در بلندای تاریخ نیروهای طبیعی ای همچون گرد و غبار، گاز، دود، پس
ماندهای انسانی و حیوانی، علف های هرز و حشرات را به مثابه عناصری نامطلوب برای
معماری تفسیر کرده ایم. جهت گیری گفتمان امروز معماری هم به سمت به حاشیه راندن
این عناصر بدوی معماری مقرر شده است. اما واقعیت این است که این نیروهای فروْطبیعی
subnatural forces چیز تازه ای نیستند.
در واقع، توانایی ما در مدیریت این نیروها برای مدت ها مرزهای زیست
تمدنی ما را تعریف کرده است. معماری، از سرمنشاهایش تا کنون، به موازات از یک سو
این نیروهای به اصطلاح مخرب را جذب می کرده است و از سوی دیگر با ان ها در جدالی
عمیق بوده است.
دیوید گیسن، نویسنده کتاب تمجید شده بزرگ و سبز، در کتاب فروْطبیعت،
مجدانه به راستْ آزمایی تجربیات طراحان، متخصصان، فیلسوفان و زیست شناسانی می
نشیند که ایده عدم امکان طرد جهانی فارغ از الودگی و ناخالصی را دنبال می کنند. هر
فصل کتاب راستْ آزمایی یک صورتْ بندی مشخص از فروْطبیعت است، صورت بندی ای که تمام
قد در کنش طراحی معاصر مقرر شده است.
اثاری که در کتاب فروْطبیعت معرفی می شوند چشم اندازی آلترناتیو به
فرایندهای طبیعی و اکوسیستم ها و مناسباتی که این فرایندها و اکوسیستم ها با جامعه
بشری و معماری برقرار می کنند دارد. دیوید گیسن در این کتاب بر آثار معماران و
دفاتر معماری ای همچون آر اند سی (ن)، ایال ویسمن، فیلیپ رام و خورخه اتروـ پایلوس
می پردازد.
این
کتاب که به گمانی بر عناصر نامتعارف و غیر رمانتیک معماری تاکید دارد، طبیعت را یک
کلیت برامده از مناسبات اکولوژیکی ـ مالی نمی بیند که بایستی ان را "نجات"
داد، بلکه کتاب طبیعت را متشکله ای از اجزایی می بیند که تماما در حال دگرگونی اند
و از هر نوع سوژهْ منقاد سازی ای فرار می کنند. فروْطبیعت تلاش می کند به انسوی
گواهی نامه لید یا
استاندارد انرژی و بهره وری ساختمان برود و به معماری ای نزدیک
شود که عملا فهم رادیکال و نوآیینی از طبیعت را تدقیق می کند.