چكيده:
این مقاله در خصوص فعالیت اخیر کشور سنگاپور در مورد هویت مکانی است. رشد بالقوه ای برای درنظر گرفتن عقیده مردم عادی [در زمانی] که بخواهیم برنامه هایی برای ساخت محدوده های مرمتی داشته باشیم. کاربرد این مطالعه موردی در برنامه توسعه سنگاپور بوده که دربرگیرنده مراحل ساخت مکانهای مشترک [یا عمومی] و فعال نمودن مشارکت مردم در ساخت اینگونه فضاها می باشد.
بخشی از فضا غنی سازی آن است. موقعیتی در زمان – مکان به طور خاص که بستری نه تنها برای اخذ نظریات متخصصین، بلکه [اخذ] نظریات افراد عامی از قبیل ساکنین و گروههای استفاده کنندگان، برای ساخت محدوده های مرمتی است.
واژه هاي كليدي:
هویت مکان، فرهنگ، مرمت، سنگاپور.
1- مقدمه
شهرهای زیادی وجود دارند که رشد فزاینده شان در مسابقه شهری، دنیا را دگرگون کرده است. [همسویی با] حرکت این جریان بزرگ شکل گیری شهر جهانی ، [دارا بودن] خصوصیتی بی همتا و مخصوص یک شهر، شانص بیشتری برای موفقیت را خواهد داشت. این [ مسئله] گرایش توجه بیشتری از قانونی [است] که میراث می تواند در توسعه شهر ایفا کند که آیا ساختهای پایدار و میراث گذشتگان، مشوق و سرمایه ای در صنعت میراث یا بازشناسی بافت بوده و میراث می تواند در تعیین هویت نقشی ایفا کندکه سبب ایجاد غرور در شهروندان و پرورش حس مالکیت اجتماعیآنها شود.
مراقبت مشخصه های میراثی و [توام با آن] توسعه شهری نمی تواند اندیشه نامناسبی باشد. در اروپا، اتحادیه اروپا مشوقهایی برای ایده تجمیع میراث که میراث فیزیکی توام با توجیه اقتصادی و موضوعات اجتماعی را داشته باشد [وجود دارد]. در آسیا دولت سنگاپور، بازنویسی توسعه شهرها برای جمعیت 5.5 میلیون نفر با تاکیدی بیشتر بر هویت را آغاز نمود.
در اواسط دهه 1980، بجای فقط تخریب و ساخت، اجبار بیشتری جهت تقویت و جمع آوری میراث گذشته با توسعه کنونی در سنگاپور انجام گرفت. عمده ترین نقطه عطف، لایحه 1989 است [که] برنامه ریزی اجرایی مصوبی است که اعتبار مرمت را [برای اجرای] طراحی محدوده های مرمتی،اجرای نیازمندیهای مرمتی و فرمولسازی راهبردی مرمت فراهم نمود. با ورود به مرمت شهری در یک مجموعه یا پیکر، مرمت در دستور کار برنامه ریزی قرار گرفت. از سپتامبر 1991 تعداد محدوده های شناخته شده به بیش از 20 [مورد] افزایش یافت که محدود زمینی به وسعت جمعا 751 هکتار را همچون بووی را تحت پوشش قرار می داد.
در جاهایی که ساختمانهای تاریخی قرار دارند، سنگاپور را غنی و دارای منشایی چند آئینه نشان می دهد که برای نگاهداشت احساس بی همتا و میراث سنگاپور، هدف مرمت قرار گرفتند.
جستجو برای یافتن ساختمانها و مکانهایی جهت مرمت آغاز شد. تنها سنگاپور، تاکید بر مرمت شهری و محلی کردن نبود. ایالت نیوساوتولز در استرالیا، در برنامه های محلی خود به اجرای برنامه ریزی محل های مکان پایه نزدیک شد. همچنین بسیاری از شهرهای اروپایی و آمریکایی. بر اساس مستنداتی که بوسیله کمیته لیوبل ارایه شده است این شهرها تاکیدکننده راه حل های محلی برای مسایل ملی هستند که بطور قطع [در نهایت] نیازهای شهر قابل سکونت، استراتژی های مکان پایه را محکوم می نماید.
جهانی سازی ، احیا کننده ایده های محلی و مکان بنظر می رسد. برخی از محققین بخصوص جغرافیدانها، فعالیتهایی برای تشریح سازه و مرکزیت محلی و مکان محیط های[از قبل] ساخته شده دارند.مطابق نظر رلف (1976، صفحه 61) " محدوده قابل تشخیصی بین هویت های مکانی، و هر مکان هویت دار وجود ندارد که محتوایی منحصر بفرد داشته و نمونه ای از وابستگی ای باشد که بیان کننده حضور روح مکان در آنجاست.". هویت و سمبل ها و نشانه ها در محیط های ساخته شده و فرهنگ عمومی یک مکان، افزون حافظه جمعی و هویت محلی و مکانی را بازگو می کند.
این دیگران را تشویق می کند که در تحلیل های برنامه ریزی، دوگانگی اقتصادی - فرهنگی در فرهنگ اقتصاد سیاسی، هویتها و مکانهای شهری را از نو طرح نمایند. هنوز هواداران این سیاست وجود دارند [که معتقدند] برنامه ریزی ها می بایستی مکان پایه باشند. در انگلستان برنامه ریزی مکان پایه بنظر می رسد در بخش عمومی مورد بحث قرار گرفته و همچون راه حلی بالقوه برای محرومیت زدایی جوامع عامیانه و ساختمانهای بزرگ عمومی بچشم می خورد. در دهه 1980 دولت استرالیا تحرکی در برنامه ریزی فرهنگ ایجاد کرد، بیان نمود که توسعه منابع فرهنگ محلی، همچون محلهای دارای هویت مکانی کیفیت زندگی بالا می برد .چنانکه لاندری بدون وارد شدن به جزئیات می گوید، هویت مکان فراتر از مرز برنامه ریزی است،[بلکه ایجاد] "شهر خلاق" می باشد.
این توجه به هویت مکان و ساختمان محل مکانها، چشم اندازی را برای تکرار اهمیت مکان در شهرهای ما و تاکیدی دوباره جهت طراحی و برنامه ریزی شهری گشوده و پیشنهاد می کند که نیاز به تلفیق تفاوت و عدم تشابه[بودن درطراحی شهری است که]روحی تازه در شهر می دمد.این فوری ترین موضوع شهر در برنامه های شهری است. این مقاله نمونه آزمایشی است از فعالیت اخیر سنگاپور برای جستجوی هویت مکان می باشد. کاربرد این مطالعه موردی در برنامه توسعه سنگاپور، فعالیتی است که فرآیند ساخت مکانهای مشارکتی که در آنها مردم مشارکتی فعال در مرمت شهر داشته باشند، می باشد.در نگهداری مشخصه فرهنگ، همچون فعالیتهای جمعی، افزایش آگاهی، مرمت بدون فرآیند برنامه ریزی و قبول میراث گذشته همچون بخشی از برنامه عمومی خواهد بود.
2- مکان مرمت شهری در سنگاپور
در مقایسه با شهرهای آمریکا و اروپا، سنگاپور دارای تاریخ نسبتا کوتاهی است. سنگاپور مدرن در سال 1819 همچون یک بندر بازرگانی بریتانیایی برای توسعه سریع کمپانی هند شرقی بریتانیا بود. فرصت ها برای کار در ،[این] بندر جدید توام با قحطی ، جنگ و بیکاری در کشورهای همسایه چین و هند به مهاجرت سریع و رشد جمعیت سنگاپور دامن زد. از یک دهکده کوچک ماهیگیری با کمتر از 150 نفر، سنگاپور به شهری مدرن با یک میلیون نفر در 1950 رشد پیدا کرد. در این فرآیند، ساختمانهای مستعمره نشین، انبارها، رستوران ها، فروشگاهها ، خانه های مسکونی ، نواحی قومی که به چشم انداز شهر با خانه های محلی[پوشیده شده] با سقف هایی از الوارچوبی و برگ نخل افزوده شده است . در سالهای گذشته استقلال، سنگاپور آگاهانه دوباره نیرو گرفتن اقتصاد تا وضعیت حاضر صنعتی سازی ملی با آرمان شهر جهانی بودن در اقتصاد جهانی.
