این پروژه که در ناحیه برنامه ریزی شده ی شهریِ نیو لیدن(Nieuw Leyden)، هلند، جا گرفته، شامل دو خانه جدا است که در یک حجم ادغام شده اند. هر دو خانه، عملا در داخل یکسان و از دید خارج نیز شبیه هستند، تنها دو در ورودی متفاوت؛ وجود دو خانه را آشکار می کند. این پروژه درون یک کالبد شهری توسعه یافت که چالشی به سمت یک شیوه تازه زندگی و نیز یک گونه شناسی جدید مسکن سازی بوجود آورد. کالبد مذکور، که شامل طرح های مستطیل شکل است؛ با 18 بخش کوچک، پشت به پشت، در بالای یک پارکینگ همگانی قرارگرفته و به دنبال راه حل های ویژه و فرمال جهت دست یابی به فضای دسترسی، نور روز، حریم، فضاهای خارجی، رابطه بین پارکینگ و خانه، مسیر ورودی، انعطاف پذیری و هویت است.
هر دو خانه به صورت عمودی سامان یافته اند؛ اتاقی چند منظوره و یک انبار در زیر زمین، حوزه نشیمن و پاتیو در طبقه اول، عملکردهای خصوصی تر؛ مانند اتاق خواب و حمام در طبقه دوم. بر روی بام نیز اتاقی با تراس در جلو و پشت موجود است. با وجود نقشه نسبتا کوچک، هدف طرح هر خانه؛ تجمیع کیفیت های خاص- مانند بازی نور، مناظر جذاب و مسیریابی- وارزش های عملگرایانه در قامت فضاهای مناسب، منعطف و مفید برای زندگی خانوادگی را شامل می شود. در راه رسیدن به این شرایط، جاگیری غیر متعارف راه پله اصلی که همزمان موازی و جدا از دیوار باربر قرار دارد؛ نقش اساسی دارد. در طبقه اول و دوم این پله مرزی است بین راهرو در یک طرف و اتاق ها در طرف دیگر، و فضایی را برای انبار، تاسیسات و امکانات بهداشتی، در امتداد دیوار باربر مذکور فراهم می آورد. در طبقه اول، این پله ی مستقل، به طور ماهرانه ای محدوده آشپزخانه را منفصل کرده و به فضای باز با عملکرد متفاوت تقسیم می کند. با چنین روشی حوزه نشیمن باز هم شخصیتی مانوس و صمیمی با چشم اندازی جذاب به خود می گیرد. از این گذشته؛ این راه پله چشم را به خود جذب می کند و به عنوان گزینه ای مناسب در مبلمان ایفای نقش می کند.
در بافت زمینه ی نیو لِیدِن،جایی که هر خانه با همسایگی خود متفاوت است، ساخت دو خانه با ظاهر یکسان در کنار یکدیگر، یک اشتباه خواهد بود. برای پنهان کردن واقعیت، که این پروژه دو خانه مشابه است؛ نمای خانه به نحوی طراحی می شود که گویی نمای یک تک خانه است. نمای خانه بر مبنای یک شبکه خنثی طراحی و در آن از یک سلسله مراتب آشکار پرهیز شده. زیرا تمام بازشوها- با وجود تفوت در اندازه- مشابه به نظر می رسند. چنین اتفاقی صریحا نشان نمی دهد که در داخل فضا چه رخ می دهد. فرد از بیرون نمی تواند اتاق خواب را از نشیمن تمیز دهد. با این کار؛ نما نقش یک ماسک را بر عهده دارد، لایه ای سه بعدی که ساختار پشت خود را پنهان می کند. نما، بدنه ای سفید را شامل می شود، که در آن بازشوهای مستطیلی، پنجره های آلومینیومی و پنل های چوبی جا گرفته اند. این پنل های چوبی موقعیت های مختلفی دارند؛ بعضی از آنها در مجاورت سطح اندود سفید رنگ و بعضی نیز در عمق نما قرار دارند. در ترکیب با سطوح چوبی در اطراف بازشوها، ایده ی نما به عنوان لایه ای سه بعدی، تشدید می شود. علاوه بر این، تفاوت قاب های چوبی؛ چهره ای پویا و پرمغز به پروژه می دهد.
اتووود پیش از این در مقاله ای به قلم هنی دی لانگ سعی کرده است وجوه تاثیر بحران اقتصادی بر معماری هلندی را مرور کند