صندلی رحمی دومین قطعه ی مبلمانی بود که ارو ساریننبرای شرکت کنول و شرکا (Knoll & Associates) طراحی کرد. نخستین قطعه، مبل و چهارپایه ی مدل 61U موسوم به "مدل مخملی" بود که صندلی پایمیوی آلوار آلتو (1934) و مبل ماتسون (1936) را به یاد می آورد. مدل مخملی که در سال 1946 طراحی شده بود به مدت بیش از یک دهه در خط تولید باقی ماند. مناسبات کاری میان ارو سارینن و هانس کنول (1914 – 1955) ریشه در استعدادهای درخشانی داشت که همگی از آکادمی هنر کرنبروک در بلومفید هیلز، میشیگان، بیرون آمده بودند. کنول، که اصلا آلمانی بود، در سال 1937 و بعد از اقامت کوتاهی در خاک انگلستان ساکن ایالات متحد آمریکا شد.
در سال 1938 شرکت مبل سازی هانس گ. کنول را تاسیس کرد و با طراح دانمارکی، ینس ریسوم (Jens Risom) مشغول به همکاری شد. کنول در سال 1944 با فلورانس شوست ازدواج کرد که به شریک تجاری و هنری تمام وقت او بدل گردید. فلورانس در کرنبورک شاگرد سارینن، چارلز ایمز، هری برتویا (Bertoia)، و هری ویز (Weese) بود. وقتی کنول همکاری خود با ریسوم را قطع کرد، از میان همه ی این اسامی و در حالی که در جستجوی طرح های بدیع مبلمانی بود که بتوانند بر زیبایی شناسی صنعتی تکیه کنند، به سارینن روی آورد.
سارینن به پیشنهاد فلورانس کنول دعوت شد تا روی صندلی چوبی قالبی کار کند که به واسطه ی آن و به اتفاق چارلز ایمز مسابقه ی مبلمان ارگانیک موزه ی هنرهای مدرن نیویورک در سال 1940 برده بود. سارینن با صندلی رحمی روایت شخصی خویش از نحوه ی "نشستن" شهروند سال های پس از جنگ را ارائه کرده است. راحتی، نوآوری تکنولوژیک، و بیان فردی سه ستون اصلی طراحی او را تشکیل داده اند. معمار سارینن می گفت: "مردم این روزها در قیاس با مردم عصر ویکتوریا، طور دیگری می نشینند."
اما سارینن چطور ایده ی خود را به بیانی مناسب دوره ها ی مختلف ترجمه کرده است؟ او به جای ساخت یک جسم فیزیکی مناسب وضعیت های محدود بدنی کاربر، صندلی ای خلق کرده که به شیوه های غیر معمول متنوعی می توان بدن را در آن نشاند. معرفی آدمی که عادات عجیب در نشستن دارد به داخل محیط زیست خانگی، شیوه ی سارینن در ابراز صریح این نکته بود که مبلمان مدرن می تواند بدون از دست دادن گزندگی معاصر بودن، اتفاقا خیلی هم آسوده و راحت باشد.
ارجاع به "رحم" در نام این صندلی، چنانچه خود سارینن خاطر نشان کرده، انعکاسی است از فراگیر شدن روانکاوی در فرهنگ عامیانه ی سال های پس از جنگ. معمار بر این نکته تاکید کرده، کسانی که روی این صندلی می نشینند، به خصوص خانم ها، باید احساس جمعیت خاطر داشته و قادر به تمدد اعصاب باشند. صندلی رحمی که از یک پوسته فایبر گلاس رویه دوزی تشکیل شده و توسط یک پایه ی فولادی با روکش آب کروم حمل می شود، به محض ورود به بازار آنا از سوی کاربران به رسمیت شناخته شد. صندلی رحمی، مدلی محبوب و بی زمان بوده است. طراحی آن که بر جدایی میان کفل و ساق پا مبتنی است، به وضوح، از آثار اولیه ی سارینن الهام گرفته است. صندلی به گفته ی خود سارینن:"وقتی کسی روی آن باشد، به خصوص یک موجود مونث، منظره ی دلنشینی خلق می کند." صندلی و زیر پایی رحمی از بدو ورودشان به بازار تا کنون در جریان تولید مدام قرار داشته اند.