یک بار رانندهتاکسیای که مانند بسیاری از تاکسیرانان توکیو موهایی جوگندمی
داشت، از من خواست سنش را حدس بزنم. من که سعی میکردم ادب را رعایت کنم، گفتم ۶۴ساله است. خندید و گفت: “۸۲ سالمه.”
چنین اعترافی اغلب حس اعتماد مسافر را از بین میبرد. اما در توکیو که
تقریباً یکچهارم جمعیت بیش از ۶۵ سال سن دارند، کارکردن تا این سن تنها
تلاشی فردی محسوب نمیشود و کمکم به ضرورتی اجتماعی تبدیل میگردد.
ژاپن که بالاترین نسبت افراد بالای ۶۵ سال را در جهان دارد، در پذیرش کهنسالی بهعنوان پدیدهای شهری از
دیگر کشورها جلوتر است. پایتخت ژاپن نمونۀ خوبی از محیط شهری مناسب برای سالمندان
است؛ مثلاً در ساختمانهای عمومی یا ایستگاههای قطار بهندرت پلهای دیده میشود
که در کنارش سطح شیبدار یا آسانسور نباشد. همه چیز از چراغ راهنما تا آسانسور تا
خودپرداز با آدم حرف میزنند و اغلب صدای تیزی دارند. برخلاف آنچه بسیاری از
بازدیدکنندگانِ خارجی تصور میکنند، ژاپنیها این کارها را برای خودنمایی نمیکنند؛
بلکه میخواهند مطمئن شوند افرادی که ضعف بینایی دارند نیز علائم و توصیهها را دریافت
میکنند.
بهشکل سنتی همیشه نبض شهر در دست جوانها بوده است و این گروهْ با
نیرو، ابداع و تغییر قریناند. اما پا به سن گذاشتن با پناهبردن به یک زندگی
آرامتر در حاشیۀ شهر یا مناطق روستایی همراه است. البته
درنتیجۀ توسعۀ اقتصادی و پیشرفت مراقبتهای بهداشتی در قرن بیستم، جهان شهرنشینتر
و کهنسالتر میشود. این دو چالش با هم جمع میشوند و پدیدۀ جدیدی را ایجاد میکنند:
شهرهای نقرهفام.
تا سال ۲۰۲۰، جمعیت جهانیِ افراد بالای شصت سال برای
اولین بار از بچههای زیر پنج سال بیشتر میشود. سازمان بهداشت جهانی تخمین میزند
که تا سال ۲۰۵۰، تعداد افراد شصتساله و مسنتر در جهان،
دومیلیارد نفر باشد؛ یعنی بسیار بیشتر از ۸۴۱ میلیون
نفر امروزی.
در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی
جمعیت افراد کهنسال در شهرها با سرعتی بیش از مناطق غیرشهری رشد میکنند. در لیسبون، میلان، بارسلونا و توکیو، هماکنون حدود یکچهارمِ جمعیت، بالای
۶۵ سال سن دارند. بر خلاف تصورات عامیانه، این
مشکل تنها برای ژاپن و اروپا نیست: انتظار میرود تا سال ۲۰۵۰، جمعیت ۶۵ساله و مسنتر در کشورهای درحالتوسعه بیش
از سه برابر شود و از نرخ رشد جهانی بیشتر باشد. بهگفتۀ سازمان بهداشت جهانی، طی
پنج دهۀ آتی، ۸۰ % افراد بالای شصت سال در کشورهای درحالتوسعه
زندگی خواهند کرد.
سالخوردگی جمعیت جهانی چیزی است که باید بزرگ داشته شود؛ زیرا نشانگر
توسعۀ استانداردهای زندگی است که سبب شدهاند امید به زندگی از ۴۷ سال در دهۀ ۱۹۵۰ به ۷۰ سال امروزی افزایش یابد. در همین حال، نرخ تولد کاهش یافته و این سبب
شده است نسبت جمعیتِ مسنْ بیشتر شود. در بیشتر کشورها، پیش از پایینآمدن میزان
باروری، مرگومیر کاهش یافت و سبب ایجاد نسلی موسوم به “انفجار جمعیت” شد که
نسلهای پس از آن فرزندانی کموکمتر داشتند.
