پل لوئیس در مقاله ای تحت عنوان فیکشن قوی تر از
واقعیت است؛ چگونه الگوریتم های یوتیوب حقیقت را منحرف می کنند، در روزنامه گاردین،
بر الگوریتم های مخفی ولی نهادینه شده در یوتیوب موکد می شود و تلاش می کند تا نقش
یوتیوب در شکل دادن به عقیده عمومی در انتخابات ریاست جمهوری 2016 را تدقیق نماید.
به گمان پل لوئیس نقش یوتیوب در انتخابات در مقیاس وسیعی لابه لای توجهی که به نقش
فیس بوک و توییتر شده است گم شده. یافته های پل لوئیس شگفت آورند. عنوان مقاله از
گفته های یکی از کارمندان سابق یوتیوب گرفته شده است:"در یوتیوب، فیکشن از
واقعیت قوی تر است." انچه از پی می اید بخش هایی از این مقاله است که در ای فلاکس به چاپ رسیده:
نزدیک به یک و نیم میلیارد نفر در سراسر جهان مخاطب یوتیوب هستند؛ چیزی بیش از
تعداد صاحبخانه هایی که تلویزیون دارند. انچه ان ها مشاهده می کنند، به واسطه
الگوریتم ها شکل گرفته است، الگوریتم هایی که 20 کلیپ مشابه بعدی را تنظیم و رتبه
بندی می کنند، کلیپ هایی که تمامی شان با کلیپ های قبلی مشابهت های ساختاری و محتوایی
دارند و البته این فرایند بدان سبب اعمال می شود که شما به لحاظ اماری مدت زمان
طولانی تری پای صفحه نمایش میخکوب شوید و زمان بیشتری را صرف مشاهده کلیپ ها کنید.
ادم هایی از داخل کمپانی یوتیوب برای من توضیح می دهند که چگونه این الگوریتم تنها
و مهمترین موتور رشد یوتیوب است. در یکی از معدود توصیفاتی ـ مقاله ای آکادمیک در
مورد طراحی شبکه های عصبی عمیق الگوریتمی ای که به پردازش حجم عظیم داده ها و
ویدئوهایی می پردازد که مردم به تماشایشان می نشینند ـ که بر چگونگی کارکرد یوتیوب
و صورت بندی ای که یوتیوب بر مدار ان عمل می کند نوشته شده مهندسین یوتیوب می
نویسند:"الگوریتم یوتیوب یکی از بزرگ مقیاس و پیچیده ترین سیستم های از پیش
جهت گرفته شده صنعتی موجود است."
در
مورد تاثیر فیسبوک و توییتر بر سیاست خیلی قلمفرسایی شده است، اما طی ماه های اخیر
بسیاری از دانشگاهی یان به گمانه زنی بر نقش الگوریتم های یوتیوب در پردازش غلط
اطلاعات حین انتخابات ریاست جمهوری 2016 پرداخته اند. زینب توفکسی؛ یکی از شناخته
شده ترین جامعه شناسان و منتقدین حوزه تکنولوژی در ماه اکتبر در توییتر خود
نوشت:" یوتیوب مهمترین داستان نادیده گرفته شده 2016 است. . . الگوریتم های
جست و جویی و پیشنهاد دهنده یوتیوب موتورهای توزیع و پردازش اطلاعات غلط
هستند." حال پرسش اینجاست که چگونه الگوریتم از پیش جهت گرفته یوتیوب در راستای تولید
محتوای مخدوش جهت گرفته و توسعه پیدا کرده است؟ و این وضعیت جدید چه بر سر سیاست
خواهد اورد؟