در این برنامه توسعه دوباره، بسیاری از ساختمانهای قدیمی و تاریخی و محدوده هایی که بسرعت تسلیم نیروی بظاهر قدرتمند مدرنیزه کردن شده بودند و آنجا بطور پیاپی برای ساخت و توسعه های جدید تخریب شده بودند. [شناسایی شدند]. به عنوان مثال خانه کلمن ( ساخته شده در 1829 و تخریب شده در 1962 )، هتل آدلفی ( ساخته شده در 1904، تخریب شده در 1980. این هتل مشهوری بود که در زمان استعمار توسط مردم تاسیس شده بود) و بسیاری خانه های تجاری در شهرچینی. نتایج اجتناب ناپذیر این چشم انداز: شهر مدرن بزرگی که در مقیاس و شکل بین المللی بزرگ و بزرگتر شده، بلکه همچنین ناشناخته رشد کرده، یکنواخت و دارای فقدان هویت بومی . این تغییرات بدون توجه ادامه نداشت بلکه با افزایش توسط جمعی از مشاهده کنندگان محلی و بین المللی پر رنگ تر می گردید. این همچنین دولت را به تفکری دوباره وادار کرد. خصوصا اینکه سنگاپور امید به شدن شهری جهانی بود، این پی آمد بینش عمیقی بود که توسط باهاتیر تشویق می شد. امروز بیش از 200 هزار سنگاپوری درخارج از کشور کار می کنند. و بیشتر از آن مکررا مسافرت می کنند،در سرزمینهای دور سر خود را بر زمین می گذارند و می خوابند، دیده هاشان از پنجر های اینجا را می نگارند ... این مردم می توانند تاثیرات جهانی را هضم کنند . امروز عامه دوست دارند که استارباک در کناره ها و مال های بزرگ پیاده درخشنده داشته باشند. آنها می خواهند سینمای مالتی پلکس دفاتر کاری شیشه ای و کرومی داشته باشند. اما اینها همه نشانه ای از شهری خارج از اندازه معمول است. اگر اینها فقط مشخصات چشم انداز ما باشد ما بایست فقط فرآیند ساختارهای نمونه ای آخر شهر ماک را بررسی کنیم. آنچه این شهر را بطور خاص سنگاپور می سازد، ناهمگونی و جدا بودن از بسیاری شهر های دیگر، ساختمانهای میراثی ماست.
پرداختن به مرمت با موضوعات توسعه، ضرورتا یارای مقابله ندارد. آنچنانکه راسکین اشاره کرده است . محیط تاریخی توصیف حس مکان ما و مرجع عمده ما برای شناخت گذشته ماست. اخیرا ما مناظرین متون آمریکایی در خصوص بازسازی شهری هستیم .
مناظر شهری و خانه های تجاری که .... خاطره ها .... خصوصیات طبیعی از قبیل .... خیابانها، ساختمانها و نمونه هایی از سکونت گاهها، قابی از زندگی مردم .... دهه بازسازی شهر و توسعه مجدد نوعی وحشیانه که توسط بسیاری از کمیته هایی که زمانی منظر شهری درهم کوبیده می شد ترویج می شد، اهمیت حافظه جمعی محو می نماید.
درواقع با جرات ترین فرد، نخست وزیر سابق سنگاپور آقای اس . راجراتنام بود که اعلام کرد :
... ملیت باید حافظه ای داشته باشد که به او احساس پیوستگی ، تداوم و هویت بدهد. طولانی تر از گذشته، هشیاری ای فراتر از هویت ملی .... حس تاریخ مشترک که فراهم کننده و نگاهدارنده مردم با یکدیگر که آنها را از چهارگوشه زمین به یکدیگر متصل می کند.
جهانگرایی مدرنیته برپا داشتن مرمت میراث را تجربه کرده است .با رشد نیاز به حفظ گذشته،[و] بیشتر در جهت دوام رشد اقتصادی جهت هویتی ملی گام برداشته است. میراث در محلی متفاوت برپایه قومی بودن ( چینی، هندی،مالایی و جوامع مینوریتی و اروپایی آسیایی وپرانکایی) بیان کرد [که] فعالیت ها، فضاها و سنت ها، نواحی و هویت مکان در سنگاپور را تعریف می کند. سمبلهای گوناگون و یادمانهای ساخته شده در محیط همچون نشانه های محلی بکار می آیند به قولی میراث ما در دستان ماست. اینها تاریخ ماست که بروی خشتی ،گچی چوبی و سنگی ضبط شده و گم کردن این سرمایه های معماری، به زعم خود پاک کردن بخشی از زندگی در تاریخ ما هستند. تاریخ و هویت سرزمینی هریک برای شهری شدنی سریع و کشوری جهانی شدن [به اندازه خود] مهمند چنانکه معاون نخست وزیر سنگاپور درسال 1998 گفته است.
ما بخشی از شهرسازی بزرگ آسیایی هستیم و می بایستی به آن افتخار کنیم. ما نبایستی توسط غرب به تحلیل برویم و جامعه ای روشنفکرمابانه غربگرا شویم . ما بایستی ملیتی که یکتا چند نژاده و آسیایی باشیم با با اجتماعی که به فرهنگ گذشته خود و میراث خود افتخار می کند.
خمیر مایه اصلی هویت و میراث در جهانی شدن دنیا دارای اهمیت بسیاری است. اینها محصولات مکانی مهمی در سنگاپور هستند کوشش می کنند کلانشهرهای مدرن را بسازند جایی که رمزگونگی و جاذبه مشهور آسیایی را دنبال کند. نمونه اقتصادی برای مرمت میراث در نتایج گزارش کارگروه ویژه توریسم [اینچنین] برجسته شده است،" جلب نمودن توریست ها به بازگشتن به سنگاپور ، شهر چینی و دیگر سایتهای تاریخی بایستی مورد مرمت قرار گرفته باشد. ". جستجو برای هویت شهروندان و مصلحت گرایی اقتصادی توریسم را محصول توسعه [قلمداد کرده و] قویا به تاکیدی جدید بر روی مرمت متقاعد شده اند. بدینوسیله از اواسط دهه 1980 این بزرگترین توصیفی است[که از] توسعه مرمت [شده است].
در برنامه ریزی عملکردی 1989 اختیارات مرمت شهری بهبود بخشیده شد.، برنامه ریزی ملی و اعتبار مرمت، اعتبار توسعه مجدد شهری و در برابر سایر اعتباراتی که وابسته به این پروسه بودند و از آن سود می جستند به باروری و همخوانی طرح جامع مرمت سنگاپور [اختصاص یافت].این نخستین باری بود که چنین طرحی تهیه می شد، تصویب مرمت مکان در برنامه ریزی سنگاپور و آینده ساختمانهای تاریخی از دست رفته در بازسازی شهری و مدرنیزه کردن [امری بسیار]جالب بود. با این هدف خلق محل مکانهای که جدید بودند و با قدیمی ها در هم تابیده شده بودند [بایستی] پاسداری می شدند، [زیرا] نمایانگر هویت آسیایی سنگاپور بودند. این برنامه چهارچوبی را برای به کارگیری مرمت فراهم می کرد. برنامه ریزان شروع کردند به دقت جستجو کنند و بخوبی مورفولوژی تاریخی ساختمانها را مشخص نمایند و خیابانها هویت دار و باززنده سازی و بازیابی میراث را نه فقط در ساختمانهای خصوصی و سازه های آن، بلکه خیابانها یا همه محدودها [را شناسایی کنند].
بدینوسیله در اوایل 1990 بسیاری از خانه های تجاری در محدوده تاریخی جهت تخریب یا شروع مرمت ضبط شدند. بطور خاص دستورالعمل بازگشت به نماهای گذشته ، دستورالعمل مرمت و راهنمای راهبری آموزش و بیمه ساختمانهایی که مالکانشان از سیاستهای مرمتی پیروی می کنند و[برخلاف] توافق [انجام شده در جهت]... اصالت نواحی تاریخی عمل نمی کنند. تلاش برای هویت محدود به طراحان نیست . مالکین ساختمانها تشویق شدند تحت مرمت اولیه ای توسط طرح مالکین خصوصی ( شروع در 1991) که داوطلب بودند و به ساختمانشان جهت مرمت معماری و تاریخی بهره تعلق می گرفت . به یاری مراحل مرمت، تصدیق دادن به مالکین ساختمان شامل چشم پوشی از هزینه توسعه ، اجازه پارکینگ ماشین و استفاده از هزینه های کمبود پارک ماشین ( در بسیاری از ساختمانهای قدیمی فضایی برای نیازهای پارکینگ مدرن ماشین ها فراهم نشده است ).
مرمت همچون تمرینی در سنگاپور [آغاز گردید که] شامل ترکیب قوی ای از تغییرات و سازگاری به سمتی [متمایل گشت] که دریافتند توسعه محیط اطراف، اولی تر از باز زنده سازی کامل محدوده های قدیمی مرده [است] با این "عصیان تاریخی شیوه و مشخصه معماری ".