در شهرهایی با رشد آهسته این تأثیر شدیدتر است: در توکیو، میلان و
بارسلونا، تعداد افراد بالای ۶۵ سال حدوداً دوبرابرِ تعداد افراد زیر
چهارده سال است. میتوان گفت این شهرها، پیرترین شهرهای
جهاناند.
در مقابل، شهرهایی چون شانگهای، سئول و مسکو شاید تقریباً جوان باشند؛
اما جمعیت پیر آنها بهسرعت درحالرشد است. بهگزارش گروه مشاورۀ طراحی شهردار،
پیشبینی میشود تا ۲۰۳۵ در لندن که هماکنون ۳۲% جمعیت آن کمتر از ۲۵ سال دارند، تعداد افراد بالای شصت سال ۴۸% اما جمعیتِ زیر شصت سال تنها ۱۲% افزایش یابد.
دستۀ سوم شهرهایی هستند که هنوز غالب جمعیت آنها جواناند و با سرعتی
کندتر پا به سن میگذارند. اما این شهرها نیز در آینده با تغییرات جمعیتشناختی مشابهی
مواجه خواهند شد. ژوهانسبورگ که ۴۱% جمعیت آن کمتر از ۲۵ سال دارند و تنها ۴% از جمعیت، ۶۵ ساله به بالا هستند، یکی از این شهرهاست.
شهر چطور میتواند از کهنسالیِ سالم حمایت کند و درعینحال مرکزی
بانشاط برای فرهنگ، تجارت و نوآوری باقی بماند؟ سازمان بهداشت جهانی، شهر “دوستدار
سالمند” را اینگونه تعریف میکند: “شهری که با بهینهسازی فرصتها برای ارتقای
سلامت، حضور در جامعه و امنیت، کیفیت زندگی افراد را در سالمندی تضمین کند.” با
افزایش دسترسی به جامعه و زیرساختهای شهری میتوان تضمین کرد که سالمندان در محیط
کار، خانواده و زندگی مدنی فعال باقی بمانند و محصول دانش و تجربۀ خود را برداشت
کنند. همچنین جوامع روبهپیری فرصتهایی را برای نوآوری و درنتیجه رشد ایجاد میکنند.
اما شهرهای روبهپیری با چالشی مواجهاند. لازم است این شهرها توازنی
میان نیروی کارِ درحالکاهش و هزینههای افزایشیافتۀ مراقبت بهداشتی و اجتماعی
برقرار سازند. در کلگری که تنها ۲% افراد سالمند بهعنوان نیروی کار مشارکت
دارند، برای استخدام کارکنان بازنشسته در پروژههایی با زمان محدود و نیازمند مهارتهای
خاص برنامهریزی شد. هلسینکی برای پاسخگویی به نیاز روزافزون برای مراقبت و نگهداشتن
هرچهبیشترِ افراد در خانههای خود، برنامهای آزمایشی را آغاز کرده که هماهنگ با
بودجۀ شخصی افراد، خدمات خانگی سفارشی را توسط انجمنهای عمومی و خصوصی و
داوطلبانه عرضه میکنند.
همچنین شهرها بهناچار با افزایش تعداد افرادی مواجه میشوند که از
مسائل ترکیبی جسمی و ذهنیِ وابسته به سالمندی رنج میبرند. در ژاپن تصادفات روی خط
آهن وابسته به اختلال حواس روبهافزایش است. این مسئله سبب شده است فروشگاهها در
اوساکا متعهد شوند که از افرادِ دچار اختلال حواس حمایت کنند. این مغازهها
کارکنان خود را آموزش میدهند تا به افراد مسن که سردرگم به نظر میرسند، کمک کنند.
توازن میان علایق نسلهای مختلف دشوار خواهد بود: سال گذشته، توکیو
یکی از قوانین خود را اصلاح کرد تا دیگر سروصدای بچهها آلودگی صوتی قلمداد نشود.
