ایا معماری یا معماری ها بایستی انسان ها را به مثابه فاعل شناسا لحاظ ک[ن]ند؟ ایا معماری می تواند ادعا کند یک کلیت مستقل است که بر زمین می نشیند؟ ایا معماری الزاما بایستی یک اشنای کامل باشد یا بایستی تلاشش را بر اشنایی زدایی با پیرامونش و یا جتی اشنایی زدایی از خود معماری مقرر دارد؟ تعامل معماری و مقیاس چه محصولی می افریند؟ معماری یا معماری ها کجا گم می شو[ن]د و کجا رد خود را بر شهر ثبت می ک[ن]ند؟ ایا معماری ها عملا می توانند به واسطه اختلاف، جدایی و تفاوت به هم پیوند بخورند؟
10 قطعه ساده در ستایش غریبگی تلاش می کند نشان دهد در بلندای تاریخ، معماری در تلاش انتقادی برای فاصله گذاری با تمام لایه های مفهومی درون دیسیپلینار تدقیق و تعریف شده است و بارزه ای که اثر ساخت پذیر را به معماری بدل کرده است همین فاصله گذاری عامدانه و اگاهانه و ژنتیکی است که در غایت خود معماری را به یک پدیده آلترناتیو تبدیل می کند.
این درسْگفتار عصرگاهی که سومین درسگفتار از این مجموعه ده گانه در قالب
کارگاهْ مسابقه قوام الدین شیرازی است، با ارائه ای از آرش بصیرت یکشنبه مورخ 3 اردی بهشت 1396 راس ساعت 18 در سالن آمفی تئاتر حوزه هنری استان فارس واقع در ضلع جنوبی باغ جنت شیراز برگزار خواهد شد.
لازم به ذکر است حضور برای عموم ازاد خواهد بود.