[مسیری که] عموما جهت نزدیک شدن به گذشته انتخاب می شود، بایستی در حال حاضر انجام گیرد. نزدیکترین توجه، پرداختن به ایجاد پایه ای محکم برای مرمت است که منتقل کننده ابزاری سودمند برای محیط [بوده]، یکی این است که شهر نتواند در موقعیتی ایستا، ناخواسته بماند . همچون درگیر کردن اعتبار رییس اجرایی توسعه شهر، " ما نمی توانیم هر چیزی را در حال نگاهداریم . ساختمانهای ما نیاز به تر و خشک کردن و تغییر و نیازهای جدید هستند". هدف غایی، خلق شهری دینامیک، شاخص و با نشاط است. . با این دید ، مشخصه هویت، آگاهی کافی کلیدی ای همچون اعتماد به برنامه های توسعه بلند مدت کشور [و] بازنگری نخستین ایده های برنامه [سال] 2001 است.
طراحی ساختمانها و محیطهای شهری برای مرمت نمودن، مسئله ای نیست . درونمایه دانش اینکه چه چیزی مرمت شود در ساختار، تاریخ و معنا ضرورت می یابد که استدلال می کند " نگاهداری چیزهای والا ضرورتی به زیبابودن یا تاریخ بلند و آشنابودن با آن ندارد، بلکه به عشق ورزیدن بدان آنهاست". برای بدست آوردن احساس نزدیکی به فضاهای شهری ، افزایش رویکرد برنامه ریزان به دربرگرفتن و لحاظ نمودن عقاید عامه برای ایجاد طرحهای محدوده های مرمتی است . فراهم کردن این روند برای شهروندان، بیان حافظه های مکانی آنهاست. و آیا مهم این است که به صدای آنها گوش دهیم؟
3 – شکل پذیری حس مکان
در تحقیقات روابط انسان با محیط، اثبات گردیده که برای گشایش حافظه مکانی و تجسم احساس بی همتای محلی بودن و حس مکان باید معماری ای،گیتاشناسی، و روانشناسی محیطی بوده باشد . بر اساس نظریه رلف و نوربرگ شولز "هر مکان استعداد داشتن یک جایگاه یا روح مکانی را توصیف می کند که نه فقط ترسیم کننده پدیده هایی بصورت محض است، بلکه دارای ساختار و درآمیختگی معناهاست." این [مسئله] توسط تعداد زیادی از نویسندگان با زمینه های متفاوت [بکار گرفته شده که] شامل لینچ و... پشتیبانی می شود که تاکید بر اهمیت هویت مکان برای خوب و انسانی بودن دارند. رشد این پرسپکتیو با استدلالی که پایه آن بروی یافته های تجربی است که از هویت مکان می باشد، بخشی از پروسه ادامه دار احساسات و نظارت شخصی است که متحول کننده احساس شخص می باشد. به سخن دیگر هویت مکان می تواند کمک کند که حس پایداری و اجتماعی فراهم گردیده، که این کمک ها سازنده و حفاظت کننده هویت است. بر اساس مشاهدات لانگ (1994) ساختمانهای قدیمی به ما حس تاریخی و ماندگاری می دهند. ما دوست داریم بدانیم نه فقط ما از کجاییم بلکه همچنین که چه موقع در آنجا هستیم و این " حال " وابسته به زمان گذشته و آینده دارد. فضا و زمان با یکدیگر دو بعد مهمی است که زندگی ما را تشکیل داده اند.
هویت مکان بایست بارور کننده ریزساختار هویت خود که شامل شناختی درباره جهان فیزیکی در زندگی شخصی است. در هسته جهان فیزیکی، ادراکات ، محیط گذشته شخص ، شامل گذشته مکانی ، فضاها و این خصوصیت که در خدمت رضایت نیازهای بیولوژیکی، روانی، اجتماعی و فرهنگی شخص است.
رضایت یکی از ابعاد تعلق مکانی یا دلبستگی است . برخی از نویسندگان درباره دلبستگی مکان که بسادگی ارزشهای شخصی یا هویت مکان ویژه را گسترده می کنند می دانند.چندین انسان گیتاشناس بطول تفسیر بروی برآیند منفی فقدان دلبستگی مکانی یا بی ریشگی و لامکانی [مطالبی گفته اند] . داشتن این حس بودن در محیطی خاص، طلسم گونه بودن بوسیله آنچه که درآنجا پیدا می کنیم و دریابیم بودنی مسرت بخش [را]، همه رفتارهای که احتمالا مستعد مراحلی است که کار بروی آنها به توسعه دلبستگی مکان می انجامد.
بر طبق این دورنما، مردم، تجربه حس تعلق و دلبستگی یا دربرگیری جغرافیای محل مکانها را برای مدتی طولانی بدست می آورند. این مکانها معنای محل فضایی که معنای خاصی را نگاهداشته و اهمیتی برای شخص یا گروههایی از مردم دارد، مشخص می کند. اینها گیتاشناسی ، معماری و مفهوم ضمنی اجتماعی دارد. بر اساس گفته کانتر مکانها " پاسخ رابطه بین عملها، ایده ها و خصوصیات فیزیکی هستند". به سخن دیگر، برای دریافت کامل و ارزیابی مکانها، ما بایستی بدانیم :
- چه رفتاری مربوط به آن بوده یا شاید پیش بینی که در این مکان خاص اتفاق افتاده
- چه ویژگی فیزیکی ای در آنجا وجود دارد
- و ارزیابی ایده هایی که مردم در این محیط در رفتار مردم نگاه داشته شده است.
چنانکه کانتر می گوید: ایده هایی که مردم در مورد مکان دارند آنهایی است که خودشان آن را یافته اند. و کلید علمی سریعی است که قفل این پروسه را می گشاید و بوسیله آن [می توان] این مکانها را تحت تاثیر قرار داد. اینها بازنماهایی هستند که بروی هویت مرمت تاثیر داشته، بنابراین برای اتخاذ تصمیمات تامل کردن مهم است که [بتوان] مرمتی بودن چیزی را مشخص نمود. این تبعیت از جایی که پتانسیل مرمت نتواند بدون گزینش تحلیل شود، نه فقط روی عقیده و طرح متخصصین [تاثیر می گذارد] بلکه همچنین بروی عقیده مردم عادی از قبیل ساکنان، استفاده کنندگان و گروههای سهامداران [نیز تاثیر خواهد داشت].
در پروسه برنامه ریزی، متدولوژی ساخت مکان، در ذات حساسیت ها و پیچیدگیهای مردم در آن مکان [نهفته است]. شیوه ها و روشهای مشارکت عمومی بخوبی در متون آرنستین آورده شده است. مشارکت عمومی نیاز به سرمایه های وقت و انرژی است اما این همچنین نخستین شیوه برای افزونی بهتر و تناسبی بین فرمهای ساخته شده و زندگی اجتماعی است. مشارکت اجازه می دهد که تصاویر و معانی مکانها توسعه ای از پایین به بالا داشته باشند. این پیشنهادها و تحرکات برای مشارکت عظیمتر و روندی بر پایه اجتماعی بودن، برای طراحی و توسعه مکانهاست که بر محور افزایش مالکیت محلی و سازگاری شهروندی می چرخد. عدم کفایت این قرارگیری، بسیار دور از حد تحمل خواهد شد که بیش از آن ساده تدقیق شده باشد و آن زمانی که شخص، بیگانه با روند ساخت مکان باشد.
4- جستجو برای هویت
سنگاپوردر سطح ملی، برنامه ریزی مکان پایه ای که بطور خاص، تاکید کشور را بروی آخرین برنامه توسعه بلند مدت ( طرح اولیه ) با بیشترین تمرکز بروی هویت مکان را داشته است. این چالش با خلق شهری در کلاس جهانی در قرن 21 رونق یافت که سنگاپور نه فقط محل کار بلکه خانه باشد. که شاهد آن بازنویسی خروجی طرح اولیه در سال 2001 بود.
ما تصور شهری پویا با رونق مشاغل در میان آن که بتواند در فیلد جهانی خود را نگاه دارد ، شهری که نشان دهنده هویتی یکتا که قابل شناسایی توسط خود ما بوده و شهری فرح انگیز و با انرژی، پر جنب و جوش و سرگرم کننده باشد. ما می خواهیم مراکز جهانی تجارت باشیم میان هنر و فرهنگ و شهری جزیره ایی که جشن های مناطق گرم و پوشیده سبز و شهری که بازتاب هویت و تاریخ ما باشد.
این نخستین زمانی است که تاکیدی بر هویت مکان همچون کلید اعتمادی بر توسعه شهری گردیده است . این تشدیدی با روند بزرگ شدن جهانی است که هویت مکان و میراث شهر است که با افزایش شناخت همچون کلیدی جهت بلوکهای ساختمانی برای اقتصادی خوب و اجتماعی با نشاط [عمل خواهد کرد]، چنانکه وزیر توسعه ملی سنگاپور اظهار کرده است.
