آرتور کوستلر در کتاب بدیعش، فرایند خلاقه The Creative Process ، اصطلاح چندْآمیزی bisociation را وضع کرده است و به نحوی مجاب
کننده تعبیرش از سازوکارِ خلاقیت، اکتشاف علمی و طنز را به روشنی شرح می دهد.
چندْآمیزی عبارت از فراهم اوردن عنصرهایی است که هرگز قبلا همْ جوار نبوده اند ـ و
اغلب مرتبطْ حساب نمی شده اند ـ طوری که چیزی نو، کارامد و یا طنزْآمیز بیافرینند.
چندْآمیزی دیالکتیکِ مارکسیِ اضداد نیست و
چیزهایی هم که فراهم می اورد لزوما تضادی ندارند ـ فقط انکه قبلا فراهم نیامده
بوده اند.
در اوایلِ بیگانه، خدمه ی سفینه با خلق و خوی خوش، مشغول غذاخوردن و گپ زدن اند که
یکباره جنینی عجیب الخلقه قفسه ی سینه ی یکی از مردها را می درد و در نتیجه، معرفی
ای سخت دراماتیک از موجودی که فیلم عنوانش را از او گرفته است ارائه می شود. در
اوایل نابودگر، رعد و برق، در اسمان کالیفرنیای جنوبی، می ترکد و می غرنبد و
ادونیسی سراپا برهنه روی پیاده رو متولد می شود. در 2001، سفینه ای با طرح و رنگ
خاص یک شرکت هواپیمایی معروف، بر یک ایستگاه فضایی گردان عظیم کناره می گیرد در
حالی که از حاشیه ی صوتی فیلم، والس دانوبِ آبیِ یوهان اشتراوسِ پسر به گوش می رسد
و مراد از پخش ان هر چه بهتر به تصویر کشیدنِ شکوه و زیبایی سفینه است؛ ناهم
زمانیِ تاریخیِ عناصر این همْ جواری هر چه می خواهد باشد.
چندْآمیزی همْ جوارکردن چیزهایی است که انتظارِ همْ جواری شان نمی رفته،
چیزهایی که همْ جواری شان غیرمحتمل و اغلب غیرطبیعی است و به همین دلیل است که چندْآمیزی
در به یادماندنی ترین فیلم های علمیْ تخیلی و ترسناک، بسامد بالایی دارد، معمولا
در فیلم هایی که دو فرهنگ یا دو حالت هستی را یک جا جمع می کنند.
در کمدی که می شود گفت بدون چندْآمیزی ناممکن است، ادم هایی که چندان نقطه ی
اشتراکی ندارند و به ظاهر "نامربوط" اند دل به هم می بندند؛ همان طور که
در مثلا بعضی ها داغش رو دوست دارند، آنی هال، فارغ التحصیل و توتسی می بینیم.
این نیست که جن گیر صرفا فیلمی دیگر از ژانر وحشت باشد، بلکه قصه خانواده ای را با
عناصری که به نحوی هولناک ماوراطبیعی هستند در می امیزد. به همین سیاق پدرخوانده
از ان فیلم های گانگستریِ باسمه ای نیست، بلکه فیلم قصه ی یک خانواده را با بعضی
از خشن ترین و وحشیانه ترین صحنه ها در می امیزد.
وقتی کسی به فکر ان نیافتاده باشد که دو عنصر خاص را کنار هم بیاورد یا بهتر از
ان، وقتی عقل سلیم بگوید نباید دو عنصر مختلف را درامیخت، همین جاست که چه بسا
پتانسیل خلاقه ی چندْآمیزی اثری تازه، اصیل و به یادماندنی بیافریند.