کودک فرهنگ سوم بودن، ایده ی ساخت خانه ای قابل حمل را برای نسلی از معمارانی فراهم اورد که عمیقا درگیر فهم عناصر سازنده خانه بودند. ان ها با این سئوال مواجه بودند که ایا خانه سرچشمه ی محیط مانا و ایستایی است که به حس تعلق به مکان و هویت را اعطا می کند؟ یا اینکه خانه برای نسلی که خارج از فرهنگ های پدر و مادرشان رشد کرده بودند و همیشه درگیر حرکت بودند متشکله ایست برامده از خاطره ها، اشیا و خرت و پرت هایی است که باید همه جا حملشان کرد؟
غلاف زیستی ارشیگرام نظرورزی ایست بر خانه ای سیال و متحرک و انعطاف پذیر ـ زیست فضایی مطابق نیازهای ما. تمام نیازهای روزمره ما در این غلاف تجمیع می شوند و فضایی چندْ منظوره فراهم می اورد که حداکثر انعطاف پذیری و بیشترین امکان جا به جایی حجمی را دارا باشد. تنها عنصر ثابت دیواره های پیرامونی هستند، دیوید گرین ایده پرداز این خانه و از اعضای ارشیگرام در این مورد می گوید:"خانه ابزاری است که باید همراهتان باشد و شهر ماشینی که این ابزار بایستی بدان متصل گردد". ایده غلاف زیستی دیوید گرین را می توان در کنار ایده ی "کشتی فضایی زمین" باکمینستر فولر را می توان در قامت تدقیق این گزاره دانست که تحت شمول ان فرد واحدی خودْگردان و زمین نظامی مکانیکی است.
ایده غلاف های زیستی را می توان در چارچوب مناسبات جنگ سرد و احتمال خانه به دوشی انسان هراسناک از جنگ نیز تفسیر کرد و همچنین در چارچوب ایده جنگ ستارگان نیز مد نظر اورد، اتووود در مقاله از مخازنِ ضد شهریِ آلبرت اسپیر تا شهرْ سپر باکمینستر فولر؛ معماری جنگ و فرم های ژئوپلیتیک نگاهی گذرا دارد به تعاملات میان معماری و جنگ جهانی دوم و جنگ سرد و تاثیرپذیری و گذاری این دو بر یک دیگر.
کپسول های زیستی متحرکی که دیوید گرین به دنبال خلقش بود، در اثار متابولیست ها نیز نمودی واضح دارد، اتووود پیش از این نوشتاری تحت عنوان "جنبش متابولیسم و زایش تکنوتوپیا؛ از اپیستمه تا تعرض یا چگونه تکنولوژی از خود عبور کرد" را در سه بخش ـ بخش اول، بخش دوم و بخش سوم ـ به چاپ رسانده و سعی کرده است روایتی فشرده و تحلیلی از چگونگی شکل گیری و بسط جنبش متابولیسم و رویکردهایش در حوزه طراحی ارائه دهد.