اما هنرمندی دست، غنی تر از ان است که ما معمولا تصور می کنیم. دست پیش می رود و باز می شود، می گیرد و به سوی خود می کشد و این فقط در مورد اشیا صادق نیست. دستْ خود را باز می کند و دعوت دست دیگران را که به سوی خود می کشندش پذیرا می شود.
حرکات و اشارات دستْ زبان را در کامل ترین و دقیق ترین حد خلوص ممکنْ و تکمیل می کند، حتی انگاه که هر شخص با سکوتش سخن می گوید.
هر حرکت دست در هر یک از کارهایش، خود را به مثابه عنصر تفکر کامل می کند. دست با هر حالتش خود را در هر عنصری جای می دهد. همه کارهای دست در تفکر ریشه دارد.