صلابت و استحکام فضاهای مدولر و غنای فرمهای ارگانیک دو قرینه ی در عین حال متضادی هستند که طیف وسیع بیان معماری اروسارینن را در این ترمینال تعریف می کنند. مرکز فنی جنرال موتورز همان نسبتی را با اولی دارد که ترمینال خطوط هوایی TWA ، که در حال حاضر در فرودگاه بین المللی جان فیتزجرالد کندی در نیویورک واقع است، با دومی، تنها یک سال قبل از آن که سارینن سفارش TWA را دریافت کند، لو کوربوزیه نوتردام دو اُ (Du Haut)، نمازخانه ی شاخص رونشان ( همچنین در این خبر) فرانسه را تکمیل کرده بود. آنتونی گائودی، فلیکس کاندلا، ادوآردو تورویا، و پیرلوئیجی نروی تنی چند از معماران و مهندسانی هستند که نسبت به کشف اشکال تندیس گون دغدغه ی مشابه داشتند. سارینن از ایده ی این افراد آگاهی دقیقی پیدا کرده بود.
خود می گفت: "آنچه در این سازه توجه مرا به سوی خود جلب می کند این است که کی و کجا می شود از آن ها استفاده کرد. با تدفیق و عمیق تر شدن در امکانات این قبیل سازه ها، می توان دریافت که این سازه ها لزوما فرمول های ریاضی محض نیستند که اگر به طریقی از آن ها استفاده نشود فرو می ریزند، بلکه این سازه ها بی شمار روش های منطقی و مناسبی هستند که صرفا جهت گیری های مختلف دارند."
ترمینال TWA تمثیلی است حجمی از عمل پرواز که به زبان بتن مسلح ترجمه شده. قصد و نیت این استعاره ی تمثیلی در معماری که عبارت بود از انبساط خاطر مسافران خطوط هوایی طی هر مسافرت هوایی در سال های پس از جنگ، در این اثر به نهایت ناشناخته ی خود رسید. به رغم تاکیدهای مضاعف سارینن مبنی بر این که برای هر دوران معماری فرم بنیادینی متصور است، او جا پای خود را در تاریخ معماری محکم ساخته بود.
طاق ضربی، یک فرم هندسی بسیار آشنا در بنایی، مجددا و با استفاده از تکنولوژی قرن بیستمی به قصد ایجاد سرپناهی برای فضایی فاقد ستون که در آن خدمات عمومی فراوانی ارائه می شود، در این ترمینال ظاهر گردید. تقارن پلان و نمای مقابل ترمینال، زبان فرمال معماری مدرن سال های میانی قزن را به خود پذیرفته است. به دلیل آن که سایت ترمینال در مقابل محور اصلی و در داخل پلان اصلی فرودگاه قرار داشت، سایه نمای (silhouette) مشخص پیرامون ساختمان به دماغه ای در درون کل مجتمع بدل شد که چهره ی این شرکت هواپیمایی را به رخ رقیبان خود می کشید. حرکت منجمد در بتن مسلح مضمون مولدی بود که همه ی مراحل طراحی مفهومی (کانسپچوآل) تا ریزترین جزئیات بنا را در بر گرفت.
ترافیک جاری مردم از یک ناحیه به ناحیه ی دیگر، فضایی غیر محصور تولید کرد و به نوعی معماری رفت و آمد دامن زده است. ستون ها، گنبدها و آسمانه ی ترمینال در هیئت عنصر یکپارچه ی بدون درز و مرزی با یکدیگر ترکیب شده اند، و خیابان از زیر یک خیمه ی طره ای می گذرند و به بنا داخل می شوند. این خیمه بخشی از سازه ی کلی است که محل استراحت مسافران نیز در دل آن تعبیه شده است. به محض ورود به داخل بنا چشم انداز متنوعی از عناصر تندیسی که ظاهرا از بدنه ی بتنی بیرون زده اند شخص را احاطه می کند که در این حالت قادر است ابعاد فضای داخلی را با یک نگاه درک کند.
غرفه ی بلیط و مدیریت ترافیک مسافران در طبقه اول قرار دارد. در طبقه ی بالاتر، یک کافی شاپ، یک رستوران، یک بار، و غرفه هایی برای انجام ملاقات های خصوصی قرار دارند که دو پلاتفورم شناور را درست زیر چتر بتنی اشغال کرده اند. پلکانی که به تدریج اوج می گیرد و غرفه اطلاعات را نیز قطع می کند مسافران را به سطح دیگری رهنمون می شود که سالن انتظار نیز در آن واقع شده است. یک سالن نشیمن که فرورفتگی ای را در سطح همکف تشکیل داده، به یاری حفاظی از جریان ترافیک پیاده روها مجزا و به فضایی بدل شده که از آن جا می توان فرود آمدن و برخاستن هواپیما را هم تماشا کرد. دو گالری از فضای اصلی منشعب می شوند که به گیت های مجزایی منتهی می شوند. مقطع گالری ها طاقی قوسی دارد که ارتفاع را تا بالای افق دید مسافران افزایش می دهد، و به این ترتیب در عمل مقیاسی عظیم تر ایجاد کند که ابزاری است در معماری چشم انداز یادآور معماری دوره باروک.
در حال حاضر، سرنوشت این ترمینال در هاله ای از ابهام قرار دارد. این ترمینال ساختمانی منسوخ و غیر کارآمد برای نیازهای جاری به شمار می آید، دیگر نه به نیت اصلی که گهگاه به عنوان فضایی برای نمایشگاه های فصلی و موقت استفاده می شود.
اتووود پیش تر در این خبر به سرنوشت و کاربری کنونی این ترمینال پرداخته است.