این تصمیم زمانی بود که شکایات متعدد ساکنان سالمندی که نزدیک مدارس زندگی میکردند،
مورد تأیید قرار گرفت و درنتیجه در شهری که امکانات مراقبت از کودکان در آن بهشدت
کمبود دارد، از ساخت آسایشگاههای جدید برای سالمندان ممانعت شد.
البته بهگفتۀ فلوریان کولبچر، مدیر و بنیانگذار موسسۀ “تحقیقات
دربارۀ سالمندی و جامعه” در دانشگاه شیان جیاتنگ لیورپول، افراد سالمند که در این
مقاله منظور افراد بالای ۶۵ سال است، گروهی یکدست نیستند. وقتی
افراد پا به سن میگذارند، سبک زندگی و ظرفیتهای جسمی و ذهنی و علایق فردیشان
بیشتر با هم متفاوت میشود. یعنی بعضی به مراقبت ۲۴ساعته نیاز دارند و بسیاری دیگر در عرصۀ تجارت فعالاند و در میدان
ماراتن میدوند. مبارزه با سالمندی و تصویر افراد مسن بهعنوان آسیبدیدگان جسمی و
ذهنی یا حتی افراد بیاستفاده، یکی از چالشهای بزرگ در توسعۀ شهری است که در آن
افراد سالمند میتوانند تماموکمال زندگی کنند و مهارتها و خِرد اندوختۀ خود را
بهخوبی در اختیار دیگران قرار دهند.
باوجوداین، از نظر آماری احتمال ناتوانی و بیماری در افراد سالمند
بیشتر است و اکثر ما با افزایش سن از نظر جسمی ضعیف میشویم. طبق گزارش سازمان همکاری
و توسعۀ اقتصادی، ازآنجاکه بیتحرکی میتواند سیر افت جسمی را سرعت بخشد و به پوکی
استخوان، چاقی و سایر مشکلات سلامت ختم شود، مسئولان شهری باید افراد را به پیادهروی
و دوچرخهسواری تشویق کنند تا از افت قدرت و تناسب اندام همزمان با افزایش سن
جلوگیری کنند. یوکوهاما، شهری نزدیک توکیو، با همین هدف برنامهای برای پیادهروی
تدارک دیده که به افراد بالای چهل سال گامشمار رایگان میدهد و بهازای مسافت طیشده
به آنها جایزه میدهد. تاکنون ۱۵۲، ۶۷۰ نفر ثبتنام
کردهاند و ۹۲، ۱۶۸ تن از شرکتکنندگان
بیش از ۶۵ سال سن دارند.
ازآنجاکه نزدیکیِ زیاد به مغازهها و پارکها با جابهجایی بیشتر در
ارتباط است، شاید برای دوران سالمندی، شهرهای کوچک با شبکۀ حملونقل عمومیْ سالمتر
از نقاط روستایی باشند؛ چراکه در این نقاط برای رفتوآمد، اتومبیل شخصی ضروری است.
در مطالعهای در پورتلند، تراکم سکونتی با پیادهرویِ بیشتر ارتباط داشت؛ درحالیکه
در مطالعهای دیگر در بوگوتا دریافتند که برخورداری از مسیرهای ویژۀ پیادهروی در
آخر هفته با پیادهروی بیشتر در میان ساکنان سالمند مرتبط است.
اما جنبۀ منفی زندگی شهری میتواند فقدان ارتباطات فردی باشد. تنهایی
مشکل بزرگی برای افراد مسن است که اغلب در شهرها اصلاً دیده نمیشوند. برخی از این
سالمندان آنقدر نحیف و از نظر جسمی ناتوان هستند که نمیتوانند بهتنهایی در سطح
شهر رفتوآمد کنند. برخی دیگر انگیزه، توانایی مالی یا دسترسی لازم برای حضور در رویدادهای
اجتماعی را ندارند. بسیاری نیز تنها زندگی میکنند. همانطور که سازمان بهداشت
جهانی اشاره دارد، ظاهراً سالمندان ارتباط انسانی را بر سیستمهای خودکار ترجیح میدهند؛
درنتیجه “شهری هوشمند” که در آن افراد بیشتر با صفحهای لمسی روبهرو میشوند و
نه چهرهای انسانی، ممکن است برای سلامت ذهنی سالمندان مضر باشد.
