آلساندرو ارلاندو: حدفاصل 1970 تا 79 شما در اِی اِی مشغول تدریس بودید. میان دانشجویان شما استعدادهایی بودند که بعدها به معمارْمعروف ها تبدیل شدند. کار مداوم در حوضه معماریِ تجربی مسئله بی نهایت سخت و غامضی بود و نیاز به علاقه فکری عمیقی داشت. در ان زمان ایا باور داشتید، در بازه ی زمانی ای نه چندان جلوتر، تمام ان تلاش های تئوریک روی در واقعیت کشند و ساخته شوند؟
برنارد چومی: کوتاهِ سخن، بله. اما اگر بخواهیم پاسخی بلند بدهم پرسش شما را، باید بگویم در ان زمان دفاتر و مشاوران جا افتاده و شرکت های چندملیتی ای اتمسفر معماری را محاط حضور خود کرده بودند که بر قرار روی کردشان، تلاش ما بی نهایت دور و غیر واقعی به نظر می رسید. اما خودِ ما به حقانیت جد و جهدهامان باور داشتیم.
این در حالی بود که مردم می گفتند کارهای شما مسخره است و معماری تان کاغذی و هیچگاه به عمل نخواهد امد و درست در همان سال (1983) بود که من مسابقه پارک دولاویلت را بردم و زاها حدید مسابقه پـْـیک در هنگ کنگ را. ناگهان همه دنیا گفت اگر قرار باشد این ها همه پروژه های مهم دنیا را از ان خود کنند ما باید کجا برویم. طی چند سال در دنیایی که همه چیز تحت شمول امر تاریخی بود ـ شما حتما صحبت های پرنس چارلز در دفاع از معماری سنتی و ریشه دواندن پست مدرنیسم به عنوان یک روی کرد تاریخی در امریکا را به خاطر دارید ـ ما توانستیم اثار متفاوتی را به منصه ظهور رسانیم.
پس از این بود که ما ـ برنارد چومی، رم کولهاس، پیتر ایزنمن، زاها حدید، ولف پریکس و فرنک گری ـ نمایشگاهی در مُمُا (1988) برگزار کردیم تحت عنوان "معماری دیکانستراکتیو"، البته من با ایده کلی کاملا مخالف بودم اما از بودن با بچه ها؛ زاها[حدید] و پیتر[آیزنمن] خیلی لذت بردم، می دانید در ان موقع فقط ما کارهای تئوریک و کنکاش های ذهنی کاملا متضاد جریان رسمی معماری انجام می دادیم، اما حالا همه، همه کاری می کنند و دنیا کاملا دگرگون شده است.
در اینجا می توانید شرحی مختصر بر پست مدرنیسم بیابید
در اینجا نیز می توانید نگاهی به چگونگی تبلور پست مدرنیسم در امریکا بیاندازید
در اینجا نیز روایت پل ویریلیو از پست مدرنیسم و چگونگی تحققش در معماری را از نظر بگذرانید
اینجا نیز می توانید چگونگی گذر از مدرنیسم و روی کشیدن در وضعیت پست مدرن را از نظر بگذرانید