طراحی یک مرکز جهت انجام تحقیقات علمی و خلق تکنولوژی روزآمد وظیفه ی نمادین معماری در حد و اندازه های ارو سارینن بود که به نقش تحول آفرین تکنولوژی در جامعه باوری ژرف داشت. از نظر سارینن، علوم کاربردی یکی از نیروهای عقلی عمده در پس دستاوردهای عصر ماشین به شمار می آمد. دفتر معماری سارینن را می توان به یک لابراتوار معماری تشبیه کرد که گروهی اندک از نخبگان عصر طراحی در آن، وظیفه ی خلق محیط های زنده و جاندار برای سال های باقیمانده از قرن بیستم را بر عهده گرفته بودند.
مرکز تحقیقات تامس جی. واتسن (1961 - 1957) دومین پروژه ای بود که معمار برای همین مشتری به سرانجام می رساند. سارینن با سفارشی از مجتمع ای. بی.ام. در راچستر، مینه سوتا مربوط به چند سال قبل که هنوز در مرحله ی طراحی قرار داشت، از قبل با پیچیدگی برنامه های عملیاتی انجام گرفته در مراکز تحقیقاتی آشنا شده بود.
ضابطه ی سارینن برای یافتن راه حل نهایی برای معماری در سرتاسر دوره ی کاری وی انسجام خیره کننده ای را به نمایش می گذارد. عواقب و نتایج حاصله از طراحی این مرکز را می توان در بسیاری از پروژه های وی مشاهده کرد. نخستین گام ارائه ی این تز عملی بود: آرایش فضایی منعطف، تاکید بر تمرکز به جای پراکندگی جهت کاهش از زمان رفت و آمد و استفاده از تهویه مطبوع و نورپردازی با لامپ فلوئورسنت که سه پیش نیاز اصلی ای بودند که او برای نسل آتی لابراتوارهای تحقیقاتی متصور شد.
گام بعدی تحقق یک سناریوی واقع بینانه از نحوه ی تجربه ی جمع از طراحی ساختمان در حین کارهای روزمره شان بود: قصد سارینن آن بود که دانشمندان در تماس مستقیم با طبیعت از فضایی نه چندان رسمی برخوردار شوند و در آن واحد به تحقیقات بسیار تخصصی شان مشغول باشند.
سومین گام توجه کافی به سایت و زمینه مجاور سایت بود: توپوگرافی اغوا کننده ی زمین، پوشش گیاهی متنوع آن، و هلال مخفی مانده در طرح نشان از معماری دارد که با زمینه ی طبیعی اش ممزوج شده است. چهارمین و آخرین گام درشت نمایی برنامه در نتیجه ی نهایی معماری بود: یک صفحه فولادی و شیشه ای انحنادار به طول 333 متر که دو انتهای آن با دیواری از سنگهای محلی محدود شده است.
با نزدیک شدن کاربران به مدخل اصلی، تصویر مسلط از سمت معبر پایینی عبارت است از سازه ای خطی و غیرمادی (immaterial) که بر یک پی سنگی تکیه زده و تحدب ملایم ستون یک معبد یونانی را به یاد می آورد. سارینن به ظرافت کل عملیات تحقیقاتی را که در امتداد دو کوریدور تک بار (single - laodad) دنبال می شدند در دو حاشیه ی بیرونی سطح مقطع ( به عرض 36متر) در نظر گرفت.
در مقابل پلان شعاعی سایت ساختمان و باغ های مجاور، پلان فضای داخلی به طرز جالب توجهی از نظر لی آﺅت غیرقابل پیش بینی است. در پشت پیوستگی نرم دیوار انحنادار شیشه ای، در دل ده دوازده سازه ی طویل مستطیلی لابراتوارها و دفاتری با فاصله ای اندک از یکدیگر قرار گرفته اند، و سایه های مقطع حاصل از تابش نور از بیرون کوریدورهای خارجی به داخل و بر روی دیوارهای سنگی را می شکنند.
برای ایجاد انحنا با این قطعات مستطیلی، در پلان ساختمان فواصل یکسانی در نظر گرفته شده که مناطق گوه ای شکلی درست می کنند که پلکان و آسانسورها در آن واقع اند. تضاد میان سطوح زمخت سنگی و دقت ریاضی به کار رفته در دیوارهای غیرحمال، نماهایی منحنی الخط با بافت های غیرمعمولی را تشکیل داده اند.
یک ضدمنحنی تنگ در چشم انداز هست که با خمیدگی ملایم ساختمان در محل ورودی تلافی می کند. سایه نمای آسمانه ی ساختمان که به نوبه ی خود سازه ای تندیسی و نیز دو انتهای دو ضدمنحنی های دیوار کوتاه سنگی از نظر فرم یادآور اشکالی هستند که در ترمینال خطوط هوایی TWA در نیویورک به کار رفته است.
آرگوناﺅت I و آرگوناﺅت II، دو اثر هنری از سیمور لیپتین (Seymour Lipton) ، در دو انتهای دیوار کوتاه سنگی نصب شده اند، و نسبت متقارنی با آسمانه ی بتنی مدخل ورودی برقرار ساخته اند. از دید لیپتن، این دو اثر نماد سفر شگفت انگیز دانشمندان به سوی جهان های ناشناخته است (اشاره به سفر یاسون (Jason)قهرمان اسطوره یونانی و یارانش آگوناؤت ها، با کشتی آرگو (Argo)به سرزمین کولخیس (Colchis) در جست و جوی پوستین زرین).