در نگاه به گذشته ی هانا اِستارکی،
عکاس ایرلند شمالی، صحنه سازیِ سینماتیکِ زندگی روزمره شهری، نقشی اساسی دارد. این
چاپ جدید و جالبی که توسط مجموعه مک بوکز منتشر شده، با مقدمه ای از شارلوت کوتونِ
نویسنده، شامل تصاویر مهمی از زنان در طول 20 سال می باشد، از عکسهای اولیه در بِلفاست
گرفته تا مستندات راهپیمایی سال 2017 در لندن.
تصاویر اِستارکی که دیدگاهی از نوشته ی
فلانر یا زنِ پرسه زن را به عاریه گرفته، تعریف سوزان سانتاگ از عکاس را به یاد می
آورد که عکاس را به عنوان "عابری مسرور" می دانست. یعنی کسی که
"نسخه ای مسلح، از عابری تنها است که در حال شناسایی، کمین کردن و پرسه زدن
در دوزخ شهری است."در این اثر، دیدگاهی زنانه از طریق کارهای روزمره مانند نوشیدن
قهوه در یک کافه یا نشستن در اتاق انتظار، نشان داده می شود.
سوژه های اِستارکی که غالباً در محیط
های انفرادی به تصویر کشیده می شوند، در تقابل با نماهای مدرنیستی و مینیمالیستی
قرار می گیرند، جایی که حیاط ها، استودیوها و لابی های هتل ها تبدیل به آینه هایی موقت
و موانعِ انسان ساخت می شوند، شاید این نشان دهنده مشکلات روزمره زنان این شهر
باشد. استارکی می گوید: "من بیش از حقیقت عکاسی به حقیقت روانشناختی علاقه
مند هستم. تصاویر من بر پایه احساسات ساخته شده اند. هر عنصر به گونه ای طراحی شده
است که ضریبِ هوشیِ احساسیِ یک ایده را به وجود آورد و باعث همدلی در بیننده شود.
"
ترکیب بندی، از فیگور هایی در زمینه
های نامرتبط، از فضایی که مبلمان ها کنار هم می سازند و یا از تصویری که از بازتاب
آینه خلق می شود، برای پیشبرد روایت های درونی هر شخصیت، استفاده می کنند. در
نتیجه اینکار باعث تقویت یک حسِ جداییِ عاطفی می شود. او می گوید: "من به این
فکر می کردم که چگونه وقتی زنان به تنهایی از خود عکس می گیرند، به جای این که
خودشان دیده شوند، تنهایی شان دیده شود." با انجام این کار، تصویربه عنوان نمایی
از تجربه زندگی زنانه، عمل می کند که بینشی است که اغلب توسط رسانه های اصلی نادیده
گرفته شدند. او می گوید: " تصاویر من نوعی اعتراض برابر تصاویری است که به
آسانی درباره یک زن تعبیر می شود که یا به طور آشکارا او را قوی جلوه می دهد یا از او سوءاستفاده می کند."
این امر را می توان در رویکرد محبوب و
در عین حال حرفه ای استارکی به موضوع هایش حس کرد: تصاویر او شخصیتْ محور هستند و ویژگی
های جنس زن را نه به عنوان یک فرد بلکه به
عنوان بخشی از یک جامعه گسترده به نام زن،
روایت می کنند. یکی از کارهایش، رپورتاژ خیابانی وی در سال 2009 را در شهرهای
مختلف اروپا می باشد. در این مجموعه، چشم افراد زیره عینک آفتابی تیره ای پنهاش
شده است، همانطور که شارلوت کوتون می گوید: "این ها سپرهایی آماده اند که جلوی
نگاه مشغول و خیره را می گیرند".
از این رو، نگاه زن در این کتاب حائلی است
بین واقعیتِ تجربه ی زندگیِ زنانه و انتظاراتِ تحمیل شده جامعه بر زنان، عمل می
کند. هانا استارکی می گوید: "من از زنان عكس می گیرم زیرا می خواهم تصاویرمتنوعی
را در آن بیرون ببینم، نه آنکه تصاویری تکراری به چشمم آیند. من به نحوه ارائه
آنها در دنیا علاقه مندم، زیرا نگرانم که اگر ایده ی هرچند کوچکی از آنچه که هستیم،
وجود داشته باشد، با ضعف در ارائه، ممکن است نتوانیم به پتانسیل کامل خود پی ببریم."