اما فناوری میتواند به شیوههایی مورد استفاده قرار گیرد که تنهایی
را کاهش دهد. بشیکتاش، شهری در ترکیه که جمعیتِ بالای ۶۵ سال آن دو برابرِ این جمعیت در باقی نقاط کشور است، “سرویس سلامت” را
در ۲۰۱۳ عرضه کرد. از طریق این سرویس شهروندان مسنتر
میتوانند تنها با فشار یک دکمه، خدماتی چون غذا یا کوتاهی مو را سفارش دهند، با
دوستان و خانوادۀ خود تماس بگیرند یا حتی به اورژانس زنگ بزنند.
کار راهی برای غلبه بر تنهایی است. گروه مشاورۀ طراحی شهردار در لندن
اخیراً گزارشی منتشر کرده است که از ایجاد “فرهنگ اولیۀ بینانسلی” حمایت میکند.
این فرهنگْ سالمندان باتجربه را با پیمانکاران جوان مرتبط میسازد. این گزارش
همچنین تأیید کرد که بسیاری از افراد مسن بالقوه میتوانند خود پیمانکار باشند.
لیسبون دانشگاه سالخوردگان را تأسیس کرده است. درِ این دانشگاه به روی افراد
بالای پنجاه سال باز است و داوطلبان سالخورده دربارۀ فعالیتهای هنری یا علوم
رایانه سخنرانی میکنند؛ دانشگاه فنی لیسبون برای افراد بالای پنجاه سال کلاسهایی
برگزار میکند که درنهایت به دریافت مدرک علوم، فناوری یا شهروندی ختم میشود. در منچستر
میان مرکز سالمندیِ بهتر و مجمع عالی مشترک منچستر همکاری جدیدی صورت میگیرد که
هدف از آن پیشرفت و اشتراک رویکردهای نوآورانه برای مهار نابرابریهای اجتماعی،
اقتصادی و بهداشتی در سنین بالاتر است. این همکاریْ حمایت از افراد دارای پنجاه
سال سن و بالاتر برای ورود دوباره به بازار کار را در برمیگیرد.
بهعلت میزان اندک تولد و فقدان مهاجرت کلان در ژاپن، بهطور تخمینی
تا سال ۲۰۲۲ بهازای هر فرد بالای ۶۵ سال تنها دو نیروی کار در این کشور فعال خواهند بود. البته ژاپن یکی
از بیشترین نرخهای مشارکت کاری سالمندان در جهان توسعهیافته را دارد: ۲۹.۳% مردان بالای ۶۵ سال در
این کشور مشغول به کار هستند؛ درحالیکه این نرخ در آلمان ۸.۲% و در فرانسه ۳.۲% است. برخی بهخاطر نیاز مالی کار میکنند؛
اما بسیاری چنین مشاغلی را بدین خاطر میپذیرند که کار در فرهنگ ژاپن با اعتمادبهنفس
و هدفِ زندگی ارتباطی تنگاتنگ دارد.
این واقعیتی آشکار در خیابانهای توکیو است و تنها درخصوص رانندهتاکسیهایی
که در دهۀ هشتمِ زندگی خود هستند، صدق نمیکند. بسیاری از مردان بازنشسته کاری
پیدا میکنند، نردهها را رنگ میزنند، مسئول محل پارک دوچرخه میشوند یا حتی در
تعمیرات جادهای مشارکت میکنند. در آنجا کارشان این است که نشانۀ شبرنگی را تکان
دهند تا به عابران پیاده و موتورسواران هشدار دهند چالهای در پیادهرو است.
کار بکنند یا نه، سالمندان در سالهای آینده حضوری فراوان در
شهرهایمان خواهند داشت. چیزی که می توانیم به آن امیدوار باشیم این است که پیریِ
جامعۀ ما آن طور که فکر می کردیم هم بد نباشد، همان طور که امید داریم پیری خودمان
هم به آن بدی که در جوانی مان از آن می ترسیدیم نباشد و اینکه با حمایت دوجانبۀ
دولت و اجتماع، با سالمندی، رنگ شهرهایمان نقرهای شود و نه خاکستری.