توزیع
تراکم بیش از اندازه در اطراف این خیابان ناخودآگاه پروژه بزرگراه نواب تهران را
تداعی می کند. با این توضیح که بزرگراه نواب دارای عرض 50 متر و ارتفاع متوسط 30
متر در ساختمان های اطراف می باشد ولی در این پروژه عرض 30 متر و ارتفاع 50 متر می
باشد و با درک این نکته شکل خیابان بعد از اجرای پروژه دورنمای خوبی به ما نمی
دهد.
|
علاوه
بر این طبق طرح های فرادست شهری، خیابان صفائیه که در مجاورت جنوبی سایت پروژه
قرار دارد در آینده نه چندان دور تبدیل به محور پیاده خواهد شد و این موضوع آینده
تقاطع خیابان شهید کاظمی با صفائیه را به یک علامت سوال بزرگ تبدیل می کند. معضل
مهم دیگر این پروژه این است که به دلیل تراکم بالا بجز خیابان ترافیکی میانی پروژه
هیچ فضای باز دیگری در پروژه وجود ندارد و عملاً پروژه فاقد یک فضای باز یا نیمه
باز متناسب با مقیاس پروژه به عنوان فضای واسط پروژه و شهر است. برای این سطح
زیربنا و تامین دسترسی های آن، تجمعات و پیش فضاهای متناسب با آن، وجود یک فضای
تعامل شهری یا میدان (به معنی پلازا) در این پروژه لازم به نظر می رسد.
به
منظور تعدیل و یا کاهش اثرات نامطلوب در مقیاس شهری که از تعریف برنامه پروژه
نتیجه شده است، راهکارهایی در طراحی این پروژه به کار گرفته شده است که مهمترین
آنها تبدیل خیابان شهید کاظمی به یک زیرگذر است. با توجه به محدودیت هایی که در
سمت شمال و در بلوار ساحلی برای به زیر رفتن خیابان شهید کاظمی وجود دارد، لازمه ایجاد
این تقاطع دو سطحی (شهید کاظمی در زیر و صفائیه در رو) این است که شیب رمپ خیابان
شهید کاظمی برای رسیدن به سطح زیرین تماماً در زمین پروژه قرار داشته باشد و از آن
طرف بعد از تقاطع با صفائیه رمپ دوم برای بالا آمدن تعبیه شود که این امکان با
توجه به عرض 35 متری این خیابان در طرح تفصیلی وجود دارد. لازم به ذکر است که در
بازه زمانی که خیابان صفائیه به پیاده راه تبدیل نشده باشد ولی پروژه احداث شده
باشد نیز این تقاطع به عنوان یک تقاطع سواره با سواره دو سطحی عمل می کند و ترافیک
عبوری را به حداقل می رساند. مزایایی که این تقاطع دو سطحی ایجاد می کند عبارت اند
از:
-
استفاده از سقف شیبدار زیرگذر به عنوان یک میدان شهری در قلب پروژه
-
یکپارچه شدن میدان شهری میان پروژه با پیاده راه صفائیه و عملکرد این دو به عنوان
یک فضای شاخص در شهر قم
-
انتقال خودروها به سطح زیرین و کاهش اثرات نامطلوب زیست محیطی ناشی از عبور آنها
از قلب پروژه
|
راهکار
دوم در نظر گرفته شده در مقیاس طراحی شهری تقسیم ارتفاعی پروژه به دو بخش با دو
عملکرد بصری مختلف می باشد. به دلیل همجواری با بافت ریزدانه و کم ارتفاع مجاور
خیابان های 12 متری طرفین پروژه، از نظر بصری پروژه دو تصویر متفاوت پیدا خواهد
کرد. تصویر اول از نماهای دوردست که نقش شهری پروژه را نمایان می کند و تصویر دوم
از کوچه هاو معابر اطراف پروژه که نقش محلی تری را باید ایفا کند. به همین منظور
در مقطع پروژه طراحی به گونه ای شکل گرفته است که بخش مجاور با بافت دارای کمترین
ارتفاع ممکن باشد و بخش میانی که از نماهای دوردست دیده می شود ارتفاع بیشتری را
به خود بگیرد. با این راهکار کسی که در کوچه های 12 متری اطراف پروژه می ایستد در
واقع فقط بخش کم ارتفاع پروژه را می بیند و تفاوتی بین بافت سمت چپ و راست خود از
نظر کالبدی احساس نمی کند. حتی از نظر مصالح و فرم ساختمان نیز سعی شده است بخش
کوتاه مرتبه پیرامونی پروژه از مصالح بومی آجر و فرم های منحنی که در ارتفاع عقب نشسته
اند استفاده شده است تا به هدف اصلی یعنی کاهش تاثیر ارتفاع ساختمان جدید و سایه
اندازی آن بر بافت مجاور کمک کند.
|
راهکار
بعدی به کار گرفته شده در این طرح خصوصاً به منظور تاثیر نامطلوب نسبت عرض به
ارتفاع خیابان میانی که 30 به 50 می باشد و پرسپکتیو نامناسبی را برای ناظر قرار
گرفته در میان پروژه ایجاد می کند، بستن روی سطح میدان یا پلازا است که باعث محدود
شدن دید به افق های کوتاه تری می گردد.
|
یکی
دیگر از ویژگی های این طرح معابر فرعی است که میدان یا پلازای مرکزی پروژه را به
بافت اطراف متصل می کند. سعی شده است این معابر در راستای معابر موجود در بافت
اطراف باشد تا پیوستگی محله با احداث این ساختمان از بین نرود.