آینده شهر ما به سمت ماورای جلسات و نیازهای وابسته به عمل جوامع تجاری می رود. ما نیاز به ساختن باکیفیت مکانهای پرجنب و جوش هستیم . سنگاپوریان امروز می خواهند که شهری جذاب تر و زنده تر داشته باشند که این از بازتاب دریافت شده از تمرکز بر گروهها مقبول شده است که در تنظیم طرح اولیه 2001 بودند.
این آگاهی، انتخابی [جز] بر اساس رهاسازی که بیشتر موضوع جهانی سازی، محلی گرایی، مسابقه درون شهری و نوسازی شهری که جمعیت 5.5 میلیونی در رشد اقتصاد پایدار و فراهم سازی کیفیت خوب برای زندگی [را دارا باشد را نداشت].در بازنگری طرح اولیه 2001 ، کل جمعیت بروی 5.5 میلیون تغییر کرد ( از 4 میلیون در نخستین برنامه 1970 ). با شکل 5.5 میلیون نفر وزیر توسعه ملی هشدار داد که این هدف ما یا بهینه کردن جمعیت نیست. این پاسخگو بودن شکلی که برنامه ریزان برپایه آن برنامه بلند مدت در سروکار داشتن با این سئوال " چه نوع از جمعیت سنگاپوردر دوره ای طولانی پشتیبانی مضاعف به ما می دهند که تا اینکه منابع ما بیش از موعد جای دیگری نرود ؟"ناگزیر خانه های بیشتری هستند که نیاز به خانه هایی جهت جمعیت بیشتر دارند. زمین بیشتر که محلی برای تجارت ، صنعت، حمل و نقل و همه زیرساختها و نیازهای خدماتی که با جمعیت بیشتر[بوجود می آید]. برنامه ریزان تخمین زدند که 16000 هکتار زمین مورد نیاز خواهد بود .
بهرحال، سرزمین سنگاپور محدود به 660 کیلومتر مربع است . این اعتبار محاسبه شده، جهت احیای زمین می تواند در بهترین شرایط، 15 درصد زمین ( یا 12000 هکتار) برای توسعه [است که] این مقدار محدود از زمین می تواند احیا شود. نیاز زمین تشدید شده و در توسعه مجدد پر اهمیت بنظر می رسد. با نگاهی که به آینده می شود، با عنایتی که بطور جدی بروی کیفیت زندگی و فرهنگ مرمت و ایجاد اتصال بین آنها شده، وجود تنگنای برنامه ریزی ای که چگونه سنگاپور بایستی جستجو برای حس هویت [را در کنارمرمت انجام دهد] در حالی که در بهره گیری از زمین استفاده بهینه کند [را مشخص می نماید]. با ایجادگسترش و بازتاب بنیادین از گروههایی که حساس به هویت و میراث بنظر می رسند و با پشتیبانی مداوم آنها، [می توان] از میراث و مرمت برای سالهای متمادی [استفاده نمود] . آنها بدون شک منظری که در باره نیاز به حفظ و افزایش هویت مکان در طرح مقدماتی2001 نگاه داشته اند، مشوق اعتبارشان [جهت ادامه] کار خواهد بود.
حفظ مشخصه های قدیمی / مرمت ، خصوصا اینها ارزش یادمانی داشته و عادت به باز بکار گیری ساختمانهای قدیمی [حائز اهمیت است].
خروجی ساخت میراث ملی،[چیزی] شبیه سلامت و آموزش است. طرح مقدماتیبایستی تعداد بیشتری از ساخته های میراث و محدوده های طبیعی سنگاپور را تحت مرمت قراردهد ... مرمت بایستی نه فقط ساختمانها بلکه کلونی ها و دوره های اخیر را نیز در برگیرد بلکه همچنین بیشتر محدوده های توسعه یافته اخیر که غنای فرهنگی داشته و مشخص هستند [را نیز پوشش دهد].
4-1 –نتیجه مراحل بررسی
درطول ساخت طرح مقدماتی2001 ، بازتاب عمومی جمع آوری شده معانی چند منظوره ای شامل : رسانه ، محل اجتماع گروههای مباحثه و گفتگوهای عمومی برای دوره ای بیش از 10 ماه، در شکل (1) خلاصه شده است. کانون توجه گروهی که با تعداد 30 عضو و با پیشینه ای که از بخش خصوصی داشتند و همچنین گروههای مردمی و انیستیتوهای تخصصی، تاکید بیشتری بروی هویت در مقایسه با بکارگیری زمین داشتند.
گروه جلسات زیادی تشکیل داد، بازدید از سایت و مباحثه با صاحبان صلاحیت به خوبی در بیش از 3.5 ماه انجام می شود، همه طرحهای انجام شده موجب ایجاد منظری متفاوت برای سهامداران، شامل عامه مردم [گردید].
این نقطه عطف مهم در توسعه مرمت سنگاپور، فعال کردن مشارکت عمومی و شرکای مرمت میراث در روند برنامه ریزی شهری و این دو اساسا و اغلب این سئوال بحث انگیز را مطرح می کند: با چه چیزی یا چه کسی در گذشته سروکار داریم؟ و چه کسی در حال حاضر سروکار داریم ؟ چنانچه وزیر توسعه ملی بیان کرده است.
در این بازنگری طرح اولیه ، ما تصمیم داشتیم که اطمینان حاصل کنیم سنگاپور این کوشش را ادامه می دهد، آرزوهای مردم برای آینده و ساخت خانه ای متمایز که ما بتوانیم تعریف کنیم و مردم بدان افتخار کنند.
برقراری تعادل مناسب بین نیازها و ایده های هر سنگاپوری و مراقبت از منابع محدود ما که هیچگاه بازگشت پذیر نیستند. این که به چه علت ما خستگی ناپذیر در ماههای بسیاری برای جستجو بازتاب عمومی از گروههای رایزنی متفاوت و جداگانه [فعالیت] داشتیم و قبل از اینکه در طرح مقدماتی2001 کنار هم گذاشته شده باشد.
جالبترین پی آمد تمرین های رایزنی، حجم پاسخ ها در این مراحل بود که توسط گروههای تمرکز کننده مشارکت، مشاهده گردیده بود.
پروسه مشارکت عمومی بصورتی غیر موازی .... [شبکه] URA اجازه نشست مجددی جهت بحث عمومی را آغاز نمود. این کار تحمیلی نبود ( چنان که بنظر می آمد) یا پافشاری بروی چیزهایی که شنیده شدند و امکاناتی جهت پشتیبانی کلیه مصاحبه ها و مباحثه ها با اختیارات متفاوت ساخته شد ، همچنین این طرح مقدماتی چشم انداز بسیار خوبی ارایه داد.
قریب به 300 نفر در فروم عمومی شرکت کردند و بروی گزارشهای گروههای تمرکز کننده و بازتاب عمومی که از طریق اینترنت دریافت شده بود، نمایشگاهها و دیگر بازتابهای کانالها در جهت دوره بازنگری طرح کار کردند. خلاصه این بازتاب ، تصمیم گیری و توصیه هایی شامل گزارش نهایی بروی تشدید فعالیت هویت و کاربرد زمین بیرون آمد.
یکی از فراخوان های بازتابهای عمومی، برای گسترش مرمت آنسوی فرمهای ساخته شده بود که بخوبی فعالیت ها خود را آغاز کرد. آنها بر اجتماع و محصولات فرهنگی بسیار تاکید کرده و فرهنگ متفاوت سنگاپور، تحت نگهداری میراث فرهنگ محلی و هویت قرار گرفت. خلاصه اینکه توسط گروه تمرکز کننده روی تشدید فعالیت بروی کاربرد زمین هویت، تلاشهای مرمت حاضر روی یکی از بخش ها ( به عنوان مثال ، شهر چینی ) موفقیت بیشتری در مرمت و حفظ فیزیکی و اندکی از المانهای فرهنگی [بدست آورد که] نمونه بزرگی از تشریک مساعی و رایزنی با ساکنین محلی و سهامداران برای کمک به [پیدا کردن] المانهای هویت دار و هویت مکان در محدوده محل بود. این تاکید بر مرمت می باستی درباره اصالت، گوناگونی در منظر فیزیکی و تفاوتها یا شاخصه ها بود که شهر را بر سر این چالش متحول و برجسته می نماید.
