پارک لافایت، واقع در لبه شرقی مرکز شهر دیترویت، بزرگ ترین مجموعه ساختمان های طراحی میس ون دروهه در دنیا را تشکیل می دهد . این مجموعه 31.56 هکتاری، در سال 1959، کمی بعد از عمارت کرون و ساختمان سیگرام تکمیل شد . پروژه به اندازه ی دیگر پروژه های همزمان میس شناخته شده نیست، در حالی که منتقدان بسیاری بر این باورند که شایستگی بازشناسی بیشتری را داشته است . قرار داد توسعه این طراحی، یکی از اولین نمونه های احیای شهری بود که همسایگی پر تکاپویی را بعد از بیش از 50 ازساختش به جا گذاشته است .
پارک لافایت، تلاش مشترکِ میس ون دروهه، طراح منظر، آلفرد کالدوِل و طراح، لودیک هیلبِرسِیمِر بود . سرمایه گذار پروژه، هِرب گرینوالد، پیش از این در پروژه آپارتمان های لیک شور درایو 860 و 880 واحدی با میس همکاری کرده بود . در حقیقت پارک لافایت، همان معماریِ خاصِ میس ون دورهه، به همراه اِلمان های رسمی سازه ای و پَنل های صفحات شیشه ای است ولی این سادگی بیش از حدِ بنا را پیکر بندی ساختمان ها و مناظر اطراف خلق می کنند .
از بسیاری جهات، پارک لافایت، ایده آل مدرنیسم " برج های در پارک " را به عینیت رساند . این برج های 22 طبقه با فرم های مسکونی خرد تر و فضای سبز 5 هکتاری پیرامونی اش به نام پلایسِنس تعریف می شود . با وجودی که، این واحد همسایگی به مرکز شهر نزدیک است، در غالب اجتماعی مجزا در بافت شهری حضور دارد . این منطقه احساس امنیت و آرامش را در شهری آشکار می کند که خطرناک ترین شهر در ایالات متحده آمریکا محسوب می شود . ارزش ملکی و قیمت مسکونی ها نسبتا بالا مانده است . ممکن است این موضوع، نتیجه ی طراحی ترکیبی پارک لافایت باشد . چشم انداز، طراحی شهری و معماری پارک همزمان از ماهیت آن آغاز شده و ادامه یافته بود .
پارک لافایت، گستره متنوعی از گونه های مسکونی، شامل ساختمان های آپارتمانی سه طبقه، 162 خانه شهری و 24 خانه حیاط دار تشکیل می شود . در گوشه شمال غربی این پروژه، پاویونی قرار دارد که آپارتمان های یک، دو و سه خوابه ی اجاره ای را فراهم می کند . در گوشه جنوب شرقی، برج های شرقی و غربی لافایت، تا کناره های یک گاراژ یک طبقه ادامه می یابند که در سطح زیرین مجموعه تعریف می شوند .
ساختمان های شخصی، با ویژگی های تکرار شونده ی زیبایی شناسی معماری میس، گره می خورد . ستون های فلزی یا جرز پنجره ها در فضای خارجی ساختمان نمایان هستند و تمام ارتفاع این نما را نشان می دهند . با کاربرد صفحات شیشه ای پنجره ها، طبقات تا سقف مجموعه در ساختمان های پاویون، خانه شهری و خانه های حیاط دار ادامه پیدا می کنند و کمی آنسوتر، در بالای این طبقه در برج های شرقی و غربی آغاز می شود .
خانه های شهری یک شکل بوده و تیرهای دو طبقه به شکلی عمودی و موازی با هم چیده شدند . با نگاهی از بالا به سایت، این آرایش فضایی به شکلی استوار و منظم به نظر می رسد . با این حال، در داخل گروه خانه های شهری و حیاط دار، این هندسه ی راست گوشه با حضور چشم اندازهای سبز و مسدود مجموعه ملایم تر شده است . فضاهای بازی، چمنزارهای اشتراکی مجموعه و پارکینگ های بسیاری میان فضای درونی این تیرها را پر می کنند که با این روش مقیاس نسبتا کوچکی، یک زمینه ی خصوصی مسکونی را برای هر خانه خلق می کند . وسعت این مجموعه تقریبا برای انسان از چمنزار های خانه های شهری، قابل درکی مستقیم و محسوس نیست و تنها با برج ها می توان از میان منطقه ی درخت ها آن را مشاهده کرد .
میس آشپزخانه و فضای نشیمن را در طبقه اول هر خانه شهری قرار داد و اتاق خواب ها را در طبقه بالا حل کرد . در برخی موارد، طبقه بالایی یک واحد مسکونی تکرار دوباره طبقه زیرین است که همین فرصتی برای چیدمان متنوعی از اتاق های خواب را فراهم می کند . این صفحات شیشه ای در نمای پشتی و جلویی، اجازه ورود نور طبیعی وسیعی در طول روز را در اختیار مجموعه می گذارد . از آنجا که پارک لافایت همزمان با ساخت و ساز برزگراهی مختص ماشین های سواری ساخته شده بود بنابراین کاملا متناسب با جایگاه ماشین در ذهن طراحانش طراحی و اجرا شده بود . علاوه بر ارائه فضاهای پارکینگ بسیاری در میان خانه های شهری، تیم طراحی چندین فوت فضای پارکینگ را در سطوح زیرین مجموعه نیز قرار دادند و در نتیجه، ماشین ها تسلیمِ این چشم انداز و معماری می شوند .
با این که، پارک لافایت در غالب نمونه موفقی از احیای شهری به حساب می آید ولی گسترش مجموعه دوگانگی رهیافت هایش را به نمایش می گذارد . این تلاش، با تخریب منطقه بِلَک باتم آغاز شد که بلوک های مسکونی کارگری، یک محله فقیر نشین را با یک شهردار ایجاد کرده بود . با این که پارک لافایت به منظور جای گیری ساکنانی با درآمد متوسط طراحی شده بود، بسیاری از ساکنان قبلی بِلَک باتم، به نزدیکی پروژه های خانه سازی بریوستِر داگلاس و جفریز نقل مکان کردند . در حالی که پارک لافایت به فراهم آوردن کیفیت های مسکونی مرغوبی ادامه می داد و این پروژه جای گیری ساکنان قبلی بِلَک باتم را در ذهن داشت ولی با این وجود در آخر ساکنانی قبلی، دیگر در این منطقه حضور نداشتند .