امروز روز خیلی خوبیه [می خندد]، من خیلی خوشحالم، دوران خیلی خوبی داشتم اینجا، ادم های زیادی دیدم و خیلی زیاد هم اموختم، ساختن این موزه برای من تجربه چالش برانگیز بزرگی بود، در گذشته من یک بار این فرصت را داشتم که یک موزه دیگه طراح کنم، کواِنستالا در اتریش، اما این جا در کلن این امکان پیش امد که ره یافت های نو در حوزه هنر تاریخی را بیازمایم. از کلیسای اسقفی هم متشکرم، در گذشته من نسبت به هنر تاریخی بی نهایت بی توجه بودم، چیزی که ازش به خاطرم مونده بود، بازدید از موزه بود به همراه خانواده، شما این جا اما طی این یک سال بسیار به من اموختید[می خندد]، و این خیلی به خاطر خود این مکان بود، چرا که همه خوب می دانیم بین هنر خوب و بد، تفاوت بسیار است، اما تقاوت چندانی بین هنر قدیم و جدید نیست و این ان چیزی است که شما می توانید در این بنا خیلی خوب تجربه اش کنید، این نکته خیلی حائز اهمیتی است باید خیلی از نزدیکتر به این اثر نگریست و با حضور، ان را تجربه کرد، این چیزی که من می گویم، بازی با الفاظ نیست، یک تجربه واقعی است، من تندیس های مریم مقدس را واقعا دوست دارم، ان ها از هر جهت من را مشعوف می کنند، درست در پشت همین دیوار یکی از ان ها قرار دارد، نگاهش به بیرون، رو به کتدرال [شهر] است، تمام این تندیس ها لبخند می زنند، گویی در این جا بی نهایت ارامند و این من را خیلی خشنود می کند[می خندد].
و حرف اخر پیش از سئوال و جواب؛ زندگی خوب نیازمند و محتاج صبر است و همین طور اثر [معماری] خوب هم نیازمند صبوری است، متشکرم که همه صبوری کردند تا این پروژه پایان یافت.
ـ پرسش در فیلم موجود نیست
پیتر زمتر: امروزه همه متوجه این واقعیت هستند که تعداد خیلی زیادی از موزه ها بخشی از [پروسه] بازاریابی شهرها هستند، برای شهر ها هنر [در شمایلی که من از ان دفاع می کنم] نقش حاشیه ایی دارد، مسئولین شهر غالبا می خواهد معمارانی که توانمندی تولید اشکال پرشور دارند بیایند و کار را یکسره کنند و مردم حتی برای مدت کوتاهی، یک سال، دو سال، سه سال، چنج سال یا شاید هم هفت سال، نمی دانم! جذب این احجام غیرمترقبه گردند، این همان "بیلبائو افکت" مشهور است که حالا تبدیل به یک پدیده ی جهانی شده، اما این جا در موزه کلمبا، شما می بینید که همه چیز متفاوت است، این موزه در تضاد با جریان غالب موزه سازی است، این موزه با محوریت هنر اغاز شده است، ذات و جان مایه اش هنر بوده است، در این جا مردم هنوز به هنر علاقه دارند. . . به ارزش های به ذات هنری و معنوی باور دارند و من هیچ وقت حین طراحی و اجرای پروژه حس نکردم که این جا رگه ایی از نگاه سرمایه باور و تجاری جاری است، این سیاق است که به ما کمک می کند تا بیاندیشیم و حس کنیم، همه ی شما متوجه می شوید که این پروژه از درون برخاسته، از هنر بخاسته و همان طور که پیشتر گفتم، زاده [روح] مکان است، این موزه یک روایت بی نهایت فاخر است، که مستقیما از بمباران سال 1943 این جا ـ سال تولد من ـ الهام گرفته و من کاری که کرده ام امتداد ان کلیسایی است که [فیزکش] دیگر نیست، وقتی این پروژه اغاز شد، خود به خود ما به سمت انباشتی از رویدادهای تاریخی سوق داده شدیم، و وقتی شما روایت بی نهایت شورانگیز و افسانه ایی کُلـُمبا ـ این کـُــلـُـمبای مقدس ـ را به این مجموعه اضافه کنید خواهید دید که با مجموعه ایی از امکانات بی پایان مواجه اید و این هیچ ارتباطی با تجارت ندارد، چرا که معماری [؛طرح محقق شده] عملا یافت بهترین راه حل ممکن است.
برای حدوث درک نزدیک به واقع و جامع تر از نگاه زومتور به طراحی ببینید این دو مقاله را اینجا و اینجا