اعتبارات برنامه ریزی برای بازنگری برنامه ها و کنترل سیاست های توسعه ای بود که در حال حاضر بروی تعریض کاربردی جزیره و مشوقهایی برای ترویج همسان سازی منظر شهری است. دیگر پیشنهادها، نظراتی موافق در خصوص نیاز به نشانه ها و مشخصات طبیعی در سنگاپور بود. آنها خواستار جلوگیری از تخریب ساختمانها و نه فقط ایجاد پلاکهای خالی بلکه خواستار احیای آن برای هدایت طرحهای میراث که دربرگیرنده نشانه های اجتماعی است بودند. هنوز دیگر بازتابهایی از نیاز توسعه متمایل به هویت برای هر مجموعه مسکونی عمومی و جدید در شهر وجود دارد. استاندارد کردن و همسان سازی خانه های عمومی توسط اعتبارات خانه های عمومی در جهت سیاست تغییر عملکرد و بهسازی این قبیل بافتها بازتابهای بسیاری و توصیه های پذیرفته شده ای در طرح مقدماتی 2001 ضمیمه شده است:
هویت نقش بسیار مهمی در سیمای مراحل برنامه ریزی ماایفا می کند. ما نگاه به مرمت بیشتر ساختمانها را در دستور کار، جهت حفظ مشخصه های موجود و حافظه مکانها قرار داده ایم . این پروسه ای است که بهرحال در آینده با اعتماد به پیاده سازی مرمت میراثی که هم اکنون در دست مطالعه است، افزایش خواهد یافت.
4-2 – چالش پیش رو
بسیاری از روزهای زندگی و مکانهای تجربه شده مشخص اند . سیاست هویت مکان نیاز به توسعه سیستم نیرومند معنای کیفیت مکان داشته و نزدیک شدن به ساخت مکان وابسته به نقطه نظرات گوناگون مرتبط با آن است که بتواند مکان را بوجود آورد. تا این هنگام این وضعیت را داشتیم و آخرین داوری در مورد اینکه که چه چیز باید مرمت شود بزرگ می نمود. مرمت در حالی سزاوار است که مشخص کننده مکانهای مشهوری برای غنای مکان و دلبستگی مردم به رشد استفاده روزانه از این مکانها را ارایه دهد . این مکانها توسط پروسه ارزیابی داخلی از بعد المان و فعالیت گروه تجمیع فرهنگ بررسی شده که " بسیار بغرنج و ناخوشایند است، این که ما اندیشه ای یکسان و تصادفی را در مکانهایی متفاوت ارایه دهیم." با وجود فرهنگ پیچیده، مکان می بایست وقوع معنای اجتماعی را فقط در زمانی که محلی بودن و عوارض طبیعی آن تائیدی بر مشخصه های ساکنین و ارایه خدمات برای آنها و سهولتی همگون با نیازهای آنها را با خود داشته باشد. به همین سادگی ، غنی شدن و هویت مکانها رها نشده و به زندگی ، حرکات و فعالیت های مردم متصل می شود. برای روشن شدن موضوع ما می توانیم به محدوده محلی تانجینگ کاتونگ نگاه کنیم.
تاریخچه تانجینگ کاتونگ ریشه ای در اوایل قرن نوزدهم دارد که با توسعه کتان و نارگیل ، مزارع و متعاقب آن راه اندازی خانه های کنار دریا و بنگله های تعطیلاتی بوجود آمد. قبل و بعد از آخرین سالهای جنگ این محدوده رشد خود را همچنان متمول و در سطح بالاتری از متوسط یک حومه شهرادامه داد . خوراک نیازهای این متمولی مشهور را دوره گردها مغازه ها و فراهم کنندگان خدماتی بودند که در راههای اصلی در جنب و جوش بودند : راه کرانه شرقی و راه جوچیات در(شکل 2) . با دارایی این بازرگانان مغازه خانه هایی با دکوراسیون متنوع و جزئیات پر زرق و برق، خصوصا در دوره زمانی بین سالهای 1918 و 1930 ساخته شد ( شکل 3). این محدوده با فعالیت دورگردان و کانون سرگرمی در 1950 و 1960 شناخته شده و با محلی که جهت یک سوپرمارکت بود ( تای بون گان نخستین سوپرمارکتی بود که در محدوده کاتونگ قرار داشته که برنامه تلویزیونی (زمان تغییر [نام برنامه تلویزیونی] در 27 سپتامبر 1992) این را گزارش نمود که هر کس که به تای بو گان می آمد از وضعیت آن تاسف می خورد)، نانوایی ( خانه قرمز کاتونگ ) و اغذیه فروشی ( کاتونگ لاکسا و دیگر غذاهای محلی خاص ). این به اشتراک گذاری دانش است که بخشی از فرهنگ محلی و معنای مکان است. چنانچه توسط فوا و کونگ گزارش شده ، ... جاذبه سرنوشت کاتونگ اندکی به مغازه خانه ها در طول خیابان کرانه غربی و خیابان جوچانت دارد . برای بعضی این خانه مغازه ها، مظهری از مواد فرهنگی کاتونگ هستند. اینها احساس مردم را تقویت کرده برعکس تخریب آنها و ترویج به مرمت این ساختمانها آنها را به محیط پیرامونشان متصل می کند.
تصرف چنین محدوده هایی و از این قبیل جاهای خاص، قلوب مردم و تاثیرات ناملموس دلبستگی به مکان را توسط ساکنین افزایش می دهد.
حتی مکانهای معمولی، اینها دارای فعالیتی هستند که خالق تطور و تکمیل کننده معنای مکان بوده و این محدوده هایی مانند تانجونگ کاتونگ که روح مکان در معماری سمبولیک آنجا و ساختمانهای شخصی آن ( از قبیل نانوایی خانه قرمز کاتونگ ) به ریشه های فرهنگی و هویت مکان بصورتی تغییر ناپذیر گره خورده است ( شکل 4) . اینها بافتهای هستند که توسط آنها خاطره ها که اهمیت به جزء جزء آنها حافظه جمعی را و این احساس که " این مکان ماست " را می تواند با بسیاری از رنگها و جنب و جوش منظرشهر افزوده شده و برای ما بنیادی برای بازیابی پاسخ این سئوال پرسیده شده فراهم آورد.
چرا این مواد بازیافت مکان در آنالیز اقتصاد جهانی، خصوصا تشکیل مکانی همچون شهرهای بزرگ دخالت دارند؟ بدلیل اینکه اینها به ما اجازه می دهند که کثرت اقتصاد و کار فرهنگ را ببینیم که چگونه اطلاعات اقتصادی جهانی از آن تفکیک می شود. این همچنین به ما اجازه می دهد که با بازیافت اشیای قابل لمس، پروسه های محلی شده که خروجی جهانی شدن است را داشته باشیم و به سبب دلایل چند فرهنگی بودن، شهرهای بزرگ را همچون بخشی از جهانی سازی دیده که خود چونان اقتصادی بین المللی عمل خواهد کرد.
چالش بر سر شناخت و زنده نگاهداشتن مکانهای قدیمی و مشهور و تحکیم دهنده ویژه میراث وتداوم کیفیت مکان در یک کشور، توسعه شهر و چشم انداز آن را مشخص می کند. این نیاز به مرمت و موقعیت این مکانها است که " انفجار فضاها" در جهان جهانی شده را بالنده می نماید. اینها شهری هستند که یادبود اتصال به گذشته برای نسلهای آینده بشمار می روند. بقول وزیر توسعه ملی، سنگاپور جهانی تر خواهد شد با ساختمانهای قدیمی ، غنی در تاریخ و فرهنگ که نه تنها شهر ما مشخصه بیشتری داشته بلکه تغدیه کننده و یادآوری کننده ما به گذشته مان است و این قدردانی از سازنده هویت و فرهنگ ماست. با تخریب اینها ما بخشی از افسون و مشخصه سنگاپور را پاک خواهیم کرد. مرمت این محدوده های چشم انداز فرهنگ محلی ای را فراهم می کند که معماری و تاریخ و قدرت جادویی ای مطمئن برای بقا را در این اقلیم مدرن بارشد فزاینده فراموشی فرهنگی فراهم نموده و اتصالی به گذشته مطابق اصول اولیه معماری حال حاضر ایجاد خواهد کرد.این گواه قدرتمندی است که توصیه می کند تنها با تزئین مشخصه ها نمی توان به تنهایی پاسخگویی این کار بود. همچنین اغلب ما گذشته ای را به یاد می آوریم که دورنمای منظری خالی از زندگی بوده و با خاطره فرهنگ گم شده مان در ردپای پروژه توسعه مرمت تانجونگ پاگار شهر چینی سنگاپور، که خود دلیلی است دربرگیرنده چشم انداز منظری طراحی شده که نقشی از شکوه معماری گذشته را دارد و این رجحانی بر واقعیت مصالح بکاررفته در آن است. اینها بازیافت زیبایی از مغازه خانه ها هستند که مترادفی برای آن نیست ، مغازه خانه ای خاطرات شخصی. بیشترین ارزشیابی سریع در ادبیات مرمت ، هدایتی در منفعت صنعت توریسم و مرکزیتی است که رجحانی بر اصوات ساکنین محلی است.
