منزلت و جایگاه اشیا و کیفیت هایشان در خطرند و دسترسی ما به ان ها نیز روز به روز کمتر می شود و به موازات، ان ها نیز به فضاهای شبح زده درونی شان می خزند. ما کیفیت های واقعی اشیا را فراموش کرده و ان ها را به پدیده هایی انتزاعی و تقریبا غیر قابل توصیف تبدیل نموده ایم. این واقعیت ها نشانگر رویگردانی ما از روند جهان شمولی است که در قالب ان با اشیا و سطوحی مواجه می شدیم که در بالاترین سطح کیفی پرداخت شده اند، ره یافتی ـ برخی ان را نئوباروک می خوانند ـ به طراحی که در دهه ابتدایی قرن بیست و یکم بسیاری را دلمشغول خود کرد و امروزه اما به شدت کسل کننده به نظر می رسد.
فلسفه معاصر شیْ محور اما می تواند پنجره ای بگشاید به حل مشکل فروپاشی کیفی اشیا، انچه در مواجه ما با این فهم فلسفی مهم است، به کنش اوردن ان است در قالب دیسیپلین معماری. ما نیازمند تولید فرهنگ واژگان و مبانی ای از ان خود هستیم برای مواجه با پیروزی ها و شکست هایمان هستیم و بدون شک بایستی به دنبال ابداع فرم های نوینی از سوبژکتیویته نیز باشیم، عناصری که بدون ان معماری نمی تواند به حیات خود ادامه دهد.
برای اشنایی بیشتر با مبانی فکری و تلاش های عملی تام ویسکامب می توانید مشاهده فرمایید چکیده ای از برگردان گفت و گوی او با ساکرپانچ دیلی را ـ اینجا ـ در ستون هنر گفت و گوی اتووود