيت جهان تا سال ٢٠٥٠ حكايت دارد. آيا همچنان بايد دغدغه سود بيشتر كارفرمايان را داشت و به سادگى از توجه به مسايل انسانى و احتماعى شهروندان غافل ماند؟
راهگشايهاى معمارانى نظير لوكوربوزيه و اسمیتسون ها بايد به فراموشى سپرده شوند؟ پاسخ اين سئوال را معماران جوانى خواهند داد كه احيا تفكر نواورانه اين معماران پيش كسوت، نه تقليد كارهاى أنها را، در دستور كار خود قرار خواهند داد .
کلیدواژه ها: دهکده المپیک لندن. کینگز کراس. نیروگاه بترسی. ناین المز. باغ شهر. رابین هود گاردنز.آلیسون و پیتر اسمیتسون. لوکوربوزیه