فلسفهی
موریس مرلوپونتی (1691– 8091) بر کارِ طراحیِ طیف وسیعی از معماران، از استیون هال
گرفته تا پیتر زومتور تأثیر فراوانی داشته و همچنین بر بسیاری از مکتبهای مشهور در نظریهی معماری، همچون آراء دالیبور وِسلی در کمبریج
انگلستان؛ کِنت فرمپتن، دیوید لِتِربَرو و آلبرتو پِرز گومز در آمریکای شمالی و
یوهانی پالاسما در فنلاند اثر گذاشته است.
مرلوپونتی بر این باور بود که تجربهی آدمها از جهان، تجربهای که از درگیریِ بدنیِ مستقیم با جهان به دست میآید، ارزشی بس بالاتر از درک و فهمی که از طریق نظامهای انتزاعیِ ریاضیات، علم تجربی یا تکنولوژی ذرهذره گرد میآید، دارد.
این کتاب خلاصهای است از آنچه فلسفهی مرلوپونتی میتواند بهخصوص به معماران عرضه کند. این کتاب نشان میدهد که تفکر معمارانه را در کجای آثار مرلوپونتی میتوان پیدا کرد و رابطهی آن را با درونمایههایی از فلسفهی او مانند مکان، حرکت، مادیت و خلاقیت آشکار میکند. همچنین کتابهای مهم او را معرفی میکند، به روشن شدنِ واژگانِ دشوارِ او یاری میرساند و ارجاع سریع به دیگر متنها در این زمینه را میسر
میسازد.
جاناتان هیل دانشیارِ رشتهی نظریهی معماری در دانشگاه ناتینگمِ انگلستان است.
این کتاب توسط گلناز صلح کریمی ترجمه و توسط کتاب فکر نو و با فهرست زیر منتشر شده است:
مرلوپونتی
برای معماران
پیشگفتار
ویراستار مجموعه
مقدمه
پدیدارشناسی و معماری
مرلوپونتی و معماری
موریس مرلوپونتی که بود؟
//
فصل اول: فضای تجسد یافته
آن چیزی نیست که شما تصور می کنید
شاکله های بدن
شناخت حرکتی
مکان و حافظه
از باهاوس تا کولهاس
بدن اجتماعی
از بدن امتدادیافته تا ذهن امتدادیافته
//
فصل دوم: فرم بیانگر
تقدم احساس
دیدن را بیاموزیم
ضخامتِ زمان و عمق فضا
فرم بدنی اشیا
معماریِ همدلی
//
فصل سوم: تکتونیک و مواد اولیه
جسمِ جهان
دوچندانشدگیِ
دوگانهانگاری؟
بازگشت پذیریِ جسم
اندیشهها
و چیزها
معماری بازگشتپذیر
مادیتِ زنده و اخلاق زیست محیطی
//
فصل چهارم: خلاقیت و نوآوری
از گفتارِ گفتهشده
تا گفتار گویا
دیدن از طریق نقاشی کشیدن
زبانِ تجربه
در فاصلهی
میان خودانگیختگی و تکرار
بازگشت به اصل
روشهای
مادی
استفادهی
مجدد و تفسیر مجدد
//
فصل پنجم: «هیچچیز
ورای تجسدیافتگی نیست»