4- 3- سازوبرگ مشارکت در طرح جامع 2003 سنگاپور
بازنگری طرح جامع مرحله بعدی در سیکل برنامه ریزی بازنگری طرح مقدماتی 2001 بود. طرح جامع ، طرح راهنمای کوتاه مدت توسعه است و بازنگری آن هر 5 سال یکبار با چارچوب بلند مدت طرح مقدماتی انجام می گیرد. این هدف برای ماه نوامبر 2003 منتشر شد، بازنگری طرح جامع 2003 بازتاب عمومی طرح اولیه و تمرکز و توجه بیشتری بر خروجی طرح هویت و فراهم کننده فرصت هایی برای مردم و مکانها بایگدیگر است. در جولای 2002 پیش نویس طرح هویت منتشر شد و در ابتدای مراحل رایزنی عمومی برای عامه داشت که به آنها این استراتژی گفته شد. عرصه برای رایزنی عمومی قبل از تسلیم پیش نویس طرح جامع بروی سه تمرین فعال گردید: خروجی مباحثات ، ایده های جدید و وارسی و تنظیم پیش نویس طرح جامع برای رایزنی عمومی آتی قبل از موافقت هیئت دولت. بازنگری طرح جامع 2003 قبل از ارایه پیش نویس در گسترده ترین سطح بکارگیری رایزنی بروی طرحهای مرمت، ، فعال گردید. این بکارگیری وسیع روشهای افزایش آگاهی و پذیرش خروجی میراث، همچون بخشی از دستورکار عمومی ،
- گروههای موضوعی، سه گروه موضوعی متشکل از 17-22 عضو که هرکدام با پیش زمینه ای متفاوت و سازماندهی ( تخصصی، غیر دولتی و مشترک ) تاسیس شد تا ارزیابی معناداری فراهم کند که چگونه یک پیشنهاد می تواند بهبود دهنده و توصیه کننده خلق ایده های جدید و توصیه هایی برای استراتژی نوآوری برای این پیشنهاد فراهم کند. این ها پشتیبانی ایی برای منابعی برای هدایت بحث ها و برنامه ریزان ، سهامداران کلیدی و شهروندان بیش از 3 ماه ( 23 جولای تا 22 اکتبر 2003 )
- مباحثات سهامداران با ساکنین محلی و چندین گروه دیگر شامل سازمانهای غیر دولتی و بخشهای دولتی دیگر برای جستجو این بازتاب و ...
- تفاوت کانالهایی برای موافقت ها و بازتاب عمومی داده شده از عامه شامل 3 ماه نمایشگاه عریض عمومی ، ویژه مقالات هفتگی و قرعه کشی برخط
تشویق جنبه های بازنگری طرح جامع 2003 تحرکی به سمتی بود که از طریق آن دولت عموما طرحها را تولید می کند . چنانچه وزیر ایالت برای فراخوان توسعه ملی در طول بازگشایی رایزنی عمومی و نمایشگاه روی پیش نویس طرح هویت در 23 جولای 2002 گفته است.
بجای محاسبه مجدد چگونگی شکلی که بایستی مکان در طرحهای ما داشته باشد ما در حال حاضر نگاهمان بروی زمین است ... که می تواند افزون شود .
یکی ارزیابی مشارکت کننده : اتصال مشارکت کننده عمومی و بخشهای خصوصی با اجتماع در هویت مکانها جهت مرمت و چگونگی مرمت آنها. مطابق این گزارش منتشر شده محلی، شلوغی بازگشتی ، بیشتر اطراف زمان نهار با نگاهی به طرح ، بازتاب حول این بود که مردم علاقمندند صدای آنها شنیده شود تا بتوانند موافقت خود را تقسیم کرده و با گفتمان بیان کنند. بیش از 2000 نفر از محدوده های مختلف و پیاده روندگان ، دانش آموزان ، متخصصین ، خانه دارها و دیگران بازتاب هایی که از طریق وب سایت ، نمایشگاه ،فروم و فرومهای مباحثه در 2 ماه گذشته از نمایشگاه دادند، شامل توافق بر سر افزایش سایتها ی تحت مرمت بود. این نمایانگر برانگیختگی عمومی و آرزوی نگاهداشت هویت مکان ، مشروعیت دادن و پشتیبانی طراحان پاسخی برای هویت مرمتی که به سنگاپوریان حس تعلق و ریشه داری می دهد . این همچنین منتشر کننده مناظر و صداهاست.
هنگامی که پشتیبانی به اتفاق آرا جهت مرمت بوجود می آید، همراهی کمتری بروی این شیوه کار و نزدیک به آن وجود دارد. بیش از 64 درصد برای مرمت بخشهایی از ساختمانهای تاریخی و دارای قدمت اجازه توسعه این ساخته شده ها را می دهند . مابقی ترجیح می دهند داخل ساختمانها مرمت شود . آنها بهرحال بخشی که این کاربرد بایستی در کنار نیروی بازار با اکثریت 87 درصدی باشد و در جهت حفظ تجارت مطمئن و تجارت مشخص در محدوده های تاریخی صورت گیرد . مشخصه و هویت چند شهره سنگاپور، گروه تمرکز را بروی تشدید هویت کاربرد زمین که برای هویت، هویت مکان نامیده می شود در سطوح متفاوتی خروجی می دهد : ملی ، محلی و شخصی . بر اساس مشاهدات چندین پژوهشگر ، تصور مکان دارای ابعاد و معانی بسیاری است .
برای شروع پنجاه محدوده دارای میراث غنی معماری، خیابان با رونق وزنده و منظر بی همتا که هویت آن بر اساس تعریض جزیره بود برای مباحثه گذاشته شد که : آیا ما می توانیم این تاریخ ، مشخصه و زندگی در جریان رشد را متحول کنیم ؟ اینها گروهی بودند که در چهار دسته بازتاب مشخصه های محلی بودند :
- جهان جادویی قدیمی خانه مغازه ها: بالستیر، تانجونگ کوتانگ ، جلابیسار، جو چایت و راه کرانه شرقی
- شهر روستاها و با فعالیت های نقطه ای : آنکاک بوکیت ، جلا لبن، دهکده تامسون و سایر محدوده ها
- نوار جنوبی و روستاهای دامنه با اتمسفر آرامش بخش : جاده مرس ، محدوده روستای گیلمن و
- نوار روستایی دریا: نقطه پاگول ، جزیره کونی ، روستای چانگی پسیر ریز و پولا یوبین
این محدوده ها بعد از رایزنی آژانس های مختلف دولتی ،راهبران اجتماعی و سازمانهای غیر دولتی ، انتخاب گردید. پایه انتخاب شامل مشخصه های مکان از قبیل منظر خیابان منحصر بفرد، معماری جالب، تاریخ محلی و فعالیت غنی، است . محدوده های فهرست شده نهایی نشده اند اما در حال حاضر فرصت بزرگی جهت مشارکت عمومی وسیعی جهت ساخت مکان هستند. چنانچه مدیر اجرایی صاحب صلاحیت توسعه شهری اظهار داشته است : " ما می خواهیم بشنویم عامه ، اجتماع ریشه های سبز مردمی که چگونه در خیابان زندگی می کنند و می خواهیم سنگاپورچیزی بیش از خانه آنها باشد " . این اختیار شنیده می شود ، تضمین و کار مشارکت با عامه درخصوص کیفیت مکان و توسعه تشریک مساعی بسیاری از سهامداران در جهت سیاست توسعه و تسلیم آنان است . این جملاتی است که در بورشورهای نماشگاه توزیع شده است.
ما نیازمند شما ( عامه) برای ایفای نقش در این بخش هستیم . لطفا دیدگاههایتان را به اشتراک بگذارید ، عقیده ها و دیدگاهها به تعریف طرحها کمک می کند . اساس آن بازتاب شماست ما می خواهیم توسعه را تعریف کنیم ..... طرح هویت فردار را .
اجرای این ایده ها و امکانپذیر شدن آنها نیاز به اتصال مشارکت کننده گان عمومی و بخش های خصوصی با اجتماع است . این تنها فرصتی برای مشارکت اجتماع در روند ساخت مکان نیست .مطابق گفته وزیر " همه بازتاب عمومی اخذ شده که توسط نمایشگاه منطقه ای در نیمه سال 2003 جمع آوری شد، می بایستی در پیش نویس طرح جامع ملحق شود. به عموم بایستی مجال تعالی و بازتابی از آینده قبل از نهایی شدن طرح جامع و انتشار طرح جامع جدید 2003 داده شود" . پاسخ ممارست این رایزنی ورودی با ارزشی در پیش نویس طرح جامع 2003 و تلاش مرمت فراهم خواهد کرد.
