پرویز کلانتری، از نقاشان پیشگام ایران، جمعه ۳۱ اردیبهشت ماه در سن ۸۵ سالگی درگذشت. حال او از دو سال پیش که دچار سکته مغزی شد، دیگر بهبود نیافته بود. پرویز کلانتری اول فروردین ماه سال ۱۳۱۰ در فشندک طالقان به دنیا آمد. از کودکی شیفته رنگ و خط و کلمه بود. در سال ۱۳۳۸ از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و کار حرفه ای خود را با تصویرگری کتاب آغاز کرد.
آشنایی با همایون صنعتی زاده، رییس وقت دانشکده هنرهای زیبا در دوران تحصیل باعث شد که به موسسه انتشارات فرانکلین برود. انتشارات فرانکلین در آن زمان کتاب های درسی و نشریه های پیک را منتشر می کرد. به این ترتیب، پرویز کلانتری به کار تصویرگری کتاب های درسی پرداخت. چند نسل از ایرانیان، در نخستین سال های تحصیل خود با نقاشی های او آشنا شدند.
آقای کلانتری زمانی در جشن کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفته بود "آدم خوش شانسی" بوده که در جوانی با انتشارات فرانکلین کار کرده، وارد حوزه کتاب های درسی شده و با چهره های تاثیرگذاری در زندگی اش آشنا شده است.
پرویز کلانتری با آنکه بعدها به نقاشی روی آورد و با به کارگیری شیوه های تلفیقی سبک و سیاق خاص خود را پیدا کرد و از جمله نقاشان مکتب سقاخانه شد، اما به کار تصویرگری کتاب همچنان ادامه داد و تصویرگری ۲۶ کتاب کودک را انجام داد از جمله کتاب های معروفی مانند "جمجمک برگ خزون"، "گل اومد بهار اومد"، "رنگین کمان" و "کدو قلقه زن."
شیوه خاص او در تصویرگری کتاب های درسی، در ذهن اکثریت قریب به اتفاق ایرانیانی که از دهه چهل به این سو راهی مدرسه شده اند، به نمونه و نمادی از دوران دبستان بدل شده است و به این اعتبار، باید این دسته از تصویرگری های او را یکی از پربیننده ترین نمونه های نقاشی معاصر ایران دانست. او مدتی مدیر آموزش هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران بود و همچنین در دانشکده هنرهای زیبا و کالج هنری کودکان در کالیفرنیا تدریس کرد.
نقاش مناظر خاک آلود
پرویز کلانتری در ادامه مسیر خود، در سال ۱۳۵۳ دوره ای را شروع کرد که به دوره نقاشی های کاهگلی معروف شده است. پیش از او مارکو گریگوریان با استفاده از خاک و گل و کاهگل آثاری آفریده بود، اما کلانتری بر خلاف آثار تجریدی و آبستره گریگوریان، با کاهگل آثاری کاملا متفاوت خلق کرد که بازتابی طبیعی از طبیعت و روستاهای ایران بود. او خود در این باره گفته است که "من نقاش مناظر خاک آلود مملکتم هستم". استفاده پیوسته و پررنگ از عناصر بومی و نشانه ها و نمادهای ایرانی مانند تکه های پارچه، ضریح، قفل، سرامیک و سکه او را در سال های ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۴ در زمره نقاشان مکتب سقاخانه قرار داد.
او در عین حال، کولاژ را بسیار جدی دنبال می کرد و در این زمینه نیز از پیشگامان این شیوه در هنرهای تجسمی ایران بود. شماری از مهم ترین کارهای پرویز کلانتری همین کولاژها هستند مثل "گلویزیون" که تلفیقی از کاهگل و تلویزیون بود، و یا کولاژهایی که با ویولن ساخته مانند "مرثیه برای پدرم" که ویولونی مدفون شده در خاک است.
با وجود چنین عناصری در کارهایش، غلبه اما با روستا و کویرها و عشایر و کوچندگان بود. حضور پررنگ این جلوه های ایرانی در کارهای پرویز کلانتری، باعث شد که طرح هایی برای قالی بکشد. برخی از این طرح ها در تعدادی محدود بافته شده اند.
این وجه از کارهای او، در سطح جهانی نیز بازتاب یافته است. یکی از تابلوهای پرویز کلانتری به نام "شهر ایرانی از نگاه نقاش ایرانی" در نمایندگی سازمان ملل متحد در نایروبی نصب شده است. یونیسف نیز شماری از کارهای وی را به صورت کارت پستال منتشر کرده و یکی از آثار او را در فهرست تمبرهای ویژه خود جای داده است.
صمیمی ترین نقاش
غلامحسین نامی، از نقاشان معاصر و از دوستان قدیمی پرویز کلانتری در گفتگویی که با او داشتم گفت: "کلانتری با توجه به خصوصیات روحی و احساساتی که داشت به گمان من صمیمی ترین نقاش زمانه ما در ایران است. کسی است که جهان پیرامون را دیده و جهان پاک و ذهنی خود را خلق کرده است. ذره ذره جهانی هم که او خلق کرده با هویت ایرانی و مهر به ایران در هم آمیخته است". آقای نامی گفت: "روی آوردن به موادی مانند کاهگل در کارهایش هم برآمده از همین پاکی ضمیر و درک هویت ایرانی اش بود".
به گفته آقای نامی، این صمیمیت نه فقط در گفتار و رفتار پرویز کلانتری، بلکه در تک تک کارها و نوشته هایش موج می زند. غلامحسین نامی گفت: "نام او به عنوان صمیمی ترین و شفاف ترین هنرمند تصویری و کارهایش به عنوان نمونه ای درست از درک هویت ایرانی ما در تاریخ نقاشی باقی خواهد ماند".
پرویز کلانتری اما تنها نقاش نبود. قلمی شیرین داشت و خاطراتی سرشار. از او علاوه بر نقد و یادداشت درباره نقاشی و نقاشان معاصر ایران و هنر تصویرگری، مجموعه داستان هایی نیز منتشر شده است. "نیچه نه، فقط بگو مشد اسماعیل"، "چهار روایت" و "ولی اوفتاد مشکل ها" از جمله کتاب های او هستند.
خاطرات او از هنرمندان معاصر ایران، که در طول سال ها در نشریات مختلف از جمله گردون منتشر می شد، نمونه های به یاد ماندنی و خواندنی از خاطرات و مشاهدات دست اول از شماری از بزرگ ترین هنرمندان معاصر ایران هستند. پرویز کلانتری پس از انقلاب، انیمیشنی نیز به نام "آزادی آمریکایی" ساخت. این فیلم برنده جایزه نخست جشنواره اوبرهاوزن آلمان شد.