فضای منفی از منظر مفهومی در دل واژه های متفاوتی نشسته است که از میان ان ها می توان به وقفه pause، فاصله interval، نابودگی nothingness، سکوت silence، تهی بودگی emptiness و خلا void اشاره کرد، جدا از انکه باید بپذیریم نفی گری negativity به معنای پوچ گرایی nihilism نیست، بلکه می توان بدان وجه مثبت و ایجابی داد و در قامت ناهمسانی زنده و فعالی که امکانی بر تحقق زبان، حدوث تجربه، اتخاذ تصمیم و تکوین قضاوت می گشاید تعبیرش نمود. بایستی این نکته را نیز مد نظر قرار دهیم که به موازات این تنوع معنایی و واژگانی، شاهد تکثر تعبیری متبادر بر این مفهوم نیز هستیم.
اتووود سعی می کند در سلسله ای از تکه نوشتارها وجوه متفاوت تبلورفضای منفی را در گستره های متفاوتی از کنش فکری و عینی بازنمایاند. تیتوس بورکهارت در نوشته هایش به خلا از جنبه معنایی می پردازد و ان را اینگونه توصیف می کند:
در حالی که جهت گیری فضای داخلی یک باسیلیکای رمانسک به سمت محراب است و جهت گیری مخارجه پشت محراب apse کلیسای گوتیک به سمت بالاست، فضای داخلی مسجد شامل هیچ نوع المان دینامیکی نمی باشد، فضا در گونه شناسی های متفاوت ساخت و ساز مسجد، چه مساجد بدوی با سقف مسطح و چه مساجد ترکی با قبه هاcupolas یش به گونه ای منتظم گردیده که همه چیز را درون خودش نگاه دارد، این مساجد به هیچ رو به دنبال خلق گستره ای برای گذر نبوده اند، ان ها به دنبال درون ماندگاری بوده اند، خلا درونی شان همچون زهدانی است متمایل به غنایی ساکن و یکپارچه.