طرح هویت با مشارکت عامه پروسه بحث و پالایش سازنده وفاقی است که چارچوبی برای مشارکت ساخت مکان و تولید مکانی زنده و مجسم و متصل کننده احساسی بین مردم و ایجاد کنندگان آن بوده و مکانی است که توسط مردم دوست داشته شود . با دارا بودن این دلیل روشن از هویت، این طرح و روند مشارکت و مشارکت در ساخت مکان، طراحان جستجویی برای درک بهتر ضروریات خود مکانها و نگاهداری آنها که کاربردی بوده و معنای ساخت فضاهای شهری در این مکانها می باشند. از مزایای مشارکت برای تغییر شهر و گسترش بافت اجتماعی، جستجویی برای هویت منظر شهری و دادن این اجازه به مردم عادی به بازیگردانی و بدست آوردن حس واقعی تعلق و اندکی نزدیکتر، کارکردن با هم برای توسعه کیفیت زندگی برای همه است.
5 – نتیجه گیری
این مقاله خلاصه ای از خروجی [یک مطالعه موردی] و امکانسنجی هویت مکان و مرمت شهری است . مکان با سکونت مردم هویت می یابد،اندک ماندنی طولانی تر و اتصال به یک دیگری که سابقا متصل [بدان محیط] بوده است. آنها مکانهای سالمی هستند. آنها فراهم کننده فرصتها برای زندگی شهری و مهم برای سلامتی و آسایش زندگی مردم در شهر هستند. آنها تصویر قابل لمسی [با خود بهمراه] داشته که ما در آنجا داریم و وقتی که در آنجا هستیم.آنها فضاهای خالی نیستند، بلکه سرچشمه مشارکت فعال مردمی هستند. در مکانهای مردمی، باوجودیکه وابستگیهای جمعی و تشریک مساعی [در] محدودیت ها و ریسک ها که ناشی از عملکرد مردم می باشد، در یک رده همسان نمی گنجد،ما نمی توانیم ارزش مشارکت سازندگان مکان را نادیده بگیریم.
مردم در یک جامعه در گروههای ناهمگون جلوه می نمایند که میزبان منافعی [هستند] که راهبری کننده عقاید پیچیده و خروجی چشم اندازهایی هستندکه می بایستی [آنها را ] شنیده و دریافت کنند. اینها پی آمد قدرتمندی از [سئوالاتی هستند] که برای آنها هنوز پاسخی وجود ندارد. آنها فراهم کننده درخواستی ناکافی و سازنده مکانیزمی هستند که با ریسک ها و محدودیت ها سروکار دارند.ادبیات بسیاری درباره استراتژیهایی برای مشارکت شامل کتاب راهنمای مشارکتUNDP به رشته تحریر درآمده است که متونی درباره اینکه چگونه این عمل موفقیت آمیز خواهد بود ،[وجود دارد] که نیازی به تکرار آن در اینجا نیست.
سنگاپور جستجو برای هویت در مرمت را بهرحال در زمره نخستین توسعه مشارکتی، در اختیارات مردمی قرارداده است. ترویج مشارکت، تجمیع بخشی از مراحل برنامه ریزی مرمت شهری می باشد. مردم علاقمند به مرمت و هویت، این منافع، نیازها و آرزوها [بوده و] بنابراین باید اجازه داده شوند که تائید شده و کلید تصمیم گیریها و عملکردها در هویت و هویت مکانها و مکانهای مرمتی گردند. همچنانکه باهاتیر ، برنامه ریز ملی مشارکت اشاره کرده است. فرآیندی که فرا راه تقاضای عوامل ناسازگار قراردارد، بسیار دقیق است... باب گفتگو ها باز بوده، بیش از قبل، حیاتی است که ما فصل جدیدی از مرمت را بگشاییم.
مشارکت کنندگان ساخت مکان افزایش یافته اند و این شانص مساعدی بین فرمهای ساخته شده و زندگی اجتماعی پایدار و پشتیبان کننده ای را در آینده نوید می دهد. این یک استراتژی کلیدی در ساخت شهری متمایز است. به سخن دیگر، نه تنها [بایستی] یک پروژه موفق مرمت دارای آنالیزهای کیفی شهری اصیل و مختلف باشد، بلکه همچنین، دارای چشم انداز هویت مردمی که کیفیتهای بنیادین حس مکان و احساس محلی بودن [دارندرا با خود بهمراه] داشته باشد. این اصلاحات می طلبد که تلاش بیشتری در نحوه اداره و سیاست پرداختن به مکان صورت گرفته و نیاز به ترویج بیشتری دارد. همچنانکه هلی به آن تاکید ورزیده است.
... ظرفیت اداره کردن برای توزیع بهسازی ها برای طرز قرارگیری کیفی مکانها در کیفیت سیاست فرهنگ محلی . [احتمالا منظور نویسنده مقاله این است که نحوه برخورد حکومت برای توزیع منابع مالی جهت بهسازی مکانها، مکانهارا از نظر کیفی تحت تاثیر قرار می دهدو پرداختن به مکان ارتباط نزدیکی به نحوه برخورد سیاست فرهنگ محلی دارد .]. اگر خوب جمع بندی کرده باشیم، خوب زدوبند و اطلاع رسانی کرده باشیم و بتوانیم به سادگی توانسته باشیم جذب فرصت ها و افزایش شرایط محلی را به حرکت درآوریم و به عمل برسانیم... آنها ما را به سمت برنامه ریزی شهری برای ساخت مکانهابه ترویج ظرفیت بنیادین در سرزمینهایی [که توسط] جوامع سیاسی [اداره می شوند] برای درجریان قرار گرفتن فعالیتهای ساخت مکان [رهنمون خواهند کرد.].
در سنگاپور، چیرگی مرمت و خط مشی هویت مکان و با درنظر گرفتن[شیوع] گستره سخن جهانی سازی و ایدئولوژی خاص سنگاپور، همچون وطن پشتیبانی شده است. مرکزیت در اینجا، اندیشه برای سنگاپور همچون دخول به وطنی گرامی است. اخیرا در پیش نویس اخیر کمیته بازسازی سنگاپور، بیشترین گفتگوهای عمومی اجتماعی سیاسی در سنگاپور، سیاست های فرهنگی، برنامه ها و تمرین ها، تاکیدی بر تلاش در جهت تقویت و توازن مرمت نشانه های میراث گذشته و مشخصه های طبیعی که تعریفی از منحصر بفرد بودن تجربیات سنگاپوریان و مردم ماست. [درج شده است.] ( انتشارات دولتی سنگاپور 12 جون 2003) تحول عمومی در هویت و باز زنده سازی سنگاپور و اشتراک گذاردن میراث، یکی از پیش بینی هایی است که در پیش نویس کلیدی پیشنهاد شده بر ای دخول به وطنی گرامی است.( این گزارش مورد تائید نخست وزیر دز جولای 2003 قرار گرفته است) . اساسا از اواخر 1980 وضع توسعه با یک زبان عمومی مبنی بر تاکید تحول عمومی، [و مشارکت مردمی] در فرآیند اداره و ساخت آن بر بسط همگانی بر این هدف که سنگاپور به شهری جهانی تبدیل شود، بوده است.
سنگاپور با گشودن مکانهای بالقوه و [مشارکت مردمی در] آرمانهای جمعی، با تاکید بر افزایش مرمت شهری، همچون راهی به تقویت هویت شهر و ساخت کیفیت مکانها ، بازده مهمتری از برنامه های توسعه بدست می آورد. این فرآیند، عملی تضمین شده است که خواست [مشارکت] عمومی در هویتی است که مربوط به مردم در یک محدوده و منتج مباحثی است که چگونه ما می توانیم در نگاهداری یک محدوده تاریخی ،مشخصه و زندگی [ای برای مردم ایجاد کنیم که] همچون ادامه رشد و توسعه [بدان نگاه کنند] ایجاد کنیم. در مقابل، شهری که دارای تنوع فضاهای طراحی شده است، حس هویت، یکی از راههایی است که به شهروندان کنترل بیشتر و اتصال به فضاهای عمومی را می دهد[و مردم به ما می گویند: که] به ما درباره آن بگویید. که این فعالیتی است که فراهم کننده اندک [رفع نیازهای] روانشناختی بهینه مناسبی بین مردم و محیط فیزیکی آنها خواهد بود. این بازمانده ها بنظر می رسد ما را به ساخت مکانهایی بهتر که تحویل خواهیم داد، نزدیک می کند. آنچه روشن است اینکه هویت مکان، عنصر اولیه ای در ساخت مکانهایی است که مردم مایلند در آن سکنی گزینند،پیامدی که چالش شهرها در رشد فزاینده دنیای جهانی [ما] خواهد بود.