ب)
مقیاس کلان معماری
یکی
از مشکلات برنامه این پروژه دو بخشی بودن آن به واسطه خیابان میانی سایت می باشد. این
معضل به همراه نداشتن فضایی مناسب برای تقسیم کاربری ها و تامین دسترسی ها منجر به
این راه حل گردیده است که فضایی نیمه باز در میان پروژه ایجاد گردد تا ضمن اتصال
دادن طبقات دو بخش ساختمان، فضایی ساباط مانند در قلب پروژه شکل گیرد که تقسیمات
عملکردی و فضاهای باز و نیمه باز پشتیبان را تامین کند. این گونه برخورد با فضاهای
نیمه باز در بازارهای سنتی و خصوصاً بازار سنتی قم نیز مشاهده می شود.
|
معضل
دیگری که فرم ساختمان در راستای جواب گویی به آن طراحی شده است، کمبود فضای سبز و
باز در پروژه به دلیل سطح اشغال تقریباً صد در صدی پروژه می باشد. به همین دلیل در
طبقات بالایی این پروژه از ایده حیاط های مطبق استفاده شده است تا بتوان فضای سبز
یا شش های پروژه را در آنها مستقر کرد. با این تدبیر مجموعاً سطح فضای سبزی معادل
با سطح بام پروژه خواهیم داشت ولیکن با این مزیت که فضای سبز به اتاق های هتل و
فضاهای اداری نزدیک شده است و نقش حیاط را برای آنها ایفا می کند.
|
به
دلیل تعداد طبقات تجاری زیاد پروژه، هر چه به طبقات بالاتر می رویم از ارزش فضاهای
تجاری کاسته می شود و فضای تجاری را به فضایی مرده یا به فضاهایی با شکل تجاری ولی
عملکرد اداری تبدیل می کند. برای جلوگیری از این موضوع و با استفاده از طول زیاد
زمین، طبقات تجاری به صورت شیب راه طراحی شدند تا مراجعین بخش تجاری بدون استفاده
از دسترسی های عمودی و به صورت نا محسوس به طبقات بالاتر هدایت شوند.
|
دو
بخشی شدن پروژه در طبقات باعث شده است تا در طبقات با کاربری هتل و اداری فقط و فقط
یک جبهه نما آن هم از یکی از دو بخش ساختمان به حرم دید داشته باشند و مابقی فضاها
از این دید محروم هستند. به منظور تامین دید عمومی برای استفاده کنندگان از همه
فضاها شکاف هایی در احجام طبقات بالا به وجود آمده است تا هم از ساختمان بلوک بی و
هم از راهروهای ساختمان بلوک آ بتوان حرم مطهر را مشاهده نمود.
|
ج)
مقیاس خرد معماری
اقلیم
گرم و خشک قم از یک طرف و نیاز به پوشش داشتن سطوح شفاف برای جلوگیری از اشراف و
تسلط ساختمان به بافت کوتاه مرتبه اطراف باعث شده است در این طرح پوسته نیمه
پایینی به صورت کاملاً صلب و از آجر (به دلیل استقرار فضاهای تجاری در پشت آن و
عدم نیاز به نور طبیعی) و نیمه بالایی ساختمان به صورت دو پوسته طراحی گردد. پوسته
دوم بخش اداری و هتل به منظور ایجاد یک عنصر شهری شاخص و همچنین در نظر گرفتن
مسائل اقتصادی پروژه از ریسمان در نظر گرفته شده است که وقتی به شکل طبیعی خود و
در کشش آویزان می شود، می تواند نقوش هندسی متناسب با بافت و موقعیت پروژه را
تداعی کنند.
|
دسترسی
به هتل و لابی آن از طریق رمپی که خودروهای خاص را از سطح خیابان شمالی به سطح
شیبدار میدان یا پلازای شهری میانی پروژه می رساند، مهیا شده است. این رمپ دسترسی
علاوه بر این عملکرد، دسترسی اضطراری به سطح میدان را مهیا می کند. تقریباً بجز
این روش، انتخاب دیگری برای ورود به هتل وجود ندارد چراکه خیابان های 12 متری دو
طرف مناسب برای ورودی هتل نیستند و خیابان مرکزی پروژه به دلیل عدم اختصاص باند
کندرو نمی تواند محلی برای توقف داشته باشد. استقرار لابی هتل در یکی از دو ضلع
شمالی و جنوبی نیز باعث طول زیاد راهروهای دسترسی آن در طبقات می گردد.
از
نقطه نظر کاربری طبقات و جانمایی فعالیت ها تغییراتی نسبت به برنامه فیزیکی طرح
اعمال شده است که مهمترین آنها انتقال آمفی تئاتر و فضاهای کنفرانس به طبقات
زیرزمین اول و دوم و به بخش میانی پروژه و به جای آنها اضافه شدن رستوران و فضاهای
پذیرایی مجلل در طبقه نهم می باشد. این جابجایی به این دلیل صورت گرفته است که
فضای آمفی تئاتر و سالن های سخنرانی هم فضایی بسته می باشند و از دید و منظر اطراف
بی بهره هستند و هم فضاهایی هستند که از نظر راه های خروج نقطه بحرانی پروژه محسوب
می شوند. بنابرین استقرار آنها در طبقه نهم منطقی به نظر نمی آید.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|
.
|