زنان عضوی موثر در جامعه طراحی محسوب می شوند که قابلیت انجام
کارهای خلاقانه و الهام بخش در زمینه های معماری، طراحی و برنامه ریزی شهری را
دارا می باشند. با این حال، حتی با ظهور جنبش زنان نیز مشارکت های آنان در عرصه های
مختلف مورد سوال و مقایسه قرار می گیرد یا ناچیز شمرده می شود.
مجله متروپولیس با مروری بر تاریخ فمینیسم در معماری، به دورانی
اشاره می کند که حامیان حقوق زنان شاهد پیشرفت های چشمگیری در این عرصه بوده اند و
علاوه بر آن، یادآور دفعاتی است که زنان فرصت هایی را نیز از دست داده اند.
میمی زایگر از نویسندگان مجله متروپلیس در خطاب به معماران زن چنین
بیان می نماید: من شما را می بینم... من شما را مشغول به انجام کارهایی سخت و
طاقت فرسا یا در حال طراحی کفش های کمپانی نایک، مدیریت یک مجموعه، تدریس و نویسندگی
می بینم. همچنین شما را به عنوان شخصی می بینم که قادر به اداره نمودن شرکت ها و
ریاست بر مدارس معماری است. از طرفی شما را در حال کار با نرم افزار راینو یا به
نوعی پردازش برنامه ای رایانه ای و حتی برقراری تعادل بین کار و زندگی می بینم...
اگر ما نتوانیم خودمان را ببینیم چه کسی ما را خواهد دید؟
با وجودی که در طول دو دهه گذشته بر شمار معماران زن افزوده شده است
اما روز به روز شاهد آن هستیم که تاثیر
کار آنان در این حوزه نسبت به مردان فراتر می رود. دسپینا استراتیگاکس، استاد
مدرسه معماری و برنامه ریزی بوفالو کتابی را در سال 2016 با عنوان "زنان
معمار کجا هستند؟"، منتشر نمود. طبق اظهارات او، این سوال را جهت تحریک
خوانندگان در کتاب خود مطرح نموده است، زیرا دریافت که مردم و تاریخ از غنا و
ویژگی خاصی برخوردارند که تا به امروز با بازتاب آنها در موزه ها و نشریات مواجه
نشده است.
شاید بتوان
نمایشگاه سال 1970 را با عنوانی چون" زنان در معماری آمریکا: چشم اندازی
معاصر و تاریخی"، از نخستین تلاش ها برای معرفی زنان در عرصه معماری دانست .
این رویداد به طور دقیق در سال 1977 در موزه بروکلین توسط انجمن معماری نیویورک و
مرکز اسناد تازه تاسیس آن در زمینه معماری زنان، برگزار گردید. نمایشگاه با وجود
شمار زیادی میز نقشه کشی، تبدیل به صحنه بزرگی برای معرفی زنانی شد که در طول
تاریخ و دوران معاصر در صنعت معماری مشارکت داشته اند.
در پاسخ به این سوال که "زنان
معمار کجا هستند" باید بگوییم به دلیل وجود آثاری برجسته و ستارگانی چون زاها
حدید، جین گَنگ و الیزابت دیلر، زنان اسیر و گرفتار در دامی هستند که بر مبنای آن
تنها راه دیده شدن خود را در ارائه کارهایی فوق العاده چشمگیر می دانند. در کنار
وجود سیستم ستاره محور" سیستمی که طراحان را تبدیل به بت های جهان معماری می نماید"،
شرایط فرهنگی و تاریخی نیز مردم را از شناخت معماران و طراحان زن بازداشته است. از
طرفی شرایطی چون تبعیض جنسیتی، نژادپرستی، گرایش جنسی، دسترسی محدود به مدارس
معماری، عدم آموزش فنی و مسئولیت های مربوط به کارهای خانه، عرصه را برای شناخت
زنان در معماری تنگ نموده است.
سوزانا توره، سردبیر نشریه کاتالوگ
معماری آمریکا چنین بیان می نماید: از میان زنانی که در مهمترین دفاتر معماری
مشغول به کار هستند چه تعدادی از آنان متاهل اند یا زمان لازم را برای پیشبرد و
لذت بردن از زندگی شخصی خود دارند؟ درواقع تا زمانی که تغییراتی اعمال نگردد و
زنان تقریبا به اندازه مردان آزاد نباشند که بتوانند آن انرژی را که نیاز است به
حرفه خود اختصاص دهند؛ مشکلات ناشی از تطبیق دادن خود با ضروریات زندگی شخصی و
حرفه ای همچنان به عنوان مانعی بزرگ بر سر راه آنان قرار خواهد گرفت.
امروز، جهان نسبت به شیوه های فمینیستی آگاه تر است.
از این رو مردم، آگاهی بیشتری نسبت به طراحان، مشاوران و سازندگان زن دارند و این
آگاهی حتی مواردی چون برابری جنسیتی، هویت جنسی و مسائل نژادی را نیز در بر می گیرد.
شایان ذکر است که میمی زایگر از نویسندگان فعالِ حوزه ی تاریخ فمینیسم در معماری
است و در مقاله کامل خود، با اعضای اصلی جنبش زنان که به ایجاد تغییر در صنعت
طراحی و معماری کمک کرده اند، مصاحبه می نماید.