مراجع و منابع :
Agnew, J. A., & Duncan, J. S. (Eds.). (1989). The power of place: Bringing together geographical and sociological
imaginations. Boston: Unwin Hyman.
Altman, I., & Low, S. (Eds.). (1992). Place attachment. New York: Plenum Press.
Arnstein, S. (1969). A ladder of citizen participation. Journal of the American Institute of Planners, 35(4), 216–224.
Ashworth, G. J., & Turnbridge, J. E. (1990). The tourist historic city. London: Belhaven.
Askew, M., & Logan, W. S. (1994). Cultural identity and urban change in Southeast Asia. Australia: Deakin University
Press.
Bachtiar, I. (2002). The conservation story in Skyline. Commemorative Edition 2002, Urban Redevelopment Authority,
Singapore.
Baum, S., Stimson, R., Mullins, P., & O’Conner, K. (2000). Welfare dependency in communities within Australia’s
metropolitan regions. People and Place, 8(3), 28–37.
Boey, Y. M. (1998). Urban conservation in Singapore. In B. Yuen (Ed.), Planning Singapore. Singapore Institute of
Planners, Singapore.
Brisbane, M., & Wood, J. (1996). A future for our past. Colchester: English Heritage.
Buttimer, A. (1980). Social space and the planning of residential areas. In A. Buttimer, & D. Seamon (Eds.), The human
experience of space and place. New York: St Martin’s Press.
Canter, D. (1977). The psychology of place. London: Architectural Press.
Davoudi, S. (1995). City challenge: The three way partnership. Planning Practice and Research, 10(2/4), 333–344.
DUAP. (2001). Plan first: Review of plan making in NSW white paper. Department of Urban Affairs and Planning,
Sydney.
Duncan, J. S. (1990). The city as text. Cambridge: Cambridge University Press.
Dunn, K. M., McGuirk, P. M., & Winchester, H. P. M. (1995). Place making: The social construction of Newcastle.
Australian Geographical Studies, 33(2), 149–166.
Edwards, N. (1990). The Singapore house and residential life 1819–1939. Singapore: Oxford University Press.
Goh, C. T. (1988). Our national ethic, speeches: A bimonthly selection of ministerial speeches, vol. 12 (5). Singapore:
Ministry of Communications and Information.
Hayden, D. (1995). The power of place. Cambridge, MA: MIT Press.
Healey, P. (1998). Building institutional capacity through collaborative approaches to urban planning. Environment and
Planning A, 30, 1531–1546.
Hewison, R. (1987). The heritage industry. London: Methuen.
Huang, S., Teo, P., & Heng, H. M., (1995). Conserving the civic and cultural district: State policies and public opinion.
In B. Yeoh, & L. Kong (Eds.), Portraits of places: History, community and identity in Singapore, Singapore, Times
Editions.
Jacobs, J. M. (1992). Cultures of the past and urban transformation. In K. Anderson, & F. Gale (Eds.), Inventing places.
Melbourne: Longman.
Jacobs, J. M., & Fincher, R. (Eds.). (1998). Cities of difference. New York: Guildford Press.
Joshi, H. (2001). Is there a place for area-based initiatives? Environment and Planning A, 33, 1349–1352.
Kearns, G., & Philo, C. (Eds.). (1993). Selling places: The city as cultural capital, past and present. Oxford: Pergamon
Press.
Keys, P. (1981). Conservation as an integral part of urban renewal. Planews: Journal of the Singapore Institute of
Planners, 8, 39–49.
Knight, R. V. (1989). City building in a global society. In R. V. Knight, & G. Gappert (Eds.), Cities in a global society.
Newberry Park: Sage.
Koolhaas, R., & Mau, B. (1995). SMLXL, 010 Publishers, Rotterdam.
Kong, L., & Yeoh, B. (1994). Urban conservation in Singapore: A survey of state policies and popular attitudes. Urban
Studies, 31(2), 247–265.
Korpela, K. M. (1989). Place-identity as a product of environment self-regulation. Journal of Environmental
Psychology, 9, 241–256.
Landry, C. (2000). The creative city: A toolkit for urban innovators. London: Earthscan.
ARTICLE IN PRESS
B. Yuen / Habitat International 29 (2005) 197–214 213
Lang, J. (1994). Urban design. USA: Wiley.
Lee, K. L. (1988). The Singapore house: 1819–1942. Singapore: Times Editions.
Lefebvre, H. (1979). Space social product and use value. In J. Freiberg (Ed.), Critical sociology. New York: Irvington
Publishers.
Ley, D., & Olds, K. (1988). Landscape as ‘spectacle’. Environment and Planning D, 6, 191–212.
Liu, T. K. (1990). Singapore’s experience in conservation. Paper for international symposium on preservation and
modernisation of historic cities in Beijing, China, 15–18 August.
Lowenthal, D. (1979). Environmental perception: Preserving the past. Progress in Human Geography, 3, 550–559.
Lowenthal, D. (1985). The past is a foreign country. Cambridge: Cambridge Press.
Lynch, K. (1972). What time is this place?. Cambridge, MA: MIT Press.
McDowell, L. (Ed.). (1997). Undoing place. New York: Wiley
Norberg-Schulz, C. (1980). Genius loci. London: Academy Editions.
Partners for Livable Communities. (2000). The livable city: Revitalizing urban communities. New York: McGraw-Hill
Inc.
Phua, R. Y. K., & Kong, L. (1995). Exploring local cultures: The construction and evolution of meaning and identity in
Katong. In B. S. A. Yeoh, & L. Kong (Eds.), Portraits of places. Singapore: Times Editions.
Proshanky, H. M., Fabian, A. K., & Kaminoff, R. (1983). Place-identity: Physical world socialisation of the self.
Journal of Environmental Psychology, 3, 57–83.
Rapoport, A. (1969). House form and culture. Englewood Cliffs, NJ: Prentice-Hall.
Relph, E. (1976). Place and placelessness. London: Pion.
Ruskin, J. (1849). The seven lamps of architecture. Kent: George Allen.
Sack, R. D. (1997). Homo geographicus: A framework of action awareness and moral concern. Baltimore: John Hopkins
University Press.
Sandercock, L. (1998). Towards cosmopolis. Chichester: Wiley.
Sassen, S. (1999). Whose city is it. Globalisation and the formation of new claims. In A. F. Foo, & B. Yuen (Eds.),
Sustainable cities in the 21st century. Singapore: National University of Singapore.
Teo, S. E. (1996). Character and identity in Singapore new towns: Planner and resident perspectives. Habitat
International, 20(2), 279–294.
Teo, S. E., & Savage, V. (1991). Singapore landscape: A historical overview of housing image. In E. Chew, & E. Lee
(Eds.), A history of Singapore. Oxford: Oxford University Press.
The Committee of Heritage Report 1988, Singapore.
Tuan, Y. F. (1980). Rootedness versus sense of place. Landscape, 24, 3–8.
Turnbridge, J. E. (1984). Whose heritage to conserve. Canadian Geographer, 28, 171–180.
UNDP. (1997). Empowering people: A guide to participation, United Nations.
Urban Redevelopment Authority. (n.d.). A future with a past: Saving our heritage, URA, Singapore.
URA-PMB. (1994). Our heritage is in our hands, Singapore.
Urban Redevelopment Authority. (1988). A Manual for Chinatown Conservation Area, Singapore.
Urban Redevelopment Authority. (2000). Concept plan review: Final report on identity versus intensive use of land,
Singapore.
Urban Redevelopment Authority. (2001). Concept Plan 2001, URA, Singapore.
Urban Redevelopment Authority. (2002). Parks and waterbodies plan and identity plan public exhibition pamphlets.
Vanneste, D. (Ed.). (1996). Space and place: Mirrors of social and cultural identities? Acta Geographica Lovaniensia,
vol. 35. Belgium: Institute of Geography, Catholic University of Louvain.
Wagner, P.L., & Mikesell, M. W. (Eds.). (1971). Readings in cultural geography. Chicago: University of Chicago Press.
Wong, K. C., et al. (1984). Report of the tourism task force. Singapore: Ministry of Trade and Industry.
Yeoh, B. S. A., & Lau, W. P. (1995). Historic district, contemporary meanings: Urban conservation and the creation
and consumption of landscape spectacle in Tanjong Pagar. In B. S. A. Yeoh, & L. Kong (Eds.), Portraits of places.