لویی کان جایی میگوید: "اولین مدرسه با مردی آغاز شد که زیر درخت، داشتههایش را با دیگرانی که پیرامونش نشسته بودند تقسیم میکرد، نه مرد میدانست معلم است و نه آنهای دیگر میدانستند که دانش آموزند". کنشهای روزمره ما فضای معمارانه میآفریند، معماری همانگونه که تنِ تاریخ است، تنِ روزمرهگی هم هست. اورهان پاموک در کتاب و ساختمان موزه معصومیت به روایت نوشتاری و کالبدی روزمرگی مرد داستان ـ کمال ـ در استانبول مینشیند و در قالب انباشتی از اشیا که بر اساس رابطهشان با فسون ـ معشوقه کمال ـ چیده شدهاند به ثبت روزمرگیهای دهه 50 و 60 میلادی استانبول میپردازد، او زندگیروزمره آدمهای داستانش را به واسطه همچینی انباشتی و زمان محور اشیا معماری میکند.
بده بستان روزمرهگی و معماری، لایهها و جهتهای انتزاعیتری نیز به خود میگیرد، والتر بنیامین فضاهای داخلی بورژواماب مملو از مبلمان را هم زمان جذاب و مخوف تفسیر میکند و نوعی از میل به مصرفگرایی ممزوج با زندگی روزمره را در آنها مییابد و البته شبحی از تمایل به جاودانگی و حذف عامدانه و سرخوشانه مرگ از زیست روزمره را نیز در آنها مییابد. نگاهی به فضاهای داخلی خانهها و کابریهای عمومیای که توسط اصحاب آرت نووُ ـ از هنری ون دولده و چارلز رنه مکینتاش گرفته تا ادولف لوس ـ طراحی شدهاند به وضوح گویای بارزه مد نظر والتر بنیامین است.
میل به شکلدهی زندگی روزمره در قالب معماری بعضا رویکردی توتال نیز به خود میگیرد، لوکوربوزیه در پروژه جاهطلبانهاش به نام مجتمعهای مسکونی به تاکید میخواهد تمام کنشهای روزمره را توسط معماری سامان دهد، تعریف خیابان برای هر طبقه از مجموعه، جانمایی یک لایه تجاری در میانه طبقات، جانمایی مهدکودک و آتلیه هنری در پشت بام، همگی تلاشهایی برای تکمیل چرخه زندگی روزمره در یک قالب واحد است.
این تمایل به همآمیزی در یکی از خردترین مقیاسهای کنش معماری یعنی خانههای مسکونی وضوح بیشتری به خود میگیرد؛ کریستین نوربرگ شولتز در زیر فصل عرف در معماری از کتاب معماری: حضور، زبان، مکان بر تبلور روزمرهگیهای محیطی در قالب معماری مسکونی بخشهایی از اروپا پا میفشارد، نسخه انتزاعیتر این ره یافت در مقاله آیا مکان میتواند فکر کند نوشته تیموتی کلارک مشاهده میشود، نویسنده در این نوشتار با مبنا آوردن کتاب کلبه هایدگر نوشته ادام شار تلاش میکند تاثیر محیط و معماری روزمره در شکلدهی به خلقیات رفتاری و فکری هایدگر را تدقیق نماید، این روند را میتوان در خانههای مسکونی کارل یونگ، لودویگ ویتگنشتاین، فیلیپ جانسون نیز پیگیری کرد، در تمام این بناها میل به همآمیزی فضا و زیست روزمره در قالبی خاص و بعضا فاخر از معماری ارضا شده است.
نهمین نشست از مجموعه نشستهای هنر و زندگی روزمره شهری به نسبت میان "معماری و زندگی روزمره شهری" میپردازد. این نشست پژوهشی که با همت معاونت پژوهشی خانه هنرمندان ایران و همکاری سازمان زیباسازی شهر تهران برگزار میشود تلاش میکند با مبنا قرار دادن مسکن، تعامل معماری مسکونی و کنش روزمره را از وجوه مختلف بررسی نماید.
سخنرانان این نشست معماری مسکونیای را می پایند که روزمرگی را یکی از شاکلههای شکلگیریاش قرار میدهد اما نوع تعبیر فرمیاش از میانْمایگی مبتلا به روزمرگی فاصله دارد. آرش بصیرت، نشید نبیان و علیرضا تغابنی پس از تبیین یک شمول تئوریک و معرفی نظرورزان کوشا بر موضوع روزمرگی و معماری، با ارائه و بررسی نمونههای موردی از مسکن فردی تا عمومی و اجتماعی تلاش میکنند به ساختگاههای صحیح و روشنگر تعامل معماری مسکونی و روزمرگی نزدیک شوند، ساختگاههایی که یا به واسطه کنش اخلاقی فرم معماری، سیالیت روزمرگی در قالب آنها سرکوب نشده یا همْ گرهای معماری و روزمرگی و پی آیندهای آن به یک مثال روشنگرانه در تاریخ نگاری معماری بدل شده است.
در بخش نظریه آرش بصیرت پس از تدوین رویکردهای متنوع به سیاستهای فضا، چگونگی تعامل کن های روزمره و بافت کالبدی ماحصل تاثیر متقابل آن سیاستها و سیاستهای زیست روزمره را به بحث مینشیند.
نشید نبیان در بخش مطالعه با بهرهبرداری از نمونههای موردی به بررسی جایگاه مستند سازی روزمرگی از طریق عکاسی و فیلم، در به روز رسانی گفتمان درونْ رشتهای دیسیپلین معماری میپردازد.
علیرضا تغابنی نیز در بخش یک تجربه با تاکید بر شکلگیری موزاییکی از لایف استایلهای مختلف در شهرها یادآور میشود توجه به آنها در طراحی ساختمانها میتواند نحوه دخل و تصرف و سازماندهی فضاه را از دایرهی الگوهای عرف بیرون کشد و به جز حل کردن مسائل، راهگشای مباحث جدید فضایی باشد.
لازم به ذکر است که نشست معماری و روزمرگی چهارشنبه مورخ 20 خرداد 1394 ساعت 17 الی 20 در خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد.