در بلندای تاریخ، از هنرمند توقع داشتند که با نشان دادن خیر،
حقیقت و زیبایی بر شکوه جامعه بیافزاید. اما با از دست رفتن رابطه ی محکم هنر با
قدرت کلیسا یا دولت، این انتظارات روز به روز بی ربط تر به نظر می رسید. به ویژه
از زمان رمانتیک ها، هنرمندان به طور منظم پذیرای امیالی مسیحایی بوده اند، تمایل
به اشغال جایگاهی رفیع در امور اجتماعی، بازی کردن نقشی تحول آفرین در قضایای
سیاسی. اما همه ی اینها ممکن است در نهایت به عنوان تصحیحی لازم، اگرچه شاید خیالی،
بر نقش نا مطمئن و ناخوش آیند آنها به عنوان دست پرورده های ثروت و قدرت فهمیده
شود.هنرمندانی که تحت حمایت بوده اند آثاری منطبق با تقاضا آفریده اند که آنها را
ناچار ساخت ابعاد شخصیتی خود را تنها از طریق عناصر شکلی درون مایه هایی از قبل
داده شده آشکار کنند.
در سده ی نوزدهم، هنرمندان که دیگر تحت الحمایه نبودند آزاد گذاشته
شدند تا رویکرد های بسیار متنوعی، چه در شکل و چه در محتوا را ابداع و پیگیری کنند
که رئالیسم و انتقاد مستقیم اجتماعی از نمونه های این رویکردند. هنوز ، مشتری های
طبقه ی متوسط و همچنین دولت، ترجیحات و تقاضاهای خاص خود را داشتند حتی اگر سطح
مشخصی از تخطی، موقتا، هم قابل پیش بینی بود و هم پذیرفته می شد. پژوهشگرانی چون
جان فکت John Fekete گریزجویی
آخر قرن نوزدهم به مباحث فرمی، زیبایی شناسی گرایی ، و مانترای هنر برای هنر، را
مانوری دفاعی از جانب هنرمندان پیشروی آن دوران می داند که می خواستند فاصله ی
حرفه ای خود با امر اجتماعی را حفظ کنند و در سده ای که ویژگی اش انقلابات اروپایی
بود و در میانه ی جدال صنعت و نیروی کار مبارز به ترجیحات خریداران بورژوای
ثروتمند آثارشان، ادای احترام کنند.
در امریکا ، تشجیع هنرمندان از طرف نخبگان سیاسی و اجتماعی در نیمه
ی اول قرن بیستم در فرهنگمند شدن مهاجران و تا اندازه ای طبقه ی کارگر بومی موثر بود.
به ویژه در دوره ی پس از جنگ، تقویت هنر پیشرفته ی شکل گرا رویکردی دنیوی به امر
متعالی فراهم کرد. رِتُوریک هنرمندانه ی میانه ی قرن بیستم در باره ی خودْآیینی
هنر، حد اقل در امریکا، مخاطبان تیزبینش را متقاعد کرده بود که شکل گرایی و بیش از
آن، هنر انتزاعی مانعی در برابر گرایشات تمامیت خواهانه خواهد بود.
چنین برداشتی، به ویژه برای بر کنار داشتن هنرمندان مآل اندیش از
درگیری های سیاسی دوران جنگ سرد در دهه ی 1950 متقاعد کننده بود. در چنان شرایطی ،
فقط هنری خودْآیین می توانست ادعا کند که هنری انتقادی ست.