پروژه ی Archipelago یا مجمع الجزایر یک آزمایش در شیوه های جدید انتشار
دانش در رشته معماری است که توسط مجموعه ی "معماری فراموش
شده" Forgotten
Architecture راه اندازی شده
که از پویایی و تعامل یک بستر اجتماعی مانند فیس بوک و اینستاگرام برای بازیابی
پروژه های معماران ناشناخته و آثار استادانی که در حاشیه مانده اند بهره می برد،
در حالی که همچنان به کاوش درباره طرح های کوچکتر نیز می پردازد.
"فراموش شده" یک دنیای
مجازی است که بیش از ۱۱۰۰۰ نفر در زمینه های مختلف، از جمله معمارْ دانشجو، معمار
حرفه ای، معمارْ روزنامه نگار، عضو دارد. در اینجا موانع اجتماعی لغو می شود. انسان
ها، کاربرانی آزاد هستند تا در مورد سوالاتی نظیر: چرا فراموش شده است؟ یا توسط چه
کسی فراموش شده است؟ تعمق کنند. ما در حال ساختن روایتی از طریق پیوند اندیشه ها و
تفکرات هستیم، پروژه ای که فکر کردن به آن بدون وجود رسانه های اجتماعی غیر ممکن
می بود.
چه چیزی باعث شکل گیری پروژه "معماری فراموش شده" شد؟
"معماری فراموش شده" برای
مبتدیان متولد شد، تا آرزوی من برای کشف چیزهای جدید در زمینه معماری را تأمین
کند. بنابراین، به نظر من، کنجکاوی منشا این پروژه است. مفهوم آن نسبتاً ساده است،
این برنامه برای کشف پروژه های معماران فراموش شده یا کارهای جزئی استادان بزرگ می
باشد.
پروژه به عنوان یک نقطه تلاقی برای
گفتمان های مختلف دانشگاهی در تاریخ معماری، به منظور ترکیب کردن و مطابقت دادن با
مسیرهای آموزشی اعضا است. ما از قدرت ابزارهای دیجیتال مانند فیس بوک و سایر شبکه
های اجتماعی استفاده می کنیم، تا نه تنها دریچه ای برای پروژه های زیبا ارائه دهیم،
بدون اینکه به شما وقت بدهیم تا محرک های بصری را هضم کنید، بلکه منابع را از طریق
یک گروه جمع می کنیم تا یک تجربه جمعی ایجاد کنیم.
قدرت تصویر در گفتمان معماری برای شما
چیست؟
در مورد من، تصاویر برای پشتیبانی
موضوع بحث استفاده می شوند. این وسیله ای است که از طریق آن، کاربر شخصی با دیگران
ارتباط برقرار می کند و ابزاری برای درگیر شدن و آغاز گفتمان است. کمی شبیه
"اینجا را نگاه کن ، این چیزی است که من پیدا کردم".
از وقایع ملموس تا قلمرو ناپایدار
دیجیتال، منابع خود را از کجا تهیه می کنید؟
منابع من از زندگی واقعی ناشی می شود.
از تحصیلاتم، کتاب ها، کتابخانه یا مدرسه. بعضی اوقات از ترانه، بازدید از
نمایشگاه یا کشف هنرمند جدیدی که من از آن آگاه نبودم ناشی می شود.
مطمئناً من بسیار خوش شانس بودم که در
خانواده ای متولد شدم که در زمینه هنر و معماری به من آموزش فرهنگی دادند. با این
حال، من خودم تصمیم گرفتم که بعداً در زندگی کدام راه را دنبال کنم.
در رابطه با "معماری فراموش
شده"، بدون شک منبع اصلی الهام من آرشیو های Domus است. از همین جا بود که من کار خود را با همکاری در مرکز تحقیقات
آغاز کردم و تمام بعد از ظهرها را به جست و جو در این آرشیو گذراندم.
چگونه اینها را جمع آوری و سازماندهی
می کنید؟
اکنون که دیگر در تحریریه آنها کار
نمی کنم، از بایگانی دیجیتال Domus استفاده می کنم. من ساعت ها به دنبال پروژه های جدید
می گردم، و همچنین گاها مجبور به خرید کتاب می شوم. دور تا دور من پر از کتاب است.
پدرم به من یادآوری می کند که زندگی
فردی در سن من، چقدر سریع و متغیر است و اینکه چگونه مجبور خواهم شد با "همه
آن کاغذها" از خانه ای به خانه دیگر بروم.
بیشتر تحقیقاتم را روی مجلات در کتابخانه هایی
که می توانم در اینجا، یعنی میلان، به آن ها مراجعه کنم، متمرکز کرده ام. بیشتر بهDomus
، Casabella و Modo نگاه می اندازم. من
اخیراً، پس از آنکه الساندرو موندینی از دنیا رفت، مودو را کشف کردم، که بسیار دست
کم گرفته شده است.
منابع شما چگونه و تا چه اندازه بر
نحوه فعالیت شما به عنوان یک فرد خلاق تأثیرگذار است؟
به عنوان یک کاربر فیسبوک ، پلت فرم
مورد استفاده برای پروژه، من مجبور شدم از چهره خود را بر روی آن استفاده کنم. از
این رو، "معماری فراموش شده" به منزله بازتاب خود من، هم به عنوان یک
شخص و هم حرفه ام، است. من دیگر نمی توانم عنوان "مدیر
صفحه" را کنار بگذارم. شاید مرز بین من و شخصیت دیجیتال من، کمی بیش از حد محو
شده باشد.
آیا شما خود را گردآورنده می دانید؟
کاملا! من پروژه های فراموش شده
معماری و موارد حل نشده آن را جمع آوری می کنم. همچنین، من اکتشافات جدیدی را
گردآوری می کنم. این به لطف افرادی که به من کمک می کنند این آرشیو مسحورکننده را روزانه گسترش
داده و به آرامی در کنار هم بسازم، به دست می آید.
آیا می توانید یک مرجع یا طرح را
انتخاب کنید که کلید سفر خلاقانه شما بوده است؟
کشف رویه مارچلو دی اولیوو زندگی من
را تغییر داد. خانواده اهل فریولی ونیزیا، منطقه ای در شمال ایتالیا در مرز با
اسلوونی هستند. از کودکی به ساحل گرادو می رفتم، جایی که دی اولیوو در سال ۱۹۶۰ یک
مجتمع مسکونی برای تعطیلات به نام "Zipser" ساخت.
با ثبت نام در دانشگاه، من مطالعه کار
او را در زمان خودم شروع کردم و دنیای جادویی معماری ارگانیک او را کشف کردم. او
اشکال ریاضی سینوسی را دنبال می کرد و علاقه زیادی به علوم ریاضی داشت.
سپس، من فرصتی پیدا کردم تا ناشر،
لوکا سوسلا را، که در گذشته با دی اولیوو کار کرده بود، ملاقات کنم. همه چیز از آن
جا شروع شد که، یک روز او مقاله ای قدیمی را با عنوان " دی اولیوو، معمار
فراموش شده" به من نشان داد که روز مرگش در La Repubblica منتشر شده بود.
تجسم شما از توسعه این تحقیق چیست؟
من پروژه های زیادی در دست ساخت دارم
و همچنین تعداد بسیاری ایده نیز در سر دارم. گوش به زنگ باشید!
به نظر من مهمترین کاری که باید انجام شود پیروی از تلاشهایی است که باعث خوشحالی
و هیجان ما شود. چیزهایی زیبا ... فقط همین!